غذا بر سر سفره سیاست

صافی - «خوردن گوشت گوسفند سفارش هم شده است ولی اگر در شرایطی قرار گیرد، می‌تواند حرام هم باشد.» انتشار این جمله به نقل از آیت الله مصباح یزدی، در مراسم اختتامیه اجلاسیه مسئولان انجمن‌های هنری سازمان بسیج هنرمندان کشور که توسط سایت خبری انتخاب صورت گرفت؛ در چند روز اخیر حواشی زیادی داشته است؛ مخصوصا با توجه به اینکه یکی از موضوعات داغ فعلی در فضای افکار عمومی افزایش قیمت گوشت است.

حالا البته معلوم شده که پوشش ناقص سخنان مصباح یزدی باعث سوء تفاهم شده و در واقع اصل سخن مصباح در زمینه هنر بوده و او در واقع گفته است: «بسیاری از مسلمانان و انقلابیان، مقوله هنر را توام با بار منفی می‌دانند و تصور می‌کنند، هنر بدون گناه امکان ندارد در حالی‌که چنین نیست؛ تعریف هنر با تعریف گناه تفاوت دارد؛ البته گاهی با هم تلاقی پیدا می‌کنند، اما همیشه چنین نیست.

به عنوان نمونه گوشت گوسفند خوب است یا بد؟ طبیعی است که همه می‌گویند خوب است و در روایات هم سفارش شده است، حال اگر گوسفند ذبح شرعی نشد، باز هم خوب است؟ اگر کسی گوسفندی دزدید، آیا گوشت آن هم خوردنش مستحب است؟ گوسفند همان گوسفند است، خوردن گوشتش هم مستحب است، اما این گوسفند، خوردنش حرام است؛ چون عنوان دیگری بر روی آن آمده است؛ عدم تزکیه و غصب سبب شده که خوردن آن حرام باشد.

بنابراین باید از هنر استفاده کرد، حتی نه به عنوان یک کار مباح، بلکه به عنوان بزرگ‌ترین عبادت‌ها.»

با این حال، فعلا ماجرای حرمت گوشت گوسفندی، به مصباح یزدی نسبت داده شده مثل بسیاری از خوراکی‌هایی دیگری که در طول سال‌های اخیر به ادبیات سیاسی ایران وارد شده است. البته استفاده از نام خوراکی‌ها از سوی مسوولان سیاسی، به ویژه در یک دهه گذشته با فراگیری شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است و اشکنه، گوشت، آبگوشت، نان، جو و گوجه فرنگی از جمله خوراکی های راه یافته به ادبیات سیاسی است که هر کدام از آن ها از سوی هر چهره سیاسی، موج خبری خاص خود را به وجود آورده و گاهی دست آویز مزاح ها و گاهی کانون انتقادات بوده است.

میوه و تره‌بار، از گوجه تا گلابی

شاید «گوجه فرنگی» یکی از نخستین خوراکی‌های وارد شده به سیاست دست کم طی یک دهه گذشته باشد. محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری دولت نهم هنگام تقدیم لایحه بودجه سال ۸۶ در صحن علنی مجلس در پاسخ نمایندگانی که به افزایش قیمت گوجه فرنگی معترض بودند، گفت: «بیایید از میدان‌ تره‌ بار نزدیک منزل ما خرید کنید که گوجه کیلویی ۱۲۰۰ تومان است.»

اظهارات توصیف گونه احمدی نژاد درباره کابینه اش، هلو را هم در ادبیات سیاسی ایران به میوه مهمی بدل کرد. رییس جمهوری پیشین در آغاز دور دوم ریاست جمهوری اش در توصیف کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کابینه اش گفت: «آقای باقری لنکرانی مثل هلو می ماند، آدم می خواهد ایشان را بخورد!»
سیب زمینی هم خوراکی مهمی در سیاست ایران بود زمانی که منتقدان احمدی نژاد از توزیع سیب زمینی در برخی شهرستان آن هم پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم انتقاد کردند.

در دولت های اول تدبیر و امید هم رییس جمهوری در توصیف برجام و دستاوردهای آن گفته بود: «ما غاصب را از باغ خود بیرون کردیم و درب باغ به روی مردم باز شده است و امروز عده‌ای کودک به درب باغ آمده و می‌گویند، سیب و گلابی کجاست که می‌خواهیم میل کنیم.» به این ترتیب سیب و گلابی هم جایگاه ویژه ای در انتقادات منتقدان دولت یافت.

نمایندگان مجلس هم در کاربرد سیاسی و هنری خوراکی ها پیش گام هستند. گلابی میوه مورد علاقه «نادر قاضی پور» نماینده آذربایجان غربی در مجلس هم هست که کیفیت خوردن این میوه از سوی او، مورد توجه عکاسان مجلس و در پی آن رسانه های خبری قرار گرفت.

اظهارنظر عجیب «مصطفی کواکبیان» نماینده تهران که در مراسم تشییع «عباس کیارستمی» کارگردان ایرانی، گفته بود: «در فصل گیلاس، آفریننده طعم گیلاس به آفریننده اصلی گیلاس پیوست.» تا مدت‌ها در فضای مجازی دست به دست می‌چرخید.

غذاها؛ از آبگوشت تا کباب

آبگوشت غذایی بود که «اکبر ترکان» مشاور وقت رییس جمهوری و رییس مناطق آزاد در دولت یازدهم مبدع ورود آن بود. ترکان درباره کاستی های تکنولوژیک در کشور گفته بود: «اگر تعرفه واردات برداشته شود، قابلیت رقابت در هیچ تکنولوژی و هیچ صنعتی به جز آبگوشت بزباش و قرمه‌سبزی را نخواهیم داشت.»

آیت الله علم الهدی هم در خطبه‌های نماز جمعه در مرداد سال ۹۱ با اشاره به شرایط سخت اقتصادی دولت به مردم پیشنهاد کرد: «اگر مرغ در دسترس نیست آن را با یک ماده پروتئینی دیگر جایگزین کنید. مشهدی ها مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کرده‌اید؛ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلاً ‌بوده است.»
آیت الله «غلامعلی نعیم آبادی» امام جمعه بندرعباس هم در خطبه های نماز جمعه پای کباب را به سیاست و انتخابات گشوده و گفته بود: به مردم می‌گویم هر کس در انتخابات برای اخذ رای اقدام به توزیع کباب و آش و کارت شارژ کرد، کبابش را بخورید شارژش را بگیرید، اما هنگام رای دادن با رای ندادن به او، کبابش کنید و او را بسوزانید.»

چرا سیاستمداران به میوه و غذا علاقه دارند؟

به نظر می‌رسد اصلی‌ترین استفاده سیاستمداران از نام خوراکی‌‌ها، ارجاع مستقیم به معیشت باشد که هم می‌تواند برای مردم جالب باشد و هم سیاستمدار را در بطن جامعه و دارای حساسیت نسبت به مسایل و نیازهای اساسی مردم نشان می‌دهد. با این حال اگرچه حضور این خوراکی ها در سیاست گرچه می تواند از بار جدیت ها و عصبیت ها در این حوزه بکاهد اما تجربه نشان داده است که در صورت استعمال نادرست می تواند، گوینده را تا مدت ها در تیتر انتقاد و حتی تمسخر قرار دهد و از این منظر شمشیر دو لبه ای است که مسوولان و چهره های سیاسی برای استفاده از آن باید هوشیاری خاصی داشته باشند.

انتهای پیام/