سیدعمران طباطبایی – حقوق بشر امروزه باید در جهان اهمیت بیشتری داشته باشد. تفاوتهای قابل توجهی بین حقوق بشر وجود دارد. حقوق بین الملل بدون تبعیض، حقوق یکسانی برای همه انسانها باید قائل گردد. بحثی که باید در بین الملل درباره آن تاکید شود، مبارزه با قتل عام فرهنگهای بشری است که با پوشش حقوق بشر توسط استثمارگران ادامه مییابد. متاسفانه، حقوق بشر موضوع مهمی است اما آسیب پذیر است و برای اهداف منفی مورد سوء استفاده قرار میگیرد.
محققان بر این باورند که مکانیزم بین الملل میتواند تحریف شود و در تعیین اهداف ویژه برای کشورهای ضعیف تأثیر شدیدی از قدرتهای ستمگر، به خود بگیرد. تلاشهای ستمگران برای تحمیل فرهنگ خود به دیگر کشورها به عنوان قتل عام فرهنگی می باشد.
حقوق فعلی بشر الزام عملی ندارد و منبع خنده شده است در حالی که بدون تبعیض برای همه انسانها حقوق یکسانی باید قائل باشد. مشروعیت دفاع از کشورهای ستمگر در حقوق بینالملل، مسئولیت حمایت از متضرران حقوق بشر را بر جامعه جهانی تحمیل میکند. رژیم های ستمگر و دزد با جنایات بی امان خود، بحران در کلیه مناطق جهان را فراهم کرده اند که جامعه بین الملل باید به تعهدات خود در این موارد بیش از پیش عمل کند.
جهان باید به پایان دادن به این وضعیت، تشویق شود. اصول حقوق بینالملل باید بر کلیات و جزییات فائق آمده و از تجاوزات به عنوان یک قاعده مرسوم دوری نماید. وضعیت امروزه جهان از منظر حقوق بین المللی که ادعای بشر دوستانه دارد بحث برانگیز است.
تئوریهای اقتصادی و اصول لیبرالیسم، که مقررات تجارت بین الملل را تعریف میکند، در حفظ منافع اقتصادی سرمایهداری جهانی مؤثرند. کشورهای استعمارگر ستمگر، با تفکر سرمایه داری، به استعمار منابع کشورهای جهان سوم پرداخته و ثروت های آنها را به غارت می برند و در این حین اغلب مردمان این سرزمین از این کشورهای استعمارگر رضایت خاطر دارند.
اصطلاحات تجاری بین المللی و سازمانهای اقتصادی بینالمللی، برای حفظ منافع و مصالح اقتصادی کشورها در مذاکرات استفاده میشود. با این حال، این اقدامات با ایدئولوژی عدالت اقتصادی سازگار نیستند و توزیع عادلانه ثروت و حمایت از کشورهای ضعیف را نمیتوانند فراهم کنند و نمی خواهند فراهم کنند.
سازمان تجارت جهانی در خدمات مختلف و سرمایهگذاری در کشورهای میزبان، ادخال دارد. این سازمان به دلیل تسلط کشورهای ابرقدرت، ایدئولوژیها و سیاستهای یکجانبه را برای کشورهای عضو تحت تأثیر قرار میدهد. تأثیرگذاران، با افزایش سهمیههای خود، کنترل بیشتری بر اقتصاد کشورهای محتاج و نیازمند به دست میآورند. این سازمان، افزایش ترس از تبادلات نامنصفانه بین کشورهای ثروتمند و فقیر را به همراه دارد. این نگرانیها، موفقیت اقتصادی کشورهای جهان اول را تهدید میکند و باعث تحولات قدرت اقتصادی خواهد شد. برخی کشورها اصلاحات اقتصادی و بازار آزاد را به کار بسته و مرزهای خود را برای تجارت و سرمایه گذاری باز کردهاند. استفاده از این سیاستها رشد سریعتر در اقتصادهای بیشتری را نشان میدهد.
باید همه کشورها قدرت بازارهای بین المللی را در دست بگیرند. بنابراین، به نظر میرسد که لازم است فرصت مساوی برای رشد و توسعه اقتصادی در کشورها بوجود آید و نظام اقتصادی بر اساس عدالت برقرار شود. تساوی و تناسب فرصتهای اقتصادی در بازارهای جهانی ممکن است به انصاف و عدالت منطبق با وجدان انسانی برقرار شود. مداخله بشردوستانه معمولاً برای نجات جان یا حقوق بشر انجام میشود. در این مورد، معیارهای واضحی در حقوق بینالملل وجود ندارد و مداخلات به طور عمده جنبه سیاسی دارند. اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها یک اصل حیاتی از حقوق بین الملل است که اصلاً قدرتهای زورگو آن را رعایت نمی کنند.
انتهای پیام/