خانواده “سجاد و غزل” مُهر سکوت را شکستند

صافی نیوز / شوک ناشی از قتل زن 17ساله در اهواز به‌دست شوهرش، جامعه را فراگرفته است. برای بررسی برخی زوایای این حادثه ناگوار برخی رسانه ها با خانواده های مقتول و قاتل مصاحبه کرده اند.

به گزارش صافی به نقل از فارس، خانواده قاتل و مقتول در حادثه قتل خانوادگی اخیر در اهواز که انتشار فیلم آن بازتاب‌ها مختلفی را داشت از ابعاد تازه‌ای از این ماجرا می‌گویند.

بخشی از این روایت را با هم می خوانیم 

ناپدید شدن غزل

مادر قاتل(سجاد) در مصاحبه  با فارس گفت: حدود چهار ماه گذشته غزل از منزل خارج شد، اما آن روز به خانه بازنگشت، نگران که شدیم سراغش را از خانواده‌اش گرفتیم آنجا هم نرفته بود، به دوستان، آشنایان و هر کسی که احتمال می‌دادیم ممکن است غزل  آنجا رفته باشد گرفتیم اما خبری از غزل نبود، تا اینکه بعد از یک هفته به دوستان خودش اطلاع داد که در ترکیه است.
وی ادامه می‌دهد تمام اطلاعاتی که از غزل  دریافت می‌کردیم از طریق دوستانش است.

بارداری غزل
مادر سجاد می‌گوید:غزل در زمان آشنایی با یک مرد سوریه‌ای باردار بود و چند روز قبل از اینکه خانه رو ترک کنه بچه سقط شد.
مادر سجاد در ادامه اظهاراتش تصریح می کند: غزل و شوهرش خیلی همدیگر را دوست داشتند، نباید از حق بگذرم ارتباط غزل با ما هم خیلی خوب بود و با هم عروسش مثل خواهر بودند و هیچ اجباری در ازدواجشان وجود نداشت.

آشنایی غزل با مرد سوری

وی در مورد آشنایی عروسش با مرد سوری می گوید: طبق صحبت‌هایی که غزل برای دوستانش کرده و به ما منتقل می‌‌کنند، با شخصی از طریق اینستاگرام آشنا می‌شود که این شخص اهل سوریه است، این مرد به غزل ابراز علاقه زیادی می‌کند این دختر را وابسته خود می‌کند تا آنجایی که غزل بابت این مرد زندگی خودش را رها کرد، به محض اینکه غزل به ترکیه می‌رود این مرد غزل  را به عقد خودش در می‌آورد و زندگی جدیدی را شروع می‌کنند.

وی ادامه داد غزل که همه جوره به این مردسوری اعتماد کرده بود کم کم شروع به ارسال عکس‌های خود با آن مرد می‌کند،

مادر سجاد در مورد بازگرداندن عزل به کشور گفت: ما از طریق پلیس بین الملل اقدام کرده بودیم که فردی دختر ما را دزدیده و… اما خودِ غزل هم ظاهراً پشیمان شده بود و این اواخر خودش به پدرش گفت: بیایید من را به ایران بیاورید که بعد از آن پدر غزل و شوهرم تا ترکیه دنبالش رفتند و روز جمعه ظهر اهواز رسیدند.
پسرم به مرد سوری(همسر جدید غزل) ویس تهدیدآمیز فرستاده بود و او در جواب عکس‌های عروسی رو می‌فرستد و برای اینکه سجاد را عصبی کند گفته بود خودم به غزل گفتم بچه را سقط کند.
پسرم تهدید کرده  بود  غزل  را می‌کشم برای همین  پدر  غزل و پدر سجاد در صدد مخفی کردن غزل تا تحویل آن به کلانتری بودند چرا که از تهدیدهای سجاد می‌ترسیدند.

جزئیات روز قتل غزل

زمانی که غزل  را تحویل شوهرش ندادند عصبانیت و تهدید سجاد دو چندان شد، برای همین روز یکشنبه غزل  را سوار ماشین کردند تا ببرند و تحویل کلانتری بدهند اما از آنجایی که سجاد حرکات پدر و عمویش را زیر نظر داشت به اتفاق برادرش جلوی ماشین را می‌گیرند و غزل  را از انها می‌گیرد که ظهر همان روز آن اتفاق افتاد و سجاد غزل  را با قمه کشت.

وی در مورد اقدام عجیب فرزندش در گرداندن سر مقتول در محله ها گفت:  در هر محله‌ و خیابانی که به سجاد انگ بی‌غیرت زده بودند سر غزل را گَرداند تا مثلاً به همه گوید: من آدم  بی‌غیرتی نیستم.

روایت پدر مقتول

با توجه به اهمیت موضوع قتل غزل حیدرنوا (مقتول) مصاحبه و شنیدن صحبت‌های خانواده وی نیز ضرورت داشت که پدر مقتول جزئیات جدیدی از این حادثه را بازگو کرد.

ازدواج غزل اجباری بود؟

پدر مقتول(غزل) درباره ازدواج دخترش با سجاد مدعی شد هیچ اجباری در ازدواج دخترم وجود نداشت و اتفاقاً شوهرش بهترین زندگی را برای وی فراهم کرده بود، دعوای زن و شوهوی بین آن‌ها پیش می‌آمد و گاهاً به  خانه ما به حالت قهر می‌آمد اما در حد دو سه روز بود و بعد سر خانه و زندگی اش برمی‌گشت.

وی در ادامه گفت :زمانی که می‌خواستیم غزل را به عقد سجاد دربیاوریم گواهی رشد از دادگاه گرفتیم اما به لحاظ جسمی مشکل نداشت.

وی درباره شب ناپدیدشدن دخترش یادآور شد: شبی که غزل خانه همسرش را ترک می‌کند از سر خیابان سوار پرایدی می‌شود که ظاهراً این پراید او را تا ترمینال شهرستان‌ها واقع در سه راه خرمشهر رسانده است و غزل پولی را هم پرداخت نکرده یعنی هزینه پراید از قبل پرداخت شده است.

ماجرای بازگشت غزل به کشور

پدر مقتول با بیان جزئیاتی از بازگرداندن دخترش به کشور گفت: ما روز پنج شنبه  از ترکیه به تهران رسیدیم اما وقتی رسیدیم حراست فرودگاه به ما گیر داد که چرا غزل پاسپورت ندارد در حالی که پلیس اینترپل برگه‌ای جهت خروج غزل از کشور ترکیه با ما داده بود با این حال مجبور شدیم برای بازجویی در دادگاه در تهران معطل شویم.

پس از تایید ورود قانونی غزل به ایران از ترمینال سوار اتوبوس شدیم و جمعه شب به اهواز رسیدیم، همان موقع پدر سجاد پیشنهاد داد غزل را دست فلان مامور که مورد اعتماد ما بود بدهیم و به خانه برگردیم اما من مخالفتم کردم و گفتم غزل را با خودم به خانه می‌برم تا مادرش را ببیند و شنبه غزل را تحویل کلانتری بدهیم.

غزل به همراه من به خانه آمد و با خودم گفتم حالا که غزل آمده،  روز شنبه شکایت قبلی را از سر بگیریم و حداقل با کمک دخترم باند خرید و فروش دختران که در اهواز است را دستگیر کنند.

غزل از دیدن مادرش خیلی خوشحال شد، وقتی دیدیم اتفاق خاصی نیفتاد  تحویل دادن غزل به کلانتری یا اداره آگاهی را به یکشنبه موکول کردم.

همان روز بعد از صرف نهار از خانه بیرون زدم، بعد از رفتن ما پدر سجاد با عجله خانه ما آمده  و از غزل خواسته به سرعت سوار ماشین شود تا به کلانتری بروند که در میان راه سجاد جلوی ماشین را می‌گیرد و آن اتفاق می‌افتد و غزل کشته می‌شود.

جزئیات فرار غزل به ترکیه

وی در مورد چگونگی فرار دخترش به ترکیه افزود: دخترش غزل در این مورد به او گفته بود: که شبی که خانه را ترک کردم من را در تهران تحویل سه نفر دادند که ایرانی بودند که دو نفر آن‌ها من را مورد اذیت و آزار قرار دادند او گفت یک شب در تهران مانده و بعد از مرز خوی خارج شده است.
پدر مقتول تاکید کرد: اینها قاچاقچی هستند و فقط پول را می‌شناسند و عبد جمونگ(مرد سوری) به آن‌ها پول پرداخت کرده بود.

پدر غزل در ادامه تصریح کرد: آن مرد سوری از ترس مسئولان ترکی دخترم را عقد می‌کند و برایش  عروسی می‌گیرد.

اخاذی مرد سوری

وی افزود قبل از اینکه ترکیه برویم کارهای عبد جمونگ برای ما رو شد ابتدا از طریق ارسال عکس برای ما و همسر غزل ما را عصبی می‌کرد، به سجاد می‌گفت: یادت هست یک ماه ارتباط بین شما و زنت خراب شد من به غزل گفته بودم با تو اینطور رفتار کند، یا من به غزل گفتم بچه‌ را سقط کند یادت هست غزل در را به روی تو قفل کرد! من بهش گفتم این کار را بکند.

پدر مقتول مدعی است حتی برای بازگرداندن دخترش دو مرتبه مبالغ ۱۵۰ میلیون و ۱۶ میلیون به مرد سوری پول پرداخت کرده اند.

خانواده مقتول رضایت می دهند؟

وی در پایان مصاحبه تاکید می کند که از سجاد شکایت کرده و رضایت نمی دهد.

انتهای پیام/