سیدعمران طباطبایی- حضور تشکلهای مردمی در حوزههای اجتماعی و اقتصادی بسیار حیاتی است و بسیاری از مسائل اجتماعی بدون حضور این تشکلها قابل حل نیستند. متاسفانه دولت ها به تنهایی نمی توانند تمام وظایف را انجام دهند و نیاز به همکاری با تشکل های مردمی دارند. نقش مردم و تشکل های مردمی در توسعه سیاسی و اجتماعی اهمیت زیادی دارد و حمایت از آنها از سوی دولت ها صورت می گیرد.
حضور تشکل های مردمی در حوزه های اجتماعی و اقتصادی به اهمیت و تأثیر مثبت این تشکل ها بر جامعه اشاره دارد. این فعالیت ها باعث استقرار خدمات و کمک های موثر به نیازمندان و آسیب دیدگان می شود.
حوزه امور فرهنگی و اجتماعی یک کشور تنها دژ محکم حمایت از تشکل ها در آن کشور بوده و حتی تشکل های منتقد یک کشور هم باید بدور از هر گونه دخالت بیرونی و درونی به کار خود ادامه دهند. در اصل، تشکل ها، نقطه عطفی در جریان های مختلف فکری می باشند و با وجود داشتن رنگ های متنوع، با بدنه مردم در استقلال و آزادی خواهی و برابری همراه هستند.
تشکل ها امروزه در جهان به عنوان یکی از مهم ترین بسترهای رشد و شکوفایی شناخته می شوند و نقش بسزایی در تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها دارند. تشکل ها با توجه به نیازهای اجتماعی و سیاسی، به فعالیت های علمی و اجرایی پرداخته و در جهت گیری های سیاسی و اجتماعی کشورها تأثیر گذار بوده اند.
تشکل ها به عنوان پایگاهی برای ارزش های انسانی و مبارزه با عوامل نقض انسانی می باشند و هم اکنون به یکی از جریان های تأثیر گذار در عرصه های علمی و سیاسی تبدیل شده اند. با گذشت زمان و تغییر شرایط اجتماعی، تمایل بشر به فعالیت در این تشکل ها افزایش یافته و آن ها مجوزهای لازم را برای فعالیت های سیاسی و اجتماعی از کشورشان دریافت می کنند. تشکل ها در یک کشور شامل انجمن ها و دیگر گروه ها هستند که فعالیت های متنوعی از جمله برگزاری مراسم، انتشار نشریات و موضع گیری های سیاسی را انجام می دهند. تشکل ها همچنین به فعالیت های ملی و اجتماعی نیز می پردازند و به عنوان کانونی برای تربیت فعالان سیاسی آینده عمل می کنند.
وجود تشکل ها در میان بشر، نقش مهمی در پایداری و تأثیر گذاری حرکت های انسان دوستانه دارد. کشورها باید تمایل افراد به فعالیت در تشکل ها را افزایش داده و زمینه های قانونی برای این فعالیت ها را فراهم نمایند.
نقش تشکل های اجتماعی در کشورهای در حال توسعه بسیار زیاد بوده و هر روز بر اهمیت آن افزوده می شود. یافته های دانشمندان نشان می دهد که برای افزایش مشارکت مردم، باید پیش نویس قانون توسعه تشکل های اجتماعی تدوین شده و زمینه های حقوقی مشارکت در سیاست و اقتصاد فراهم گردد. همچنین باید موانع اجتماعی، فرهنگی و قانونی که باعث ناکامی این تشکل ها و انحلال آن ها می شود از میان برداشته شود.
اهمیت تشکل ها به عنوان نماد حضور مردم در عرصه های اجتماعی بدل گشته و باید بر توسعه کمّی و کیفی آن ها به عنوان یکی از سیاست های کشورها تأکید نمود. لازم است در تشکل ها، بر لزوم هم اندیشی و شبکه سازی در فعالیت ها تأکید گردد چرا که ارتقاء سرمایه های اجتماعی و افزایش تعاملات اجتماعی از رویکردهای مهم یک کشور می باشد. در کشورهای پیشرفته و صنعتی مهمترین مولفه سرمایه اجتماعی نشاط ارزیابی شده و در این کشورها تشکل ها، خواستار ایجاد مراکز توانمند سازی می باشند.
انتهای پیام/