جهان در تسخیر فوتبال

صافی - اینک فوتبال جهان را به تسخیر خویش در آورده و سایه خود را بر گستره وسیعی از سیاست، اقتصاد و فرهنگ انداخته است. به گونه ای که بیشتر کشورها به فوتبال همچون صنعتی مهم می نگرند و برای موفقیت در آن برنامه ریزی های بسیاری انجام می دهند تا در سایه این ورزش بتوانند نام خویش را در جامعه بین الملل پر آوازه سازند.

فوتبال در عصر حاضر به عنوان محبوب ترین ورزش در جهان به شمار می رود و افراد بسیاری اخبار و رویدادهای مربوط به آن را دنبال می کنند. در این میان از آنجا که ورزش از نظر روحی و جسمی بر روند زندگی افراد تاثیر می گذارد و در این میان یکی از مهمترین اهداف دولت ها برخورداری از جامعه ای سالم و پویاست و با توجه به اینکه فوتبال طرفداران زیادی دارد با توسعه این ورزش می توان به این مهم دست یافت.

در کنار این موضوع با توجه به علاقه فراوان مردم به فوتبال، این ورزش به یک حوزه بسیار مهم برای فعالیت های اقتصادی نیز تبدیل شده است. بنابراین می توان با برنامه ریزی از این رشته ورزشی به درآمدزایی و سوددهی رسید. به گونه ای که اکنون با حضور رسانه ها و حامیان مالی فراوان در سطح جهان شاهد رونق گرفتن و فراگیر شدن فوتبال هستیم و بسیاری از صنایع و بنگاه های اقتصادی تلاش بسیاری برای حضور در این عرصه دارند.

فوتبال و اجتماع

مظفرالدین شاه را در پاریس به تماشای فوتبال می برند. او از دیدن این ورزش لذتی نمی برد و به نظر می رسد، حتی وجه سرگرم کنندگی هم برای او ندارد. وی از نشستن در میان تماشاچیان حوصله‌‎اش سر می رود. او می پرسد چند بازیکن در میدان بازی هستند و می شنود که ۲۲ تن. مظفرالدین شاه پیشنهاد می دهد که ۲۱ توپ دیگر بیاورند و به هر کدام از بازیکنان توپی بدهند تا این‌همه دنبال توپ ندوند.

شاید اگر مظفرالدین شاه امروز در قید حیات بود به فوتبال علاقه مند می شد زیرا این ورزش دیگر تنها یک سرگرمی نیست و یک پدیده اجتماعی به شمار می رود که در چند راهی اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ورزش برای خود جایگاه شایسته ای بدست آورده است. یکی از مهم ترین دلایل اقبال عمومی فوتبال درک ساده آن است بطوری که بسیاری از افراد از قشرها و طبقات مختلف اجتماعی می توانند پای نمایشگر خود بنشینند و از دیدن فوتبال لذت ببرند و کمترین سواد علمی یا آموزش خصوصی برای فهمیدن بازی فوتبال وجود ندارد.

اکنون این ورزش با ۳۰۰ هزار کلوب فوتبال، حدود ۱۰۰ هزار بازیکن حرفه ای و بیش از ۲۵۰ میلیون بازیکن غیر حرفه ای به عنوان ورزش نخست جهان شناخته می شود که دلایل متعدد و متنوعی در مسیر دستیابی به این جایگاه در میان رشته های ورزشی وجود دارد.

فوتبال از قابلیت های نمایشی بالایی برخوردار است. برای نمونه بازیکنان شاخص این ورزش در حوزه هایی همچون تبلیغات ورزشی و غیر ورزشی حضور دارند و می تواند منابع اقتصادی بسیار بزرگی را ایجاد و توزیع کنند. دیگر آن که زندگی شخصی آنها برای بسیاری از مخاطبان این آن جذاب است. به گونه ای که بسیاری از الگوهای افراد در دوران نوجوانی و جوانی را فوتبالیست ها شامل می شوند.

فوتبال و اقتصاد

امروزه فوتبال به یک صنعت درآمدزا تبدیل شده است و با توجه به علاقه فراوان مردم به آن همواره در کانون توجه رسانه ها، شرکت های تجاری و صاحبان دیگر صنایع قرار داشته است اما پرسشی که در این میان پیش می آید، این است که فوتبال چگونه درآمد زایی می کند و دخل و خرج در فوتبال چگونه هدایت می شود. فوتبال به کمک اسپانسرهای موجود، به عنوان حامی کالاهای خصوصی و دولتی مطرح شده است، به گونه ای که می تواند در برهه های مختلف، سبب افزایش تقاضای یک کالا به عنوان یک نمونه تأیید شده، شود.

در واقع فوتبال که بایستی آن را نوعی صنعت قلمداد کرد با یاری حامیان مالی خود در آن رسانه ها نیز دارای کارکرد اقتصادی فراوانی است. برای نمونه فروش امتیاز پخش تلویزیونی بازی های فوتبال یکی دیگر از بخش های قابل بحث در زمینه درآمدزایی اقتصاد فوتبال به شمار می رود.

در این میان باید دانست فوتبال با وجود اینکه بسیار درآمدزاست، بسیار پر هزینه نیز هست. خرید و فروش بازیکن یکی از بزرگترین مصادیق این درآمدزایی و مخارج محسوب می شود. به گونه ای که برخی باشگاه های اروپایی با سرمایه گذاری بر روی کودکان، نوجوانان و جوانان به خرید بازیکنان کم نام و نشان اما مستعد اقدام می کنند و پس از مدتی با بدست آوردن تجربه و حرفه ای شدن این بازیکنان را با قیمتی چند برابر به فروش می رسانند. نمونه این موضوع باشگاه آرسنال انگلیس است که استعدادیاب های خود به خرید بازیکنان جوان مانند «سسک فبرگاس اسپانیایی» پرداختند و پس از چند سال تجربه اندوزی، آن را به باشگاه ثروتمندی همچون بارسلونا با قیمتی نجومی فروختند.

باشگاه رئال مادرید اسپانیا نمونه دیگری از این تجارت محسوب می شود که با سیاستی متفاوت به درآمدزایی و جذب حامی مالی می پردازد، این باشگاه که در میان هواداران فوتبال به کهکشانی ها به معنای باشگاهی پر ستاره و دست نیافتنی مشهور است، با خرید گران قیمت ترین بازیکنان جهان به درآمدزایی بیشتر فکر می کند. در واقع سیاست مالی این باشگاه چنین است که با جذب سوپر استارهایی چون «کریستیانو رونالدوی پرتغالی» درآمدهای زیادی از بابت حامیان مالی او بدست می آورند.

فوتبال و سیاست

یکی دیگر از کارکردهای فرامتنی فوتبال ارتباط آن با دنیای قدرت و سیاست است. نزدیکی فوتبالیست های محبوب سیاستمداران با قدرت ارتباطی سهل ممتنع است و پیچیدگی های زیادی دارد. برای نمونه در جام جهانی اخیر در روسیه، دولت ولادیمیر پوتین با یک برنامه ریزی دراز مدت و سرمایه‌گذاری هنگفت توانست از فوتبال در ابعاد داخلی و خارجی بهترین استفاده را ببرد. برنامه ریزان جام جهانی روسیه با توزیع بازی‌ها در استان‌های مختلف کشور، تقویت وحدت سرزمینی کشور خود را قوام بخشیدند و با برگزاری موفق و بدون حادثه بازی‌ها و فراهم کردن تسهیلات لازم برای آمدن صدها هزار تماشاگر خارجی و جا به جایی آنها، چهره این کشور را که پس از حوادث اوکراین و … خشن و خطرناک ترسیم شده بود با مهارت کامل تلطیف کند.

این روزنامه نگار تنها ایرانی است که در رای گیری توپ طلای فیفا از طرف کشورمان حق رای دارد و همین باعث شده است، نگاهی جهانی و فرابومی به موضوع فوتبال داشته باشد.

در ادامه متن کامل این گفت وگو را می خوانیم:

خبرنگار: به نظر شما دلیل جذابیت بالای فوتبال در میان ایرانیان چیست؟

رحمانی: هیجان و پیش بینی ناپذیر بودن فوتبال باعث شده است که این ورزش در همه جهان طرفداران زیادی داشته باشد. در ایران نیز از آنجایی که فوتبال در کنار کشتی ورزش نخست محسوب می شود، طرفداران بسیاری در شهرهای مختلف ایران دارد اما با این وجود نقش رسانه ها در افزایش این شور و هیجان را هم نباید نادیده گرفت.

خبرنگار: اکنون فوتبال بیش از یک سرگرمی به شمار می رود و به نوعی به یک صنعت پولساز تبدیل شده، این چرخه اقتصادی در این رشته ورزشی به چگونه است؟

رحمانی : فوتبال درآمدزاست چون که طرفدار زیاد دارد و افکار عمومی آن را دنبال می کنند. در این میان بیشتر باشگاه های فوتبال به دلیل کسب تبلیغات، خرید و فروش بازیکنان و موارد دیگر گردش مالی بالایی دارند.

خبرنگار: درباره سازو کارهای مالی در ایران در مقایسه با کشورهای صاحب فوتبال چه نظری دارید؟

رحمانی: ساز و کار اقتصادی فوتبال در ایران با کشورهای صاحب فوتبال مثل اسپانیا و اروپای غربی تشابهی ندارد. حتی با کشورهای آسیایی به ویژه شرق آسیا نیز از مشابهت برخوردار نیستند. ساز وکار اقتصادی فوتبال در ایران به طور کامل منحصر به فرد است. بزرگترین علت آن هم محدودیت ها موجود به شمار می رود. فوتبال در کشورمان درآمدزا نیست و درآمد آن با هزینه هایش هیچگونه نسبتی ندارد. به عبارتی فوتبال در ایران با پمپاژ پول و حمایت‌های دولتی اداره می شود. برای مثال در فوتبال باشگاهی ما ۵۰ میلیارد هزینه می‌کنند در حالی که درآمد آنها ۱۵ میلیارد است و این استمرار در سال‌های دیگر هم ادامه دارد.

خبرنگار: در ارتباط با تاثیر فوتبال در ایجاد وحدت و وفاق ملی و افزایش شادی و همدلی میان مردم چه نظری دارید؟

رحمانی: وقتی تیم ملی فوتبال پیروز می شود، همه اقشار جامعه خوشحال خواهند شد. به دلیل اینکه همه نسبت به تیم ملی، احساس دلبستگی می کنند. یکی از مهمترین دلایلی که در کشور ما فوتبال درمیان مردم محبوبیت دارد، این است که تنوع سرگرمی در ایران خیی زیاد نیست و فوتبال یکی از عرصه هایی است که مردم می‌توانند انرژی خود را در آن تخلیه کنند. همچنین باید گفت که در برخی از کشورها فوتبال ورزش نخست محسوب نمی شود، برای نمونه در آمریکا راگبی از محبوبیت برخوردار است. بنابراین مقایسه کشورها درست نیست.

انتهای پیام/