سیدعمران طباطبایی – عوامل مؤثر بر مرتفع شدن معایب و تقویت محاسن جنگ، دستاورد و شیوه نبردهای آینده را مورد بررسی قرار می دهد که متأثر از تحول بنیادی در صحنه نبرد در سطح عملیاتی و تاکتیکی طی دهه های گذشته و تأثیر تحول فوق در تغییر نگرش طراحان جبهه جنگ بر تغییر شیوه نبرد در راستای تحقق اهداف با بهره گیری بهینه از منابع با توجه به ضعف ها، فرصت ها و قوت ها در صحنه نبرد می باشد.
آموزش، تأمین، تمرین، توجیه، طرح ریزی، کنترل و هماهنگی از سوی محققان به عنوان عوامل مؤثر بر موفقیت شیوه نبرد تعیین، تبیین و تشریح گردیده است. در حین جنگ، تلفات و ویرانیها مشهودند اما تخریب محیط زیست نیز از جمله آثار جانبی آن است که برای سالها بعد ادامه دارد.
برای حفظ محیط زیست و توسعه پایدار، لازم است در هنگام نزاعات نظامی، قوانین محیط زیست را رعایت و پس از پایان جنگ، برنامههای مناسبی برای توسعه بیشتر اجرا کرد. صلح، توسعه و حفاظت از محیط زیست وابسته به یکدیگر هستند. جنگها باعث بیشترین آسیب به محیط زیست میشوند.
مثالهایی از تاثیرات منفی جنگ شامل خشک شدن تالابها، آلودگی منابع آبی و هوا و تبدیل زمینهای کشاورزی به کانونهای گرد و غبار میشود. اثرات فیزیکی جنگ، مانند مینهای ناپدید شده در اکثر مناطق جنگی در جهان نشان از برجای ماندن زیانهای جنگ دارند و نیاز به کاهش این تاثیرات برآیند همه کشورها را فرا میخواند.
چالش بزرگی که جنگها و نزاعها ایجاد میکنند، جابجایی جمعیت است. موضوع زیست محیطی که اهمیت بالایی دارد، توجه کافی ندارد. استفاده از اورانیوم ضعیف شده در جنگها باعث آلودگی آب، خاک و زنجیره غذایی شده است، باعث بروز بیماریهای جدی در مناطق مختلف شده و زیانها بر انسان و محیطزیست بسیار زیاد است.
با تشدید رقابت بین قدرتهای بلوک شرق و غرب، بحثهای زیادی درباره یک جنگ سرد جدید بین این دو قدرت وجود دارد. تغییرات پس از جنگ جهانی دوم، موقعیت سیاسی و اقتصادی کشورها را تغییر داده و تأثیر جنبشهای غیر متعهد و جهانی سازی بر روابط بین المللی برجسته است. امروزه، تغییر رژیم بدون تبعات کمتر امکانپذیر بوده و انتخاب یک طرف به معنای پشت کردن به منافع اقتصادی میباشد. تنش بین این دو بلوک در صحنه جهانی به شکل جدیدی ظاهر شده است. روند جهان زدایی ممکن است در آینده رخ ندهد. همسویی و اتحاد انحصاری نیست زیرا دولتها سعی میکنند با یک قدرت در یک حوزه و با رقیب آن در حوزه دیگر تعامل کنند. ممکن است شاهد جهانی شدن مجدد باشیم به این معنا که جهانی شدن مسیر جدیدی با پیشرفتهای تکنولوژیکی به واسطه پیوستگی جهانی است.
تنش بین دو بلوک قدرت تأثیر گذار بر تصمیمات تجاری و سرمایه گذاری است. کشورهای کوچک و متوسط از این رانتهای جدید ژئو پلیتیکی بهره میبرند. بازارهای بزرگ در حال ظهور و کشورهای ژئو استراتژیک از بازارهای نو ظهور بهره میبرند. کشورهای حوزه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی، سابقاً برای تأمین انرژی به بلوک غرب متکی بود اما اکنون به بلوک شرق متکی شده، در حالی که بلوک غرب از انرژی خود بی نیاز شده است. این تغییر منجر به افزایش نفوذ بلوک شرق در منطقه شده است. در عین حال، کشورهای آفریقایی نیز به سمت بلوک شرق و اروپا روی آورده اند و این در افزایش سرمایه گذاریها و تولید مواد خام نقش داشته است. به طور مقابل، جزایر سلیمان نیز روابط خود را با بلوک شرق متعادل کرده و این موضوع ممکن است منجر به ایجاد پایگاه نظامی این بلوک در آن منطقه شود. این تنشها ممکن است منجر به وضعیتی شبیه به جنگ سرد قدیمی شود که خطرات نظامی را افزایش میدهد و اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد. بایستی اتخاذ درسی از تاریخ شود و دو بلوک قدرت جهان باید مکانیسمهای مؤثری برای کاهش تنش ایجاد کنند.
گفت و گو و اعتماد سازی بین دو ابر قدرت میتواند پیامدهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی و درگیری آنها را برای بقیه جهان مهار کند. جنگ میتواند با ایجاد اختلال در ارتباطات و سنسورهای دشمن، یک مزیت تاکتیکی در عملیات ها فراهم کند و میتواند برای محافظت از نیروهای دوستانه با ضرب و شتم موشکهای دریافتی و سایر تهدیدها استفاده گردد. با این حال، جنگ همچنین میتواند در برابر اقدامات متقابل آسیب پذیر بوده و به طور بالقوه به ارتباطات غیر نظامی آسیب برساند. استفاده از جنگ ها باید با سایر تاکتیکها و استراتژیها با دقت متعادل شود تا مؤثر باشد.
تأثیرات حوادث جنگ بر خاطرات جنگجویان بسیار مهم بوده و نشان از ارزش و جلال جهاد آن ها دارد. جنگ علاوه بر خسارات، منافع بزرگی دارد. خسارات انسانی و مادی و افت سازندگی یک کشور خسارات جنگ بوده اما منافع بلند مدت، حفظ و تقویت روحیه دفاع از کشور در جامعه می باشد.
دفاع از یک کشور انعکاسی از توکل و آرامش دل در برابر چالشها است. تجربه نشان داده که با ایمان و قدرت، می توان موانع را پشت سر گذاشت. نقش مهم انتشار فرهنگ قوی و مقاومت در یک جامعه باعث افزایش اعتماد به نفس و توانایی های مردم می شود. گسترش فرهنگ مقاومت، نفرت از کشورهای زورگو، اتحاد، شکل گیری هسته های مقاومت، گروه های جهادی و نهضتهای آزادی خواه را شکل می دهد.
جنگ همچنین باعث تربیت فرماندهان نظامی و مدیران کارآمد برای اداره یک کشور می شود. با وقوع جنگ، توجه به منابع غیر نفتی و استقلال از نفت به عنوان یک استراتژی مهم تبدیل می شود. بمباران مراکز نفتی تاکید بر تسریع در این زمینه را دارد. توجه به صنعت، کشاورزی و توسعه روستایی منجر به کاهش واردات و آمادگی نیروهای مسلح میشود. افزایش تولیدات کشاورزی، صادرات غیر نفتی، ساخت تجهیزات نظامی و غیر نظامی داخلی، واردات به رونق خلاقیت و تولید منجر می گردد.
دفاع از یک کشور امکاناتی برای پیشرفت فراهم می کند. دوران جنگ فرصتی برای انسان سازی و پیشرفت فراهم می آورد و مدیران و فرماندهان کارآمد تربیت می شوند. دفاع از یک کشور موجب پیدایش تفکر جدیدی شده که کشور را برابر تحدی های داخلی و خارجی مدیریت میکند.
امروزه جوامع نیازمند فرهنگ دفاع از میهن و فرهنگ وطن پرستی است، که از منافع ملی بیشتر اهمیت داشته و تقدم دیگران و ایثارگری را ترویج میکند. مقاومت در دوران جنگ امنیت یک کشور را تضمین می کند.
جنگ یک درگیری شدید مسلحانه بین دولتها یا گروههای شبه نظامی است و می توان آن را نوعی خشونت سیاسی دانست. برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند که جنگ غیر قابل اجتناب است، در حالی که دیگران باور دارند که جنگ تنها در شرایط خاص اجتماعی، فرهنگی یا زیست محیطی قابل پیشگیری است.
توسعه فناوریهای نظامی باعث ایجاد جنگاوری نوین میشود. اگر جنگ به دلیل فقدان رهبری و آموزش، بدون سازماندهی انجام شود خسارات زیادی به همگان وارد می شود.
انتهای پیام/