منابع قدرت در مذاکره مهم بوده و فردی که قدرت بیشتری دارد، معمولاً نتایج بهتری در مذاکره به دست می آورد. داشتن اطلاعات کافی به فرد کمک می کند تا استدلال های بهتری ارائه دهد.
داشتن گزینه های جایگزین قوی، قدرت بیشتری به مذاکره کننده می دهد. افرادی که زمان کافی دارند، می توانند با آرامش بیشتری مذاکره کنند. تسلط بر مهارت های مذاکره به فرد کمک می کند تا جلسه را به سمت نتایج مطلوب هدایت کند.
دسترسی به منابع مالی و انسانی، قدرت مذاکره کننده را افزایش می دهد. هر چه نیاز به نتیجه مذاکره کمتر باشد، قدرت بیشتری در مذاکره وجود دارد.
فردی که هزینه کمتری را متحمل می شود، در موقعیت قدرتمندتری قرار دارد. مذاکره کنندگان باید قدرت واقعی خود را بشناسند و از قدرت طرف مقابل غافل نشوند.
قدرت در مذاکره یک مفهوم چند بعدی است. قدرت رفتار و شخصیت و قدرت تأثیر گذاری بر دیگران، اهمیت شناخت در مذاکره های روزمره و سازمانی را مورد تأکید قرار می دهد.
در شرایط نا برابر قدرت، مذاکره کنندگان باید به دقت به ارزیابی قدرت نسبی خود و طرف مقابل بپردازند. اهمیت یادگیری و بهبود مهارت های مذاکره بسیار مهم است.
اصول و فنون مذاکره موفق، توصیه هایی برای بهبود مهارت های مذاکره موفق را ارائه می دهد. در مذاکره نمی توان قوانین مطلقی تعریف کرد و توصیه ها باید به عنوان راهنما در نظر گرفته شوند.
برنامه ریزی برای مذاکره به عنوان یک نرمش اولیه برای آماده سازی ذهن و تعیین چارچوب ها اهمیت دارد. تعیین حداقل خواسته ها و حداکثر امتیازات قابل قبول قبل از شروع مذاکره ضروری است.
در تصمیم گیری ها و مذاکرات، باید به مسیر پیش رو توجه کرد و از ادامه دادن به روابط یا مذاکرات غیر سازنده پرهیز کرد. ارائه چند گزینه به طرف مقابل می تواند احساس بهتری ایجاد کند و احتمال موفقیت را افزایش دهد.
سکوت می تواند ابزاری مؤثر در مذاکره باشد و سوال پرسیدن به هدایت گفتگو کمک می کند. در صورت مواجهه با دروغ، بهتر است به حفظ آبروی طرف مقابل کمک کرد تا از واکنش های تهاجمی جلوگیری شود.
مذاکره به صورت گروهی می تواند فشار روانی را کاهش دهد. اهمیت استفاده مستمر از منابع مختلف برای تقویت مهارت های مذاکره مهم است. استفاده از قدرت باید مسئولانه و در شرایط خاص توجیه پذیر باشد، به ویژه برای خارج کردن طرف مقابل از موضع غیر منطقی. استفاده از ابزارهای قدرت می تواند منجر به افزایش احتمال استفاده مشابه از سوی طرف مقابل شود. در نهایت، پس از تسلیم شدن طرف مقابل، باید از ابزارهای حفظ آبرو استفاده کرد تا اعتبار او مجدداً احیا شود.
قدرت در مذاکره بیشتر به ادراک و احساسات طرف مقابل بستگی دارد تا به خود قدرت و احساسات می توانند تأثیر زیادی بر نتایج مذاکره داشته باشند. قدرت کمیاب و منحصر به فرد بودن، داشتن چیزی است که طرف مقابل به آن نیاز دارد و کمیاب است.
قدرت بی تفاوتی یعنی اینکه برای شما فرقی نمی کند که طرف مقابل خرید کند یا نه. قدرت شجاعت و توانایی نه گفتن و بیان درخواست ها مهم است.
قدرت تعهد، احساس متعهد بودن به انجام کارها است.
قدرت تخصص، داشتن دانش و تخصص در موضوع مذاکره می باشد. برقراری رابطه ای گرم و دوستانه با طرف مقابل ضروری است. توانایی ارائه پاداش یا تنبیه به طرف مقابل از ملزومات گفتگو است.
قدرت صرف زمان و تلاش، نشان دادن اهمیت موضوع از طریق صرف زمان بیشتر در مذاکره است. مذاکره کننده باید قدرت خود را در مذاکرات افزایش دهد تا به توافقات بهتری دست یابد.
نشان دادن توانایی تصمیم گیری در خرید یا عدم خرید، طرف مقابل را تحت تأثیر قرار می دهد. شناخت نیازها و شرایط طرف مقابل به ما کمک می کند تا در موقعیت قوی تری قرار بگیریم.
همدلی و ایجاد رابطه مثبت با طرف مقابل می تواند به تسهیل مذاکره کمک کند. سرمایه گذاری هر چه بیشتر زمان و تلاش در مذاکره، قدرت بیشتری را محیا می سازد.
اهمیت قدرت مذاکره در مسیر موفقیت تاثیر گذار بوده و تأثیر در زندگی اشخاص دارد. بسیاری از فرمول ها و تجربیات موفقیت افراد ریشه در تلاش و نیاز به تجربه دارد. در مذاکره موفق باید نفع طرف مقابل را نیز در نظر بگیریم. با تغییر نگرش و یادگیری مهارت های مذاکره، می توان به موفقیت های بزرگ تری دست یافت.
موفقیت در مذاکره، حاصل تجربه و مطالعه در زمینه مذاکره است. قدرتی که برای مذاکره لازم است بستگی دارد با قدرتی که مذاکره ایجاد می کند و قدرتی که مذاکره کننده باید داشته باشد. مهارت های مذاکره کلیدی می شود در زندگی شخصی و حرفه ای و توانایی رسیدن به توافق های برد – برد را افزایش می دهد.
انتهای پیام/
