نشریه اشتاندارد:

ایران به قدرت مهم منطقه ای و بین المللی تبدیل شده است

صافی - نشریه 'اشتاندارد' در گزارشی از انقلاب اسلامی ایران به عنوان تاثیرگذارترین رویداد سیاسی در سال ۱۹۷۹ میلادی یاد کرد و افزود: جمهوری اسلامی ایران اکنون با تکیه بر توان داخلی و تفکرات انقلابی، ضمن افزایش نفود خود، به قدرتی مهم در سطح منطقه و بین الملل تبدیل شده است.

این نشریه اتریشی روز گذشته (یکشنبه) با تشریح تحولات مهم در سال ۱۹۷۹ از جمله پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، امضای قرارداد صلح بین رژِیم صهیونیستی و مصر و حمله نظامی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان، این سال را در تعیین آینده منطقه خاورمیانه بسیار حائز اهمیت دانست.

اشتاندارد نوشت: «دیوید دابلیو. لش» مورخ و کارشناس خاورمیانه در کتابی که سال ۲۰۰۱ منتشر کرد گفته است «۱۹۷۹، سالی بود که خاورمیانه مدرن را شکل داد».
بر این اساس هر چند حوالی سال ۱۹۷۹ پر است از وقایع مهم در خاورمیانه اما می توان سه مورد از این وقایع را در شمار مهمترین و تاثیرگذارترین آنها در شکل دهی آینده این منطقه برشمرد.

نخستین و مهمترین واقعه، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۱۱ فوریه سال ۱۹۷۹ است.

دومین واقعه مهم که در ۲۹ دسامبر همین سال رخ داد، حمله نظامی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان و سومین آنها نیز دیدار «مناخیم بگین» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی با «انور سادات» رئیس جمهور مصر در ۲۶ مارس در واشنگتن برای اجرا پیمان صلح بود.

آما آنچه که به این تحولات سمت و سو داد، مواضع و رویکرد دولت انقلابی در ایران نسبت به آنها بود.

اواخر سال ۱۹۸۰، «محمدرضا شاه پهلوی» که از ایران گریخته بود در مصر درگذشت. پیش از این، خودداری دولت آمریکا و سپس دولت مصر در تحویل دادن وی به انقلابیون در ایران و نیز توافق مصر با صهیونیست ها موجب تنش در روابط تهران – قاهره شده بود.

۱۴ ماه بعد، انور سادات به دست «خالد اسلامبولی» اسلامگرا ترور شد و ایرانی ها به پاس اقدام وی، خیابانی را در تهران به نام او کردند. تیرگی مناسبات بین دو کشور مهم منطقه حتی پس از روی کار آمدن «حسن مبارک» و حکومت ۳۰ ساله او در مصر ادامه یافت.

از سوی دیگر نفوذ و محبوبیت انقلاب ایران و تلاش دست اندرکاران آن برای گسترش تفکرات انقلابی و کشاندن آن به دیگر کشورهای منطقه، موجب شد غرب به فکر ایجاد و حمایت از حکومت های مخالف تهران در منطقه بیافتد.

در واقع آنچه که اکنون در کشور عربستان سعودی با سردمداری «محمد بن سلمان» مشاهده می شود در همین راستا است؛ هدف اصلی غرب پس از انقلاب ایران، تشکیل یک حکومت بی نهایت محافظه کار و معرفی شکلی افراطی از اسلام در این کشور بود.

دیگر کشور همسایه ایران یعنی عراق نیز در این سال شاهد تحولات مهمی بود. ‘صدام حسین’ که به عنوان معاون «احمد حسن البکر» رئیس جمهور، اداره امور حکومتی را به دست داشت، تلاش می کرد تمام قدرت را از آن خود کند.

با این حال آنچه که باعث تسریع در به قدرت رسیدن صدام شد، انقلاب ایران بود. این واقعه اختلاف بین صدام و حس البکر را بیش از پیش به نمایش گذاشت. در حالیکه حسن البکر همراستا با روحانیت شیعه عراق طرفدار این انقلاب و مایل به برقراری ارتباط با تهران بود، صدام نظر کاملا متفاوتی داشت.

این اختلافات موجب شد صدام در جولای همین سال با برکناری حسن البکر حکومتی دیکتاتوری را در عراق پی ریزی کرده و دست به تسویه حساب های گسترده در تمامی ارکان قدرت از جمله حزب بعث بزند.

قدرت گیری چنین شخصیت خودرای و جاه طلبی در منطقه به آمریکا که بدنبال سدی برای مقابله با گسترش امواج انقلابی ایران بود فرصت دلخواه را داد و موجب به راه افتادن جنگی شد که ایران و عراق را برای هشت سال درگیر خود کرد.

اکنون با گذشت چهار دهه از این وقایع و در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی در ایران، حکومت های سرسپرده و دیکتاتوری آن زمان در کشورهای همسایه از هم پاشیده و سردمداران آن یا ترور و یا اعدام شده اند.

با این حال جمهوری اسلامی ایران طی این سال ها با بهره گیری از تجربه جنگ، تحریم و فشارهای غرب همچنان با تکیه بر توان داخلی و تفکرات انقلابی، نفوذ خود را افزایش داده و در سطح منطقه ای و بین المللی به قدرتی مهم تبدیل شده است.