مکالمه صحبت کردن مشاوره

تحلیل روان انسان واجب است؟

صافی نیوز / روان انسان، جهانی‌ست پنهان‌تر از هر سیاره‌ی دوردست، عمیق‌تر از هر اقیانوس، و رازآلودتر از تاریک‌ترین شب‌ها.

سیدعمران طباطبایی – در سکوت لحظه‌ای که ذهن آدمی آرام می‌گیرد، در پس چشمان بسته‌ای که از تماشای بیرون خسته است، روان انسان سخن می‌گوید. صدایی نیست که از حنجره برخیزد، کلامی نیست که بر زبان جاری شود، اما درون انسان عالمی‌ست انباشته از گفت‌وگوهای بی‌پایان، سؤالات بی‌پاسخ، ترس‌ها، امیدها، رویاها و کابوس‌هایی که هرگز به زبان نمی‌آیند.

روان انسان، جهانی‌ست پنهان‌تر از هر سیاره‌ی دوردست، عمیق‌تر از هر اقیانوس، و رازآلودتر از تاریک‌ترین شب‌ها. فهم این جهان، تلاشی‌ست برای شناخت خود، برای درک آن‌چه در ما می‌گذرد، آن‌چه ما را به گریه می‌اندازد بی‌آن‌که بدانیم چرا، و آن‌چه ما را وامی‌دارد به خنده‌هایی بی‌دلیل، به تصمیماتی پر از تناقض، به انتخاب‌هایی که گاه عقل را شرمنده می‌کند.

روان انسان را نمی‌توان با یک تعریف محدود کرد. نمی‌توان مرزی کشید میان اندیشه و احساس، میان هوش و عاطفه، میان آگاه و ناآگاه، و گفت این روان است و آن نیست. روان، در هم‌تنیدگیِ ظریف همه‌ی این لایه‌هاست؛ جریان پنهانی که در رفتارهای ما جاری‌ست، در سکوت‌های ما فریاد می‌زند، و در رؤیاهای ما می‌کوشد حقیقتی را فاش کند که در بیداری، از دیدنش واهمه داریم. گاهی روان، ما را وامی‌دارد که از خودمان فرار کنیم، و گاهی همان روان، نوری بر تاریکی درونمان می‌تاباند و ما را با آن‌چه هستیم آشتی می‌دهد.

بسیاری کوشیده‌اند روان انسان را تحلیل کنند. روان‌شناسان بزرگ، فیلسوفان عمیق‌اندیش، شاعران و هنرمندان، همگی با ابزارهای گوناگون به این درون پیچیده سرک کشیده‌اند. اما آیا به‌راستی می‌توان روان انسان را شناخت؟ آیا می‌توان نسخه‌ای برای درک کامل یک روان انسانی پیچید؟ یا اینکه روان، همچون رودخانه‌ای‌ست که لحظه‌به‌لحظه در حال تغییر است، گاه آرام، گاه خروشان، گاه گل‌آلود و گاه زلال؟

اگر انسان را مجموعه‌ای از تجربه‌ها، ژن‌ها، خاطرات، و واکنش‌ها بدانیم، آنگاه روان او چیست؟ آیا روان انسان، فقط برآیند تأثیرات بیرونی است یا هویتی مستقل و عمیق در درون دارد که جهان بیرون تنها محرک آن است؟

من از تضادها خواهم نوشت؛ از شادی‌هایی که اشک‌آورند و از غم‌هایی که درونشان آرامشی نهفته است. از روان انسانی خواهم گفت که درگیر ترس از طرد شدن است، در سودای تعلق داشتن می‌سوزد، در تنهایی ریشه می‌دواند، و در اجتماع، نقاب بر چهره می‌زند. از خودآگاه و ناخودآگاه، از عقده‌ها و امیدها، از حافظه و فراموشی، از آینه‌هایی که ما را بازمی‌تابانند و پنجره‌هایی که به روان دیگران گشوده می‌شوند.

انتهای پیام/

QR Code https://safinews.ir/131579/%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84-%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86-%d9%88%d8%a7%d8%ac%d8%a8-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%9f/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لیست تغییرات و بروز رسانی ها