به این طرف و آن طرف نگاه کردم خبری نبود آهسته آهسته از پلهها پایین آمدم انگار امروز دیگری خبر صدای مش علی آقا نبود، که همیشه میگفت: وای چه کار کنیم ازدست این همسایهها با سر و صدا کردنشان و آسایش را از ما گرفتهاند.
بچهها داخل محوطه آپارتمان فوتبال بازی میکردند ماشاالله احسان ماشاالله زود باش گل بزن داداش گل بزن…
خانه ما همش پنجاه متر بود آشپزخانه هال و یک اتاقخواب جایی دیگری برای ورزش و تفریح نداشتیم داخل کوچه رفت وآمد ماشینها و خطر تصادفی به یک کنار، همسایه آزاری هم به جای خودش، هزینه بالای باشگاههای ورزشی هم خب معلومه با حقوق چندرغازی که پدرم هر ماه میگرفت فقط کفاف یک زندگی ساده رو میداد داخل آپارتمان مش علی آقا هم از صدای بچهها کلافه شده بود همش گلایه میکرد وای.وای.وای اینجا باغوحش یا آپارتمان، اما امروز دیگر خبری از او نبود خیلی خوشحال شدیم؛ بازی میکردیم سروصدا اما برای کنجکاوی درب واحدش رفتیم اما هرچه زنگ زدیم خبری نبود اقدس خانوم رو دیدیم که از پلهها بالا میآمد دواندوان پیش او رفتیم و احوال مش علی آقا را از او پرسیدیم؛ گویا سکته قلبی کرده و الان بیمارستان شهید مهدوی بستری میباشد تمام بچههای آپارتمان تصمیم به ملاقات رفتن مشدی آقا شدیم وقتی وارد اتاق مش علی آقا شدیم با گوشه چشمی نگاه به بچهها کرد و با بالا و پایین آوردن دستش انگار به ما میگفت بفرمایید داخل،بفرمایید داخل خیلی ناراحت شدم و با خودم همش میگفتم آن روز که مش علی آقا از واحدش پایین اومد و به ما میگفت بچهها آرامتر من مریضم چرا جدی نگرفتم و همهاش به فکر خودم، بازی و تفریحم بودم بنده خدا آسایش میخواست ای وای بر من…از خجالت سرم رو پایین انداختم.
و بالاخره مش علی آقا حالش بهتر شد و به خانه آمد اما دیگر خبری از سروصدای بچههای شیطون آپارتمان نبود چونهمگی قرار گذاشتیم روزهای تعطیل به پارک نزدیک آپارتمان بریم و آنجا فوتبال بازی کنیم و مش علی آقا هم تماشاگر خوب ما شد.
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: احترام همسایه بر انسان همانند، احترام مادرش است.
انتهای پیام/
8 پاسخ
بسیار لذت بردم 👏🏻♥️شاد و پر انرژی باشید.. پایگاه خبری صافی بی نظیره
عالی
لذت بردم.. ممنون از شما
Very good..thank u
شیرین و خوب.. به به
چه داستان جالبی.. ممنون از پایگاه خبری خوب صافی 😊😊
👏🏻 👏🏻 👏🏻
Jaleb bood 😊