سیدعمران طباطبایی – نیروی انسانی نقش مهمی در توسعه فرهنگ سازمانی مثبت و بهبود تعامل و بهره وری کارمندان ایفا میکند و هم چنین سلامت روانی آنان و توسعه فردی شان را بر عهده میگیرد.
پیدا کردن یک معیار متناسب در هنگام استخدام افراد یکی از مهم ترین جنبههای نیروی انسانی است. مدیریت عملکرد، آموزش و توسعه بخش بزرگی از نیروی انسانی را شامل میشود. نیروی انسانی نقش کلیدی را در توسعه، تقویت و تغییر فرهنگ شرکتها ایفا میکند. پرداخت، مدیریت عملکرد، آموزش و توسعه، استخدام و تقویت ارزشهای کسب و کار، همه و همه عناصر مهم و ضروری یک شرکت هستند و در نهایت، تحت پوشش نیروی انسانی قرار میگیرند. کسب و کارها برای عملکرد خوب به ارتباطات مؤثر نیاز دارند و اغلب نحوه برقراری ارتباطات کاری از سوی نیروی انسانی تعریف میشود.
یک شرکت یا سازمان با داشتن نیروی انسانی متخصص و با تجربه میتواند به بهبود عملکرد خود بپردازد. کارکنان با توجه به تخصص و تجربه خود میتوانند راه حلهای خلاقانه را برای حل مشکلات ارائه دهند و به بهبود فرایندهای کاری کمک کنند.
با توجه به وجود رقابت شدید در بازار، سازمانها باید به دنبال بهبود عملکرد و کاهش هزینههای خود باشند. اهمیت نیروی انسانی در سازمان بسیار قابل توجه است. آموزش نیروی انسانی میتواند تاثیر بسیار مثبتی بر عملکرد سازمان داشته باشد. با ارائه آموزش مناسب، کارکنان میتوانند مهارتهای خود را بهبود داده و به رشد سازمان کمک قابل توجهی کنند. نقش منابع انسانی در سازمان بسیار قابل اهمیت است.
نیروی انسانی با دریافت پاداش و تشویق بهترین خود را نشان میدهد و برای بهبود عملکرد سازمان تلاش خواهند کرد. کارفرمایان هرگز از اهمیت ارائه پاداش و تشویق به کارکنان غافل نشوند و با استفاده از آن به بهبود شرایط کلی سازمان کمک کنند.
ارائه آموزشهای مناسب به کارکنان برای بهبود مهارت و دانش آنها بسیار ضروری است. همچنین نیروی انسانی متخصص، با جذب و آموزش کارمندان به صورت صحیح، موجب بهبود عملکرد و افزایش بهره وری در سازمان خواهد شد. ارزیابی عملکرد کارکنان سازمان نیز بسیار مورد اهمیت است. یک نیروی کار متخصص میتواند برای بهبود عملکرد کارکنان برنامهای صحیح داشته باشد.
بی شک دنیای کنونی، دنیای سازمان ها است و متولیان این سازمان ها انسان ها هستند و آنهم انسان هایی که در کالبد سازمان می دمند، آن را به حرکت در می آورند و اداره می کنند. سازمان ها بدون وجود نیروی انسانی نه تنها مفهومی ندارند بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. حتی با وجود فن آور شدن سازمان ها و تبدیل آنها به توده ای از سخت افزار، همچنان نقش انسان به عنوان عاملی حیاتی و راهبردی در بقای سازمان کاملاً مشهود است. بر این اساس منابع انسانی ارزشمندترین منبع سازمان های امروزی به شمار می آید چرا که به تصمیمات سازمانی شکل داده، مسایل و مشکلات سازمان را حل نموده و بهره وری را عینیت می بخشد.
افزایش بهره وری سازمان ها و توسعه روز افزون آنها، مستلزم رشد و بهره وری کارکنان و نیز تقویت نیروی انگیزش آنان می باشد. انگیزه به عنوان موتور محرک یا نیروی پیش برنده انسان است چرا که موفقیت سازمان ها تا حد زیادی به روحیات، تلاش و رضایت منابع انسانی بستگی دارد. به عبارت دیگر کارآیی و اثر بخشی سازمان ها با کارآیی و اثر بخشی نیروی انسانی آن ها وابستگی مستقیمی دارد. نیروی انسانی برای ارائه رفتار مطلوب و مورد پسند در راستای اهداف سازمان، باید هم انگیزه داشته باشد و هم درست برانگیخته شود و این امر تحقق نمی یابد مگر از طریق شناسایی چراهای رفتاری یا علل تمایل و دلایل انگیزه و رضایت کارکنان به منظور هدایت رفتار آنها به سوی تحصیل اهداف سازمانی و استفاده به هنگام از آنها توسط مدیران لایق و شایسته با هدف تحقق محیطی مطلوب و مناسب رضایت شغلی، علاقه و وفاداری به سازمان و بالندگی کارکنان منوط به ایجاد محیطی است که مدیران متولی و مسئول آن هستند.
شناسایی عوامل ایجاد رضایت و دلایل نارضایتی کارکنان و نیز ارزیابی رضایت شغلی آنان به عنوان اقدامی کلیدی، نقشی بسزا و چشمگیر دارد. توجه به پیامدهای نارضایتی از شغل و تاثیر آنها بر سازمان و افزایش هزینه های سازمانی از یک سو و اثرات روحی و جسمی نارضایتی بر سلامت کارکنان و بهره وری آنان از سویی دیگر جهان را به اهمیت این موضوع رهنمون می سازد.
نارضایتی شغلی می تواند زمینه ساز پیدایش بخشی از شکایت ها، کارکردهای ناچیز، کاهش تولید، کالای نامرغوب، دشواری های انضباطی کم کاری ها و دیگر مشکلات باشد. آنچه که در راستای توسعه منابع انسانی اهمیت دارد این است که بهبود منابع انسانی تنها با آموزش های فنی و تخصصی حاصل نمی شود بلکه از طرق مختلف باید به توسعه آن پرداخت بنابراین اگر در مدیریت منابع انسانی سازمان ها این موضوع را مورد توجه قرار ندهند لذا آن سازمان محکوم به فنا است.
منابع انسانی به مثابه مهمترین سرمایه سازمان ها در نظر گرفته می شود و در ضمن برنامه ریزی به منظور جذب تامین و اعتلای سطح توانائی های نیروی انسانی از طریق شیوه های نوین علمی مدیریت منابع انسانی باید انجام گیرد چون جهت دستیابی به بهره وری پایدار در یک کشور و تولید با کیفیت بالا در سطح کلاس جهانی، رویکرد سیستمی به منابع انسانی و توجه استراتژیک به آن را می طلبد.
منابع انسانی مسئول برنامهریزی و اجرای برنامههای آموزشی و توسعه مهارتهای کارکنان هست. مدیریت رفتارهای کارکنان و تسهیل در حل اختلافات و ایجاد روابط موثر بین اعضای سازمان از وظایف مهم منابع انسانی است. منابع انسانی باید برنامهها و فعالیتهایی را برگزار کند تا استرس کارکنان کاهش یابد و رضایت و ارتباطات درون سازمانی تقویت شود. در نتیجه، منابع انسانی از نقش بسیار مهمی در موفقیت و رشد پایدار هر سازمان برخوردار است و باید با دقت و استراتژی به مدیریت و توسعه آنها پرداخته شود.
ندادن اهمیت به منابع انسانی و عدم توجه به مدیریت موثر عواقب جدی برای یک سازمان به دنبال دارد. منابع انسانی شامل فعالیتهایی چون جذب و استخدام کارکنان، مدیریت عملکرد، برنامهریزی آموزش و توسعه، مدیریت مزایا، مدیریت فرهنگ سازمانی، حل اختلافات و مسائل مرتبط با کارکنان است.
هدف منابع انسانی ایجاد و حفظ تیمی موثر و متعهد از کارکنان است که بتوانند اهداف سازمان را دنبال کنند. عدم مدیریت مناسب منابع انسانی میتواند منجر به کاهش بهرهوری، افزایش نوسانات کارکنان، ایجاد اختلافات و مشکلات داخلی، کاهش انگیزه و رضایت کارکنان شود. منابع انسانی با ارتقاء مهارتها، مدیریت عملکرد، ارزیابی کارکنان و ایجاد محیط کاری مثبت به بهبود عملکرد سازمان کمک میکند.
نیروهای انسانی در یک سازمان منجر می شوند تا تولید و فروش یا ارائه خدمات به درستی صورت گیرد و سازمان بتواند به کسب سود مورد نیاز بپردازد و هر چقدر که این نیروها مهارت بالاتری داشته باشند سازمان قادر است که به سود بیشتری دست یابد و به همین خاطر باید در انتخاب نیروهای انسانی نهایت دقت و توجه را داشت. برخی از سازمان ها بابت انجام کارها گزارش می خواهند و به همین خاطر نیروهای انسانی باید توجه نمایند که اگر نیاز به تهیه گزارش است این کار را انجام دهند و به موقع گزارش های مورد نیاز را به مدیریت تحویل دهند.
اهمیت نیروی انسانی در سازمان بسیار قابل تامل است زیرا باعث افزایش ارزش یک کسب و کار در بازار میشود و از طرفی ریسکها را به حداقل خود میرساند. نیروی انسانی به بخشی از منابع انسانی گفته میشود که شامل کارکنان سازمان برای اجرای فعالیتهای مختلف در یک شرکت، واحدهای فرعی و تیمهای کاری است. در بخش مدیریت نیروی انسانی، نیاز سازمان، در خصوص کارکنان و مشاغل وظایف آنها شناسایی میشود و این تحقیقات شامل تعیین تعداد کارکنان و پستهای مورد نیاز، طراحی شغلی، بررسی و تحلیل عملکرد سازمان، شناسایی مشکلات و نواقص در فرآیندهای کاری، تحلیل نیازهای آینده سازمان و بررسی نیازهای کارکنان به صورت فردی و گروهی میشود. همچنین، واحد HR میتواند با استفاده از اطلاعات به دست آمده از شناسایی نیازهای منابع انسانی، برنامهریزی و اجرای دورههای آموزشی و توسعه حرفهای مناسب را برای کارکنان انجام دهد.
مدیریت منابع انسانی باعث میشود کارمندان که به عنوان سرمایه شرکت محسوب میشوند، در محیطی سالم و انگیزاننده کار کنند، بهرهوری آنها افزایش یابد و در راستای اهداف سازمان حرکت کنند. نیروی انسانی به عنوان بزرگترین و با ارزش ترین دارایی و سرمایه هر سازمانی محسوب میشود و بر خلاف سایر منابع سازمانی علاوه بر اینکه با مصرف کردن مستهلک و کاهش نیافته بلکه تنها سرمایهای محسوب میشود که فزاینده است و هرگز با مصرف کردن مستهلک نشده بلکه با تجربه و مهارتی که کسب میکند موجب عملکرد بهتر و بیشتر سازمانها میشود. در این شرایط، سازمانها تحت تأثیر مؤلفههای محیط بیرونی و درونی نگرش به نیروی انسانی را تغییر و از آنها به عنوان شرکای سازمان و گردانندگان اصلی فرآیند کار یاد میکنند.
متخصصان حوزه منابع انسانی وظیفه دارند هزینههایی که در شرکت مربوط به جابجایی، اخراج، استخدام کارمندان جایگزین و… است را کاهش دهند بنابراین یکی از دلایل اهمیت منابع انسانی در سازمان، کاهش هزینههای جانبی سازمان است. بنابراین میتوان گفت یکی دیگر از دلایل اهمیت منابع انسانی در سازمان، حفظ جان کارمندان مجموعه است. یکی از وظایف اصلی واحد منابع انسانی شناسایی ساختار و ابزارهایی است که استفاده از آنها سبب عملکرد بهتر کارمندان و در نتیجه تاثیر مثبت در افزایش درآمد سازمان میشود.
ضرورت منابع انسانی در این است که با ارزیابیها و بررسیهایی که به صورت منظم انجام میشود، مهارتهای مورد نیاز کارمندان شناسایی شده و زمینه لازم برای ارائه آموزشها فراهم شود.
تولید و اشتغال یک مسئله بسیار مهم برای همه دولتها است زیرا معیشت مردم به این موارد بستگی دارد و همچنین این مسئله به سیاست، فرهنگ و مسائل اجتماعی جوامع نیز بستگی دارد. به بیان دیگر منابع انسانی نیروی محرکه اصلی سازمان هستند و نبود آنها برابر با توقف فعالیت سازمان است.
عدم وجود نیروی انسانی برابر است با توقف فعالیت سازمان. حفظ روابط پرسنل با یکدیگر و مشتریان از جمله وظایف واحد مدیریت نیروهای انسانی به حساب میآید چون سبب خلاقیت بیشتر پرسنل و مشارکت آنها میشود.
وجود نیروی انسانی برای هر سازمان یا کسب و کاری ضروری است و در نتیجه برای داشتن یک کسب و کار قوی باید نیروی انسانی قدرتمند باشد. بهسازی نیروی انسانی شامل مواردی همچون بهبود مهارتها، دانش و توانمندی کارکنان بوده و هدف از این فعالیت، افزایش بازدهی و بهرهوری است.
انتهای پیام/