مجتبی مظلومی (مدیرمسئول) – مذاکرات پیش رو بین ایران و آمریکا در مسقط، با توجه به حساسیت موضوعات مورد بحث (هستهای و رفع تحریمها) و نیز زمینههای قبلی روابط دو کشور، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این تحلیل با در نظر گرفتن مواضع اعلامی طرفین، چالشهای پیش رو و فرصتهای بالقوه، به بررسی این مذاکرات میپردازد.
۱. فرمت مذاکرات: مستقیم یا غیرمستقیم؟
در حالی که مارکو روبیو از مذاکرات مستقیم پس از مدتها خبر میدهد، گزارشها از سوی ایران بر غیرمستقیم بودن فرمت مذاکرات تأکید دارند. این اختلاف در اعلام مواضع، نشاندهنده احتیاط و عدم تمایل هر دو طرف به پذیرش سریع تعامل مستقیم است. به نظر میرسد مذاکرات غیرمستقیم میتواند به عنوان یک گام اولیه، فضایی امنتر و با ریسک کمتر برای بررسی مواضع و سنجش نیات طرف مقابل فراهم کند.
۲. مواضع و خطوط قرمز ایران:
- عدم توقف غنیسازی: ایران تأکید دارد که برنامه غنیسازی اورانیوم به عنوان یک خط قرمز، غیرقابل مذاکره است. این موضع، نشاندهنده عزم ایران برای حفظ دستاوردهای هستهای خود و استفاده از آن به عنوان اهرم فشار در مذاکرات است.
- رفع تحریمها در ازای اعتمادسازی: ایران آمادگی دارد در ازای رفع تحریمها، اعتمادسازیهای لازم در خصوص صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود را انجام دهد. این پیشنهاد، یک رویکرد عملگرایانه را نشان میدهد که هدف آن، بهرهمندی از مزایای اقتصادی رفع تحریمها در مقابل ارائه تضمینهای هستهای است.
- عدم پذیرش زیادهخواهی: ایران تصریح کرده که تنها در صورتی به مذاکرات ادامه میدهد که آمریکا به طور واقعی به رفع تحریمها متعهد شود و هیچگونه زیادهخواهی در خصوص مسائل دیگر مانند صنعت دفاعی ایران مطرح نکند. این موضع، نشاندهنده مقاومت ایران در برابر فشارهای فراتر از موضوع هستهای و حفظ استقلال در تصمیمگیریهای دفاعی است.
۳. چالشهای پیش رو:
- اختلاف در برداشت از برنامه هستهای: آمریکا نگران دستیابی ایران به سلاح هستهای است و این نگرانی، مبنای فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران بوده است. در مقابل، ایران تأکید دارد که برنامه هستهای این کشور صرفاً برای اهداف صلحآمیز است. این اختلاف اساسی، بزرگترین چالش پیش روی مذاکرات است و نیازمند ارائه تضمینهای شفاف و قابل راستیآزمایی از سوی ایران و نیز پذیرش واقعیتهای موجود از سوی آمریکا است.
- تأثیر تحریمها بر معیشت مردم: ایران تأکید دارد که رفع تحریمها باید بهبودی ملموس در زندگی مردم ایجاد کند. این موضوع، فشار مضاعفی بر تیم مذاکرهکننده ایرانی وارد میکند تا به توافقی دست یابد که منافع اقتصادی ملموسی برای کشور به همراه داشته باشد.
- بیاعتمادی تاریخی: دههها بیاعتمادی و تنش بین دو کشور، فضایی منفی ایجاد کرده که غلبه بر آن نیازمند اراده سیاسی قوی و اقدامات اعتمادساز متقابل است.
۴. فرصتهای بالقوه:
- کاهش تنشها: مذاکرات مسقط، فرصتی برای کاهش تنشها و رفع موانع موجود در روابط بینالمللی ایران است. موفقیت در این مذاکرات میتواند به بهبود فضای منطقهای و بینالمللی و کاهش احتمال درگیریهای نظامی منجر شود.
- بهبود وضعیت اقتصادی: رفع تحریمها میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی ایران، افزایش سرمایهگذاری خارجی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید کمک کند.
- تغییر رویکرد: مذاکرات میتواند فرصتی برای تغییر رویکرد دو کشور نسبت به یکدیگر و ایجاد زمینههای همکاری در زمینههای مشترک باشد.
۵. ضرورت اصلاحات اقتصادی:
رفع تحریمها به تنهایی کافی نیست و ایران باید به اصلاحات ساختاری در اقتصاد خود بپردازد. این نکته بسیار مهم است، چرا که اقتصاد ایران نیازمند اصلاحات اساسی در زمینههای مختلف از جمله نظام مالیاتی، قوانین کسبوکار و مبارزه با فساد است تا بتواند از فرصتهای ناشی از رفع تحریمها به نحو احسن استفاده کند.
۶. چشمانداز مذاکرات:
موفقیت مذاکرات مسقط، نیازمند رویکردی واقعبینانه، انعطافپذیری و اراده سیاسی قوی از سوی هر دو طرف است. ایران باید با ارائه تضمینهای شفاف و قابل راستیآزمایی، نگرانیهای آمریکا در مورد برنامه هستهای خود را برطرف کند. آمریکا نیز باید با رفع تحریمها به طور واقعی و عدم زیادهخواهی، به ایران نشان دهد که آماده تعامل سازنده است.
نتیجهگیری:
مذاکرات مسقط، در صورتی موفق خواهد بود که دو طرف با درک متقابل از نگرانیها و منافع یکدیگر، به دنبال یافتن راهکارهای برد-برد باشند. با این حال، نباید از چالشهای پیش رو غافل شد و باید با احتیاط و آمادگی کامل برای سناریوهای مختلف، وارد این مذاکرات شد. این مذاکرات میتواند نقطهی عطفی در روابط ایران و آمریکا باشد، اما تنها در صورتی که با تدبیر، هوشمندی و ارادهی قوی همراه باشد.
انتهای پیام/