محمد مهدی ترحمی – استقلال وکلا به معنای توانایی و آزادی عمل وکیل در انجام وظایف و مسئولیتهای خود است که این استقلال میتواند جلوههای مختلفی داشته باشد، از جمله عدم وابستگی به نهادهای قدرت، چه آن که باید بدون تاثیرپذیری از نهاد قدرت، اعم از دولتی یا غیر دولتی، به دفاع از موکل خویش بپردازد و مستقل از هر گونه فشار یا تأثیرگذاری از سوی نهادها، سازمانها یا افراد با نفوذ عمل کند.
این استقلال به وکیل این امکان را میدهد که به بهترین شکل ممکن از موکل خود دفاع کند تا حقوق وی حفظ شود و بدون نفوذ نهادهای قدرت به دفاع از موکل خود بپردازد، کمااینکه این دفاع با منافع برخی از نهادها در تضاد باشد.در این راستا وکیل باید از نظر مالی و حرفهای مستقل باشد تا بتواند آرا و نظرات خود را بر مدار انصاف و عدالت بیان کند.
همچنین باید بدون اینکه تحت فشار یا تهدید قرار گیرد، قادر به اتخاذ تصمیمات حرفهای و قانونی باشد و با حق تصمیمگیری مستقل باید بتواند بدون فشار یا دخالت از سوی دیگران، تصمیمات حرفهای خود را اتخاذ و بهترین راهکارهای حقوقی را برای موکل خود انتخاب کند و اقدامات لازم را بر اساس دانش، تجربه و ارزیابیهای خود انجام دهد.
بدین معنا که با انتخاب استراتژیهای حقوقی بتواند اطلاعات و رویکردهای مختلف را بررسی و شواهد موجود را تحلیل نماید و بهترین استراتژی را برای دفاع یا مشاوره به موکل انتخاب کند و از حقوق و منافع موکل دفاع کند، ولو اینکه با نظرات یا مقاصد نهاد قدرت در تضاد باشد.
استقلال به وکیل این امکان را میدهد که به طور مؤثر و به دور از فشارهای بیرونی به انجام وظایف خود بپردازد و از عدالت و حقوق موکل خود محافظت کند و حتی حریم خصوصی و اطلاعات محرمانه موکل را حفظ کند، لذا باید بر اساس اصول عدالت و حقوق بشر، به دفاع از حقوق و مطالبات موکل بپردازد.
در واقع دفاع از حقوق موکل و استقلال وکیل به صورت مستقیم به یکدیگر وابسته هستند، و به طور خاص، رابطه این دو مفهوم از این باب است که استقلال وکیل به وی اجازه میدهد تصمیمات قانونی را بر اساس تحلیل و بررسیهای خود اتخاذ کند، بدون اینکه تحت تأثیر ضعفهای احتمالی روابط قدرت قرار گیرد. این کار به او امکان میدهد که به بهترین شکل ممکن از موکل خود دفاع کند.
وکیل مستقل میتواند به عنوان نمایندهای بیطرف و قابل اعتماد برای موکل عمل کند و استدلالها و دفاعیات خود را بهطور مستند و منطقی ارائه دهد. در نتیجه این بیطرفی به وکیل کمک میکند تا از حقوق موکل خود به طور مؤثر دفاع کند و در برابر فشارهای اجتماعی یا سیاسی ایستادگی کرده و به دفاع از حقوق موکل بپردازد، حتی اگر این دفاع با منافع برخی نهادها در تضاد باشد.
در نتیجه، استقلال وکیل یکی از پیشنیازهای کلیدی برای دفاع مؤثر از حقوق موکل است و به وکیل اجازه میدهد که به بهترین نحو به مسئولیتهای حرفهای خود عمل کند و این استقلال برای تضمین عدالت و رعایت حقوق بشر در سیستم قضایی ضروری است. این جلوهها به ایجاد اطمینان از عدالت و حقوق بشر در فرآیندهای قضایی کمک میکند و بین حقوقدانان و جامعه اعتماد ایجاد میکند.
انتهای پیام/