صافی نیوز

گروه: داستان کوتاه
صافی نیوز / زنی بود با لباسهای کهنه ، و نگاهی مغموم . وارد خواربارفروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد . به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمیتواند کار کند و سه بچه اش بی غذا مانده اند.
صافی نیوز / سعی کنید یه دریا باشید تا یه لیوان آب.
صافی نیوز / روزی استادی در کنار دریا راه می رفت که نوجوانی نزد او آمد و گفت: «استاد! می شود در یک جمله به من بگویید بزرگترین حکمت چیست؟»
صافی نیوز / بنده ای، جعبه ای بزرگ پر از مواد غذایی و سکه و طلا را به خانه زنی با چندین بچه قد و نیم قد برد.
داستان کوتاه
صافی نیوز / قرار است اسیران جنگی را مبادله کنند. و به‌زودی به میهن عزیزم ایران بازمی‌گردم.
داستان کوتاه
صافی نیوز / سرش تا شانه داخل سطل آشغال بود هر موقع که از خیابان عبور می‌کرد، بوی بد لباس‌های ژنده، همه‌اش تو مخم بود، ازش بدم می اومد.
داستان کوتاه
صافی نیوز / از پشت پنجره‌ی هواپیما، به پایین نگاه کردم خیلی خوشحال شدم دیگه به رؤیاهام دارم می‌رسم. آره، سلام پاریس…
داستان کوتاه
صافی نیوز / من در کلانتری پانزده محله بهارستان مشغول به کار شدم یه روز که در حین ماموریت جمع‌آوری معتادین متجاهر بودم،..