برنامه ریزی موفقیت

توجه به مقوله اعتماد برای توسعه و موفقیت یک کشور و جامعه ضروری و با اهمیت است

صافی نیوز/ یافته ‌های تحقیقاتی اندیشمندان تحت عنوان اعتماد اجتماعی و درگیری در مسائل سیاسی نشان می ‌دهد که در یک جامعه اغلب افراد فکر می ‌کنند که حکومت ها همیشه یا اغلب اوقات، درست عمل می ‌کنند.

سیدعمران طباطبایی – یافته ‌های تحقیقاتی اندیشمندان تحت عنوان اعتماد اجتماعی و درگیری در مسائل سیاسی نشان می ‌دهد که در یک جامعه اغلب افراد فکر می ‌کنند که حکومت ها همیشه یا اغلب اوقات، درست عمل می ‌کنند.

اعتماد به حوزة سیاست کمتر از اعتماد به حوزة فرهنگ است. ارزیابی فرد از وضعیت جامعه، مهم ترین عاملی است که سطح اعتماد اجتماعی او را متأثر می ‌سازد. به این معنا که هر چه افراد، جامعه را با ثبات تر و رفتار نهادها با مردم را شفاف تر و صادقانه تر بدانند و معتقد باشند که حقوق پایمال شدة شهروندان قابل اعاده است، اعتماد اجتماعی بالاتری خواهند داشت.

در بحث افزایش و کاهش میزان اعتماد، برقراری اعتماد، منابعی را در اختیار افراد قرار می ‌دهد و قدرت عمل کردن را تسهیل می‌ نماید و اگر فرد، قابل اعتماد باشد، برقراری ارتباط، برای اعتماد کنندگان نیز منفعت ببار می ‌آورد. خلقیات اجتماعی همراه با سرمایه جمعی می‌ تواند ظرفیت کنشگران را در این راستا افزایش دهد. برای پیدایش فرهنگ اعتماد، توانایی ابتکار فردی مهم نیست بلکه سطح معمول توانایی که همه افراد یک جامعه در آن سهیم هستند اهمیت زیادی دارد. در مورد زمینه ‌های فرهنگی ایجاد کننده‌ اعتماد یا بی ‌اعتمادی و حاکمیت در جامعه وحدت هنجاری، ثبات نظام اجتماعی، شفافیت سازمان های اجتماعی، آشنایی با محیط اجتماعی و پاسخگو بودن افراد و نهادها به عنوان شرایط ساختاری مطرح می ‌باشد.

متغیر تجربه ذهنی بیشترین تاثیر را در تبیین تغییرات متغیر اعتماد اجتماعی برعهده دارد و در مرتبه بعدی متغیر سن قرار داشته و در نهایت تجربه عینی در مقایسه با دو متغیر دیگر، کمترین تاثیر را دارد. متغیر سن و متغیر تجربه ذهنی در افزایش میزان تبیین متغیر اعتماد اجتماعی بر اساس ارزیابی از انسجام هنجاری تاثیر گذار هستند. بنابراین می ‌توان گفت افراد متعلق به دوران قبل از جنگ، در مقایسه با افراد متعلق به دوران بعد از جنگ، ارزیابی مطلوب تری از انسجام هنجاری در سطح یک جامعه داشته باشند و به همان نسبت میزان اعتماد اجتماعی در بین آنها افزایش خواهد یافت و بر عکس. در عین اینکه میزان ارزیابی افراد از انسجام هنجاری در سطح یک جامعه بر میزان اعتماد اجتماعی تاثیر گذار می ‌باشد اما بین نسل‌ های مختلف به لحاظ داشتن و نداشتن تجربه حضور یا عدم حضور در جنگ تفاوتی در این خصوص مشاهده نمی ‌شود. با این حال به خوبی مشاهده می ‌شود که تجربه ذهنی می ‌تواند قدرت تبیین متغیر اعتماد اجتماعی را توسط انسجام هنجاری افزایش داده و رابطه فی مابین را معنادار سازد. ولی تفاوتی بین اعتماد اجتماعی نسل ‌های مختلف بر اساس نحوه ارزیابی شان از انسجام نهادی در سطح یک جامعه وجود ندارد.

ساختن اعتماد پایه و اساس روابط است زیرا اجازه می ‌دهد آسیب ‌پذیر باشیم و بدون نیاز به محافظت دفاعی از خود، در برابر اشخاص واقعیت را ابراز کنیم. هنگامی که حرف و عمل با یکدیگر همسو می شود، افراد ثبات شخصیت را در گفتار و رفتار مشاهده می کنند. این موضوع می تواند یکی از عوامل مهم در ساختن اعتماد باشد. هنگامی که در ارتباطات موارد ناسازگاری به وجود می آید، این موارد می تواند سهواً باشد یا غیر قابل پیش بینی اما سازگاری طرفین بدون قضاوت و همراهی جهت بهبود ساختن اعتماد را قوی تر می کند. هنگامی که یک رابطه به وجود می آید هر دو طرف آن، برای ساختن آن تلاش هایی انجام می دهند. این تلاش ها همیشه می تواند بهانه ای را برای تشکر و قدردانی داشته باشد، که این قدردانی پلی است به سوی ارتباطات بالاتر و سطحی بالاتر از اعتماد.

برقرارى اعتماد میان حاکمان یک جامعه و مردمآن جامعه به عنوان یک عامل مهم در جهت دست یافتن به توسعه سیاسى از اهمیت بالایی برخوردار است.

ایجاد امنیت و آرامش سیاسى برای یک جامعه بسیار ضرورى است. مردم یک جامعه مستلزم داشتن شرایط خوب زیست محیطی می باشند و حاکمان یک جامعه باید در صدد این امر تلاش نمایند. دولت مردان یک کشور چاره اى ندارند جز این که زمامدارى درستی را اجرا کنند تا رضایت حداکثری مردم را ایجاد کنند.

طبق بیان کتب آسمانی، داشتن حوزه آرام و امن سیاسى از ضروری ترین مولفه هاى یک کشوربوده و مقدم بر هر چیزى می باشد. دولت مردان یک کشور با رفتار صحیح خود باید مردم را در گفتار و عمل سیاسى خود, به برقرارى آرامش و امنیت در جامعه و دورى از تفرق، هرج و مرج فرا خوانند. سبب پیشرفت و کرامت و عزت ملت ها در ایجاد پیوند و سازگارى آن با اعتماد متقابل میان افراد جامعه می باشد.

اعتماد اجتماعی پیش نیاز ركن اساسی زندگی در یک جامعه اجتماعی است و هر گونه خدشه ای به اعتماد اجتماعی، می تواند سایر اركان اساسی جامعه را تحت الشعاع قرار داده و فعالیت آنها را مختل كند.

اعتماد اجتماعی امروزه بیش از گذشته پیش نیاز زندگی بشر بوده چرا كه شكل زندگی مدرن، روابط سنتی و چهره به چهره را از بین برده و شیوه های مكانیكی و ماشینی زندگی، امكان شناخت عناصر لازم زندگی را زدوده است. تحولات اخیر جوامع و افزایش نا برابری و بحران های اقتصادی و اجتماعی قبل از هر چیز باعث افول اعتماد در ذهن انسان ها می شود و همچنین اعتماد پذیری نسبت به دیگران و نهادها را نیز به شدت دچار كاهش و افول كرده است. اصول اعتماد، بنیان شكل گیری سرمایه اجتماعی است زیرا بر مبنای وجود اعتماد است كه بشر میلی به مشاركت و تعامل مثبت با دیگران پیدا می كند. روابط اجتماعی از خلال نیازهای انسانی در حیات اجتماعی رفع شده و انرژی اجتماعی لازم برای تقویت جامعه را شكل می دهد.

افزایش مخاطره و كاهش تضمین تعهدات متقابل میان افراد و جامعه برای تامین منافع متقابل، عملاً بنیان های اعتماد اجتماعی را در یک کشور متزلزل می کند. برای رفع این بحران لازم است اصلاحات ساختاری و نهادی عمیقی از سوی دولت مردان یک کشور انجام گیرد و تضامین بسیار جدی ای برای ایجاد زمینه های اعتماد اجتماعی میان افراد و نهادها از طریق بسط برابری و عدالت ایجاد گردد.

افزایش عزت نفس در یک جامعه می ‌تواند تأثیر فراوانی در زندگی افراد آن جامعه داشته باشد و آنها را به انجام اقدامات بزرگتر و بهتری سوق دهد. برای ساختن یک محیط حمایتی، افزایش عزت نفس در جامعه لازم است. از افراد به جهت ارتباطات باز و صادقانه در داخل یک جامعه، تشویق صورت گیرد. در ترویج همدردی و مهربانی، اعضای یک جامعه را تشویق کنیم تا همدردی و مهربانی نسبت به یکدیگر را تمرین کنند. تشویق و جشن گرفتن از دستاوردها می ‌تواند اعتماد به نفس و عزت نفس را افزایش دهد. این امر می‌ تواند به افراد کمک کند تا نقاط قوت و ضعف خود را درک و رشد شخصی را تقویت کنند. جشن گرفتن از دستاوردها در افزایش عزت نفس در جامعه می‌ تواند به بهبود عزت نفس کمک کند. ایجاد یک جامعه حمایتی برای عزت نفس، یک فرآیند مداوم است.

دانشمندان معتقدند زمانی که به کسی اعتماد می کنیم یا می گوییم او قابل اعتماد است، به طور ضمنی قبول می کنیم که احتمال اینکه او رفتار منفعت آمیزی داشته باشد یا حداقل زیان آور نباشد، وجود دارد و همین امر برای برقراری نوعی از همکاری با او کافی است. بر اساس ضرورت اعتماد، تمایل افراد به آسیب پذیری، مبتنی بر این اطمینان است كه افراد، شایسته محبت و سخاوتمندی هستند. اعتماد یک عنصر حیاتی برای موفقیت سازمانی است. بشر برای دستیابی به انتظاراتش، به دیگران وابسته هست.

جامعه ای که در آن رنگ اعتماد وجود نداشته ‌باشد، به معنای واقعی جامعه نیست بلکه صرفاً گروهی از افراد را گرد هم می ‌آورد که با هم زندگی می کنند ولی درست در جهت ضربه زدن به یکدیگر و در نتیجه پیشرفت چشم ‌گیری نخواهند داشت زیرا اطلاعات را با هم به اشتراک نمی ‌گذارند و در مسئولیت‌ ها و حقوق یکدیگر با تضاد و تعارض روبه ‌رو ‌شده و در نتیجه همکاری مؤثری نخواهند داشت. در صورتی که میان اعضای یک جامعه اعتماد وجود داشته ‌باشد، توانایی افراد نیز بیش ‌تر می ‌شود زیرا با یکدیگر انسجام و اتحاد بیش ‌تری پیدا می‌ کنند و در نتیجه، رسیدن به اهداف افراد یک جامعه، در اولویت خواهد بود. اعتماد به معنای اتکا به فردی خواهد بود که کار را درست و به صورت مناسب انجام می ‌دهد یعنی شما توانایی و نقطه ‌قوت کسی را باور دارید و می ‌توانید تا حدودی در این موضوع ریسک کنید و مسئولیت‌ هایی را به او بسپارید.

اعضای یک جامعه همیشه افراد موثر و خوب را الگو قرار می ‌دهند بنابراین می ‌توان از این فرصت بهره‌ مند شده و اعتماد سازی کنیم و نشان دهیم که اعتماد تا چه اندازه برای یک جامعه و افراد آن مهم است. برای امر اعتماد باید کوشید تا با ایجاد برخی موقعیت ‌ها، زمینه‌ ای را فراهم کنیم که افراد بیش ‌تر با تجربیات شخصی یکدیگر آشنا شوند و اشتراکاتی را میان خودشان پیدا کنند. برای داشتن محیط کار مناسب، باید بین مدیر و کارمندان اعتماد و روابط درست ایجاد شود. نقش اعتماد غیر باور نیست و باید به این مقوله بسیار توجه کنیم. اعتماد موفقیت تمام افراد جامعه را تضمین می کند. از اعتماد یکدیگر سو استفاده نکنیم.

انتهای پیام/

QR Code https://safinews.ir/124572/%d8%aa%d9%88%d8%ac%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d9%82%d9%88%d9%84%d9%87-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d9%88-%d9%85%d9%88%d9%81%d9%82%db%8c/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لیست تغییرات و بروز رسانی ها