سیدعمران طباطبایی – تعیین اهداف، اولین گام برای رسیدن به آن ها است. اگر می خواهید در آرمان های خود پیشرفت کنید، باید هدف داشته باشید. تعیین اهداف چیزی نیست که بدون یک برنامه عملی به سراغ آن بروید، بلکه به فکر زیادی نیاز دارد. این کار زمینه را برای رسیدن به خواسته های شخصی، اهداف کسب و کار و نقاط عطف توسعه حرفه ای فراهم می کند.
این روش امتحان شده و درست نیاز به تلاش دارد اما دقیقاً هدف می تواند برای شروع شما الهام بخش باشد. از دستورالعمل های گام به گام به عنوان سکوی پرش برای نوشتن اهداف استفاده می شود. به زودی دقیقاً خواهید دانست که برای رسیدن به آرزوهایتان به چه چیزهایی نیاز دارید.
باید یاد گرفت چگونه از نقاط قوت طبیعی خود برای تعیین گام های بعدی و رسیدن سریع تر به اهداف استفاده کرد.
اهداف از یک چارچوب خاص برای رسیدن به اهداف پیروی می کنند. شما می توانید از هر روشی برای هر نوع هدف شخصی، حرفه ای، مالی و غیره استفاده کنید. همچنین می توانید از یک یا چند چارچوب خاص برای اهداف کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کرد.
اختصاصی بودن اهداف شما باید محدود به یک حوزه باشد. به جای تلاش برای بهتر بودن، سعی کنید روی مهارت های شنیداری یا خود گویی مثبت تمرکز کنید.
قابلیت اندازه گیری هدف باید با معیارهای صریح، مانند صرفه جویی در مقدار مشخصی پول یا واجد شرایط بودن برای یک گواهی نامه خاص هماهنگ باشد. این نشان می دهد که چه زمانی ماموریت خود را صحیح انجام داده اید.
موضوعات دست یافتنی هدف، باید واقع بینانه باشد. ارتباط اهداف باید شما را در جهت ارزش ها، رویاها و آرزوهایتان حرکت دهد.
محدودیت زمانی اهداف مبتنی بر زمان، ضرورت ایجاد می کنند و مدیریت کارآمد زمان را تشویق می کنند. باید یک تاریخ مناسب برای تکمیل وجود داشته باشد تا بتوانید تلاش های خود را سرعت ببخشید.
هنگامی که همه این راه کارها را بررسی کردید با یک برنامه دقیق تعیین هدف، مواجه می شوید که شما را متمرکز و در مسیر درست هدایت می کند.
استفاده از چارچوب هدف به هدایت اقدامات شما به سمت رسیدن به اهدافتان کمک می کند. تنظیم برنامه ها چالش های احتمالی را برجسته می کند و به شما اجازه می دهد مسیر دقیقی را ترسیم کنید که موانع را مشخص می کند.
توسعه یک برنامه عملی که برای شما کار کند می تواند دشوار باشد اما صحبت کردن با دوستان یا افراد درستکار موفق در زندگی می تواند به شما در تعیین اهدافی که بیش ترین سود را برای آینده شما خواهد داشت، کمک کند و به شما حمایت اجتماعی لازم برای احساس انگیزه و مسئولیت پذیری را می دهد.
دانشمندان اعتقاد دارند نظریه ها و مطالعات تعیین هدف در صورت استفاده صحیح مورد قبول هستند. عقیده محققان این است که، در چارچوب هدف مشخص بر اساس نظریه هدف گذاری، برای استفاده در کسب و کار، مدیریت نقش بسیار کلیدی دارد.
چارچوب بسیاری از کسب و کارها به طور موثر اهداف خود را تعیین یا فرآیندهای برنامه ریزی موفق را اجرا نمی کنند. از این چارچوب برای اطمینان از داشتن الگویی محکم برای ایجاد اهداف معنی دار و دقیق، افزایش سود آوری و تعیین معیارهای تیمی استفاده می گردد.
برای کارهای خاص، قابل اندازه گیری، قابل تخصیص، واقع گرایانه و مرتبط با زمان هدف گذاری تاثیر گذار بوده و بر محول کردن وظایف در ساختار یک کشور تمرکز دارد و باید برای تطبیق با طیف گسترده ای از جاه طلبی های شخصی و حرفه ای سازگار شده باشد.
به سرعت باید اهداف را دنبال و بشر از روش تعیین هدف برای دستیابی به تمام اهداف سازمانی و زندگی خود استفاده کند.
تعیین اهداف می تواند پیشرفت شغلی را بیشتر کند. یادگیری نحوه تعیین اهداف و رسیدن به آن ها یک مهارت ارزشمند است. آن ها می توانند در مورد بهبود، افزایش، توسعه یا کنترل نتایج تصمیم گیر باشند. با ایجاد اهداف، نشان می دهید که به پیدا کردن هدف در شغل خود اهمیت داده و حاضرید وقت و انرژی خود را صرف این کار کنید.
اگر می خواهید روزی بخشی از مدیریت شوید باید اهداف دقیقی برای رسیدن به آن تعیین کنید. شما باید مهارت های رهبری لازم را یاد بگیرید، چه چیزی ترفیع رتبه را تضمین می کند و چند پله در نردبان کارمندان وجود دارد.
اهداف شما باید به شما کمک کند تا دقیقاً در جایی که می خواهید باشید و مسیری که باید طی کنید، را تجسم کنید. اهداف عملی، یک برنامه عملی ارزشمند را برای رسیدن شما به موفقیت ترسیم می کند.
قبل از تعیین اهداف حرفه ای و شخصی خود، بهتر است بصورت کاربردی اهداف رهبری، توسعه شخصی و کاری را توسعه دهیم. ارتباط برای سلامتی و تندرستی مهم و باید برای آن ارزش قائل بود.
هدف برای ایجاد رابطه بهتر باید بصورت یادآور تنظیم گردد و در آن به رویدادهای زندگی اشاره شود.
دست نیافتنی های زندگی با هدف و تلاش دست یافتنی خواهند شد. باید نزدیک اهداف در زندگی حرکت کرده و تعادل میان کار و زندگی را بهبود بخشید به این معنی که زمان و انرژی لازم برای اختصاص دادن به رابطه و هدف را سرلوحه کار خود قرار دهیم.
باید در مورد آرزوهای دست نیافتنی، دانش و شهرت لازم را برای از بین بردن مشکلات پیشرو کسب کرد. تکنیک های جدید هدف دهی برای بهبود عملکرد ضروری است.
اعتماد به نفس بیشتر در کارها و زندگی لازمه یادگیری مهارت های جدید بوده و باعث می شود یک فرد در موقعیت بهتری قرار گیرد. اگر در یک کشور مدیریت بهتری صورت گیرد کار همه آسان تر و کارآمدتر خواهد شد.
ارتباط موثرتر برای سازماندهی ارتباطات تیمی، نظارت بر میزان استفاده از آن ها و پی گیری، بهره وری تیم را میسر می سازد. باید درباره برآورده کردن اهداف، کاملاً ذهن خودمان را متمرکز بر آنها کنیم.
باید روی ذهن و آگاهی کار کرده و از ورود کلیه احساسات جلوگیری نموده، مشکلات را ردیابی و در جهت رفع آنها بر آییم.
برخی افراد با هدف گذاری مشکل دارند و این اشکالی ندارد. خیالتان راحت باشد که این مهارتی است که می توانید توسط آن رشد کنید. ممکن است هدف اول شما به اندازه کافی دقیق نباشد یا سیستم اندازه گیری شما ناکافی باشد. حتی هدفی که تمام معیارهای لازمه را برآورده نمی کند، هنوز یک فرصت یادگیری است.
هر بار که هدفی را تعیین می کنید، یاد می گیرید که کدام روش ها برای شما بهتر جواب می دهند و از کدام روش ها باید اجتناب کنید.
برای ارزیابی اشتباهات، زمان بگذارید تا بتوانید موثرتر شوید اما بدانید چه زمانی باید حرکت کنید. زمانی که از مبارزه خود درس گرفتید، به آن فکر نکنید.
در اینجا هشت نکته برای استفاده از چارچوب تعیین هدف آورده شده است:
۱. آن را ساده نگه دارید. ممکن است تلاش کنید اهداف بزرگ یا بلند مدت را به اندازه کافی مشخص کنید تا در این چارچوب جای بگیرند. به عنوان مثال، تغییر شغل یا تغییر سبک زندگی ممکن است آن قدر سخت و طاقت فرسا باشد که به یکباره نتوان با آن مقابله کرد. اگر اهداف شما بیش از حد بزرگ به نظر می رسند، آن ها را به اهداف کوتاه مدت دست یافتنی تر تقسیم کنید تا به جلو حرکت کنید.
۲- با خودتان آگاهانه رفتار کنید. گاهی اوقات به چیزی بیش از رضایت از یک کار خوب نیاز دارید. زمانی که به نقاط عطف می رسید به خودتان پاداش بدهید.
۳. اهداف به یک اندازه نیستند. معیارهای یک سان، محدودیت های زمانی و انگیزه های یک سان ممکن است برای هر هدفی که تعیین می کنید کارساز نباشند. از یک رویکرد متفاوت برای اهداف کاری، شخصی و سلامتی استقبال کنید.
۴. از خودتان بپرسید چرا؟ قبل از اینکه به هدف مهمی برسید، برای درون نگری وقت بگذارید. اگر جمله مرتبط شما، چون می خواهم یا چون باید است، به عقب برگردید و دوباره ارزیابی کنید. مشخص کنید که چه چیزی را می خواهید به دست آورید و یاد خواهید گرفت که چگونه به خودتان انگیزه بهتری بدهید.
۵. محدودیت های خود را باید کاملاً بشناسید. برای تعیین اهداف دست یافتنی، مطمئن شوید که آن ها با توانایی ها و ارزش های شما هماهنگ هستند. اگر کاری خارج از محدوده توانایی های شما است، شاید ایده خوبی باشد که اهداف کوچک تری را در طول مسیر تعیین کنید.
۶. اهداف خود را بنویسید. جاه طلبی ها اگر در ذهن شما بمانند، به واقعیت تبدیل نخواهند شد. نوشتن هر یک از جملات اهداف به شما یادآوری می کند که چرا اینقدر سخت کار می کنید. به علاوه، چارچوب زمانی خود را در تقویم بنویسید تا پیشرفت را ردیابی کرده و تعویق را به حداقل برسانید.
۷. انعطاف پذیر باشید. هیچ برنامه ای بی نقص نیست. ممکن است مشخص شود که مسیر اولیه شما منجر به یک نتیجه موفق نخواهد شد و باقی ماندن در این مسیر تنها به معنای تلاش بی فایده خواهد بود. اگر همه چیز درست پیش نمی رود از تنظیم مجدد برنامه یا اهداف کاری خود نترسید.
۸. از عقب ماندگی ها درس بگیرید. موانع، فرصتی برای یادگیری و رشد فراهم می کنند.
همه ما چشم اندازی برای آینده داریم، تعیین اهداف موثر می تواند با حفظ انگیزه، کمک به احساس اعتماد به نفس و اطمینان از تمرکز، به شما کمک کند.
ممکن است بتوانید اهدافی را از گذشته خود تشخیص دهید که دست نیافتنی بودند زیرا مبهم، بلند یا به خوبی برنامه ریزی نشده بودند، که احتمالاً دلسرد کننده هم بودند.
تلاش برای رسیدن به اهداف نامعقول اغلب منجر به شکست می شود که شما را از دستیابی به رشد قابل توجه باز می دارد.
کلید موفقیت در هر حوزه ای از زندگی این است که با ایجاد هدف درست و پایبندی به آن، در مورد هدف گذاری خود آگاهانه عمل کنید.
هر کسی که مایل به تلاش باشد می تواند از ایجاد اهداف قابل اجرا سود ببرد. هدف گذاری مهارتی است که وقتی به آن مسلط شوید، می تواند به رشد نمایی موفقیت شما کمک کند. اینجاست که مفهوم هداف مطرح می شود.
چارچوب تعیین هدف در ایجاد یک مسیر مشخص و برنامه ریزی شده برای رسیدن به اهداف و پی گیری پیشرفت شما در طول مسیر نقش دارند. این کار پایه و اساس محکمی به اهداف شما می دهد که شانس شما برای تحقق چشم اندازتان را افزایش می دهد.
هر چه هدف شما مشخص تر باشد، بهتر می توانید مراحلی که برای رسیدن به آن باید طی کنید را تعریف کنید.
باید دانست که در حال پیشرفت به سمت هدف خود در حرکت هستیم. اهداف قابل اندازه گیری با زمان دقیق، مقدار یا واحدهای دیگری تعریف می شوند که به وضوح مشخص می کنند که شما تا چه حد به جلو آمده اید و تا چه حد باید پیش بروید.
اهداف قابل اندازه گیری به شما کمک می کنند تا سرعت خود را در طول مسیر حفظ کرده و به شما فرصت ارزیابی مجدد و تغییر جهت در صورت نیاز را می دهند.
یک هدف قابل اندازه گیری معمولاً به سوالاتی مانند میزان یا تعداد پاسخ خواهد داد.
اهداف دست یافتنی چالش برانگیز و در عین حال واقع گرایانه هستند.
زمانی که در حال خلق یک هدف دست یافتنی هستید، می توانید انتظار داشته باشید که در طول مسیر با موانعی مواجه می شوید اما حتی اگر شکست بخورید باز هم در برخی از زمینه های زندگی خود پیشرفت قابل توجهی خواهید داشت.
اهداف مرتبط در راستای ارزش ها و چشم انداز نهایی شما قرار می گیرند. چرای هدف شما برای شما مهم بوده و چگونه دستیابی به آن به شما کمک می کند تا به اهداف گسترده تر خود برسید.
هیچ هدفی محدود به زمان نخواهد بود.
اهداف زمانی مهلت زمانی مشخصی دارند که به شما کمک کنند اولویت بندی کنید و انگیزه خود را حفظ کنید. مهلت رسیدن به هدف ممکن است چند روز یا چند دهه با شما فاصله داشته باشد. برای تعیین این زمان باید به بخش واقع گرایانه خود مراجعه کنید.
برای تعیین یک مهلت معقول، سعی کنید از خط پایان تعیین شده خود عقب بمانید و عادات مناسب را ایجاد کنید. مسائل حاشیه ای را دور ریخته تا با روند مناسبی در جهت تبدیل اهداف به عادت های ساده آشنا شده و در نهایت پیروز میدان شوید.
انتهای پیام/
