سیدعمران طباطبایی – پیامبر گرامی اسلام(ص) هدف از بعثت و رسالت خود را به کمال رساندن مکارم اخلاقی میداند. خداوند متعال نیز در قرآن کریم او را به «خُلق عظیم» یعنی دارای اخلاق نیکوی برجسته میستاید.
خاندان اهل بیت علیهم السلام نیز که پرورش یافته مکتب نبی مکرم اسلام هستند، اسوه های اخلاق و نمونههای عملی فضایل اخلاقی برای راهنمایی و هدایت انسان هستند. به بیان دیگر پشتوانه اخلاقی و معرفتی و مهمترین سرمایه فرهنگی جامعه دین و آموزههای دینی و مصادیق عملی آن یعنی همین چراغهای هدایت هستند.
اخلاق مهمترین سرمایه بشری و شاخصه اصلی فرهنگ ایرانی اسلامی است. جامعه اخلاق مدار، در مسیر توسعه و دستیابی به فضیلتهای انسانی حرکت میکند و جامعه بیاخلاق، هر روز در افول فضایل و غلبه رذایل اخلاقی غرق میشود.
باید نقش دولت و حاکمیت در اخلاق را همگان قبول کنند و بر لزوم تدوین قوانین الزام آور برای مقابله با عاملان انحراف اخلاقی تاکید گردد.
تحول اخلاقی لازم است زیرا اخلاق یک موضوع اساسی است و در همه ساحتها دخالت دارد. ما در دنیایی زندگی میکنیم که سقوط اخلاقی یکی از اوصاف بارز آن است. سقوط اخلاقی در همهجا به چشم میخورد بنابراین ما امروز از حیث نظر و عمل با این موضوع درگیر هستیم و باید برای این بحث باب جدیدی باز کنیم.
امروز در وضعیتی زندگی میکنیم که باید اخلاق را جدی بگیریم و دستگاه قضایی نیز باید این موضوع را بسیار جدی قلمداد کند. باید بدانیم اخلاق چگونه با ساختارها ربط پیدا میکند. اخلاق حتی میتواند نقش اساسی در علم ایفا و در آن دخالت کند. انسانی که تقوا پیشه کند، بحثهای علمی خود به خود برایش روشن میشود بنابراین اخلاق و شناخت آن نقش موثری دارد.
در اهمیت موضوع اخلاق به این دلیل است که باید قبول کنیم نقش دولت و حاکمیت در اخلاق چیست و نقش قوانین در این حوزه چگونه میتواند باشد زیرا آثار بسیار مهمی به دنبال خواهد داشت.
امور اخلاقی باید به هسته اصلی جامعه برگردد. هر جامعهای در راستای نگهداری خود حرکت میکند بنابراین باید قوانینی را وضع کنیم که نگهدارنده اخلاق در جامعه باشد. برای حفظ جامعه به قوانینی نیاز داریم که اخلاق را در جامعه حفظ کند.
اعمال قدرت به افراد باید به دلیل اخلاقیات باشد و نگاه ما به انسان و به عالم تاثیر بسیار مهمی در سرنوشت این مباحث دارد.
اخلاق، هویت دینی و فرهنگی ملت ها است و اگر بخواهیم میزان پایبندی به هویت و ریشههای فرهنگی خود را بسنجیم، بهترین شاخص چیزی جز اخلاق و شقوق مختلف آن نیست.
بسیاری از رفتارها و اقدامات مدیران و کارکنان، متأثر از ارزشهای اخلاقی بوده و ریشه در اخلاق دارد. در شرایط کنونی عدم رعایت برخی معیارهای اخلاقی، نگرانیهای زیادی را در بخشهای دولتی و غیردولتی به وجود آورده است. یکی از عمدهترین دغدغههای مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب برای رعایت اصول اخلاقی و تقویت حس مسؤولیت و تعهد عوامل انسانی است.
هیچ عاملی بر مولفههای شاخص ایمان و پشتکار و جدیت تاثیرگذار نبوده، شاخص روابط سالم انسانی در محل کار بر عوامل جنسیت و رسته شغلی اثر گذار است و در نهایت شاخص رفتار مسؤولانه دینی تحت تاثیر عوامل جنس، سن، رسته شغلی و سابقه مدیریتی می باشد.
با توجه به اهمیت بررسی رفتارهای اخلاقی در سازمانها به ویژه اخلاق کار اسلامی، بررسی تاثیر اخلاق کار با تأکید بر اصول اخلاق اسلامی و فرهنگ حاکم بر سازمانها بسیار حایز اهمیت است. باید حاکمیت اخلاق کار اسلامی در بین کارکنان مطلوب بوده و عوامل جنسیت، سن، رسته شغلی، سابقه مدیریتی بر میزان مولفههای اخلاق کار اسلامی تأثیر گذار باشد.
در دیدگاه الهی یکی از گزارههای مهم، پایبندی به اخلاق و پرورش اخلاق و تزکیه نفوس است چنان که همه ارزشها را در ارزش اخلاقی خلاصه میکند، و فلاح و رستگاری و نجات را در آن میشمرد.
یکی از اهداف اصلی بعثت پیامبر اسلام (ص) تزکیه نفوس و تربیت انسانها و پرورش اخلاق حسنه بوده است. حتی میتوان گفت تلاوت آیات الهی و تعلیم کتاب و حکمت، مقدمهای است برای مسئله تزکیه نفوس و تربیت انسانها. همان چیزی که هدف اصلی علم اخلاق را تشکیل میدهد.
از منظر دین مبین اسلام، جهان آفریده حضرت حق و خدا، مالک مطلق هستی، عالم و عالمیان است. خداوندی که خلق را به حال خود رها نساخته بلکه زمینه هدایت و راهیابی اش را به کمال حقیقی از طریق بعثت پیامبران (ع) فراهم کرده است.
از این رو ساختار حکومت نه صرفاً به دلیل نقش آن در مدیریت امور اقتصادی و اجتماعی و تامین امنیت و آبادانی و رفاه مردم بلکه مهمتر از آن به دلیل نقش حکومت در شکل گیری رفتار و اخلاق جامعه و سرشت و سرنوشت معنوی مردم، جایگاه والایی پیدا میکند.
هدف اصلی حکومت، بر پا داشتن کلمه حق و اعتلای آحاد جامعه است و این بدان معنی است که علاوه بر تامین معاش و رفاه مردم و رشد اقتصادی جامعه، به بعد معنوی زندگی مردمان نیز پرداخته میشود. حکومت در این چهار چوب فکری، مردم را فقط برای همراهی و پیروی از خود و یا تامین خواستههای حکام نمیخواهد بلکه آنان را برای خدای متعال میخواهد و هدف نهایی از بسیج تودههای مردم برای همراهی با حکومت، تحقق آرمانهای الهی است.
برای تبیین اخلاق زمامداری بهترین و مطلوب ترین گزینه، بهره وری از سیره حکومتی حضرات معصومین (ع)، خاصه امام علی (ع) است چرا که آن حضرت احیاگر حکومت و سیاستی بود که پیامبر ص بنا نهاد و اگر چه خود نیز در پیشبرد حکومت نبوی نقش به سزایی داشت، اما ۲۵ سال پس از رحلت پیامبر اسلام (ص)، زمانی که زمام حکومت را شخصا به دست گرفت، میدید چهره حکومت اسلامی کاملا دگرگون شده و از اهداف پیامبر اکرم (ص) فاصله گرفته است و برای باز گرداندن جامعه به سیره پیامبر خدا و قرآن کریم باید اهتمامی مضاعف انجام دهد.
انتهای پیام/