سیدعمران طباطبایی – ارتباط زبان و اندیشه باعث به وجود آمدن همزمان زبان و اندیشه و روشهای اندیشیدن می گردد. اندیشیدن، سازمان دادن و تجدید سازمان در یادگیری گذشته جهت استفاده در موقعیت کنونی یا آینده است.
اندیشیدن، فرایندی رمزی و درونی است که در ذهن اتفاق میافتد و منجر به یک حوزه شناختی میگردد که نظام شناختی شخص متفکر را تغییر میدهد. اندیشیدن، فرایندی است که از طریق آن یک بازنمایی ذهنی جدید به وسیله تبدیل اطلاعات و تعامل بین خصوصیات ذهنی، قضاوت، انتزاع، استدلال و حل مسئله ایجاد میگردد.
اندیشه و تفکر عبارتست از آغاز یک فرآیند و فعالیت ذهنی جهت طرح سؤال و پرسش، بررسی و تحلیل دادههای مفروض، تعریف راهکار ملزوم جهت نیل به مقصود است. در منطق عبارت است از مرتب ساختن امور معلوم برای رسیدن به کشف مجهول و به عبارت دیگر فکر عبارت است از حرکت ذهن به سوی امور و مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن امور معلوم به سوی کشف مقصود.
این عبارت تا حدود زیادی غیر منتظره و به لحاظ عصبی تحریک کننده است اما آزادی، حقیقت است. به این معنا که آزادی، واقعیتی غیر قابل انکار است و باید وجود آن به منزلة یک حقیقت یا واقعیت به رسمیت شناخته شود.
ذات حقیقت از آزادی سخن میگوید و صراحتاً اعلام میدارد که حقیقت در ذات خویش همان آزادی است. حقیقت به معنای مطابقت میان باورهای درونی و واقعیت های بیرونی است. حقیقت کشف کردنی است نه ساختنی، در حالی که از آن جایی که هیچ راهی برای توصیف واقعیت ها جز به کمک زبانمان وجود ندارد، حقیقت نمی تواند از عمل به کارگیری زبان از سوی ما برای طرح ادعاهای ما جدا باشد زیرا جملات نمی توانند در بیرون وجود داشته باشند بنابراین حقیقت، ساختنی است نه کشف کردنی.
حقیقت و عینیت به معنای سنتی، همچنان کم و بیش در دام عینیت گرایی و واقع گرایی باقی مانده و حقیقت باز هم به طور عینی در فلسفه پدیدار گشته است. در رفتار، عامل یا ابزاری برای تحلیل و ارزیابی موضوعات مختلف است که از این رو به عنوان نزدیک ترین عامل به محاسبات رفتاری و شرایطی و پایه ای ترین عامل انجام آنها نیز محسوب میشود. این موضوع بسیار مشهور است و به کارگیری آن قبل از هر رفتاری توسط بشر توصیه میشود چرا که کارایی ای مبتنی بر شرایط روحی و روانی داشته که به جهت متعلق بودن کامل به ما، قابلیت تحت اختیار داشتن و دسترسی مناسب ما را دارد.
انتهای پیام/