مسعود امین ناجی – جنگ در غزه تنها جان کودکان را نمیگیرد، بلکه زخمی عمیق و ماندگار بر روحشان میگذارد.
به گفته روانشناسان و پزشکان حدود هزار کودک فلسطینی در این منطقه تحت محاصره “جایی امن” برای رفتن ندارند.
حس ناامنی، وحشت و بیپناهی، بزرگترین آسیب روانی جنگ بر کودکان غزه است و سازمان ملل متحد اعلام کرده که حملات نه ماهه اسراییل، آثاری “فاجعهبار و غمانگیز” بر آنها داشته است.
صندوق کودکان سازمان ملل متحد میگوید که هزاران هزار کودک در این منطقه از آسیبهای روانی بعد از جنگ رنج میبرند و به کمکهای روانی و اجتماعی نیازمندند.
آسیبهای روانی
کودک ۹ ساله است و پدر، مادر و تنها برادرش را در یکی از حملات هوایی اسراییل به غزه از دست داده است.
نزدیکانش میگویند که بعد از این حادثه، او بیشفعال شده است، زود عصبانی میشود و به راحتی به گریه میافتد و مدام مادر و پدرش را میخواهد و هنگام خواب، در کنار خواهرش به خواب میرود.
جنگ در واژگان این کودک اینطور تعریف میشود: “بمباران، مرگ، یتیم شدن و بیکس ماندن، خرابی خانه و آتش و دود.”
به گفته روانشناسان، نه ماه بمباران و گلولهباران شهر غزه آثار روانی مخربی بر کودکان گذاشته است و این آثار به شکلهای مختلف بروز پیدا میکند.
یک روانکاو در توصیف علایم اولیه آسیبهای روانی کودکان به ویژه غزه میگوید: “بچهها به راحتی وحشتزده میشوند و میترسند. اکثرا به پدر و مادرها میچسبند، چون فقط در این حالت احساس امنیت میکنند. در اثر ترس و وحشت زیاد، بچهها گاه دچار دردهایی در نقاط مختلف بدن میشوند، مثل شکم درد. یکی دیگر از تبعات روانی جنگ، شب ادراری است.
کابوسهای شبانه و بیخوابی و بد خوابی هم از عوارض روانی مهمی است که بچهها را گرفتار میکنند. بعضی بچهها استرس شدید میگیرند و بعضی، بیشفعال میشوند و قدرت تمرکزشان را از دست میدهند.”
در تحقیقی که صندوق کودکان سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۲ میلادی و اندکی بعد از جنگ قبلی غزه انجام داد، بسیاری از این موارد تایید شد. نتایج این تحقیق نشان داد که ۹۱ درصد کودکان مورد مطالعه دچار مشکل خواب بودند و ۹۴ درصد آنها شبها در کنار والدین خود میخوابیدند. ۸۵ درصد آنها بیاشتها شده بودند و ۴۷ درصد مشکل جویدن ناخن داشتند.
آخرین تحقیقات برنامه بهداشت روانی هم نشان میدهد که بیش از ۳۰ درصد کودکان غزه دچار اختلالهای روانی ناشی از بحران هستند.
والدین ناتوان از محافظت
بزرگسالانی هم که قرار است حامی این کودکان باشند، خود از آسیبهای جنگ در امان نیستند.
فشار روانی ترس، با هر بمبی که بر غزه فرود میآید، بیشتر میشود، در حالی که از دست والدین برای دفاع و محافظت از کودکانشان کاری برنمیآید.
در طول جنگ، مردم غزه هیچ راهی برای دفاع از خود ندارند: “پدران و مادران نه تنها نمیتوانند از خودشان دفاع کنند، بلکه از تامین جانی بچههایشان هم عاجز هستند. جایی برای رفتن ندارند. به همین دلیل، نوعی حس ضعف و ناتوانی بر همه حاکم میشود. اینجا خانوادهها راهی ندارند جز این که همگی تا جایی که بتوانند، یکجا باشند تا اگر اتفاقی افتاد، با هم بمیرند.”
او می گوید: “از نسلی حرف میزنیم که با جنگ و خشونت بزرگ میشود. نسلی که برای غلبه بر حس رعب و وحشت خود به شیوههای مختلفی عمل میکند، به طرف خشونت کشیده میشوند و به انتقامجویی فکر میکند.”
کودکان غزه، نسل به نسل، در سایه جنگ با حسی دوگانه از ترس و خشم بزرگ میشوند. جنگی که جان هزار کودک فلسطینی را گرفته و آینده صدها هزار کودک را تیره و تار کرده است.
انتهای پیام/