سیدعمران طباطبایی – فرهنگ بیشتر مفهومی انتزاعی است، در حالی که جامعه یک مفهوم عینی و ملموس است. فرهنگ میتواند در سطوح مختلفی مانند فرهنگ ملی، قومی، یا سازمانی وجود داشته باشد اما جامعه معمولاً به یک گروه خاص از افراد در یک محدوده جغرافیایی خاص اشاره دارد.
فرهنگ میتواند به مرور زمان تغییر کند و تکامل یابد، اما جامعه بیشتر به ساختار و سازمان خود پایبند است. فرهنگ و جامعه به شدت به یکدیگر وابسته هستند. فرهنگ، شکل دهنده جامعه است و جامعه، بستر تجلی و انتقال فرهنگ است.
فرهنگ به افراد احساس تعلق و هویت میدهد و به آنها کمک میکند تا خود را در یک گروه اجتماعی خاص تعریف کنند. فرهنگ مشترک میتواند انسجام و وحدت را در یک جامعه تقویت کند.
فرهنگ، دانش، مهارتها و ارزشها را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکند و به این ترتیب، جامعه را به پیش میبرد. جامعه، ساختاری را برای سازماندهی فعالیتها و روابط اجتماعی فراهم میکند و به این ترتیب، زندگی اجتماعی را تسهیل میکند.
جامعه یعنی گروهی سازمان یافته از مردم که با هم زندگی میکنن و با همدیگه مرتبطن. جامعه دقیقاً مشابه فرهنگ نیست که بشه اون رو بهعنوان شیوه زندگی مردمی که توی یک مکان یا منطقه خاص زندگی میکنن درک کنیم. هر جامعهای فرهنگ خودش رو داره که اونها با هم یکسان نیستن. هرچند اونها بدون همدیگه نمیتونن وجود داشته باشن. فرهنگ ارزشها، عرف، باورها و رفتار اجتماعی خاصی داره، درحالیکه جامعه شامل افرادیه که باورها، ارزشها و شیوه زندگی مشترکی دارن.
اصطلاح فرهنگ به سیستمی از باورها، آداب و رسوم، دانش، رفتار، مذهب، اعمال و غیره اشاره میکنه که معمولاً بین گروهی از مردم مشترکه. فرهنگ بهعنوان روش زندگی مردم تعریف میشه، مثل رفتارهای آموخته شده، ارزشها، اخلاقیات، هنر، قانون، نمادها و شیوه زندگی که اونها کاملا بدون هیچ فکری توی ذهنشون میپذیرن. به طور کلی فرهنگ از طریق ارتباط، آموزش و تقلید از یک نسل به نسل دیگه منتقل میشه. فرهنگ بهعنوان میراث اجتماعی یا گروه سازمانیافته محسوب میشه.
فرهنگ الگویی از پاسخهای جامعه مثل تفکر، احساس و رفتاره که توسط همه مردم برای حل مشکلات ناشی از تعامل اعضای گروه با محیط ایجاد شده.
معمولاً اصطلاح جامعه رو به عنوان گروهی از مردم تعریف میکنن که سبک زندگی، قلمرو کلی، الگوی رفتاری و سازمانی مشترکی دارن. جامعه به یک جمعیت منظم اشاره میکنه که درگیر یک تعامل اجتماعی مداوم بین اعضاس.
به عبارت ساده، جامعه تضمین کننده مجموعهای از مردمه که خودشون رو سازماندهی میکنن و با هم توی یک منطقه جغرافیایی خاص زندگی میکنن و با همدیگه تماس دارن. اعضای جامعه ویژگی های مشترکی مثل ارزشها، سنتها و آداب و رسوم رو دارن. همچنین اونها فرهنگ و مذهب مشابهی دارن. هر یک از اعضا برای جامعه مهمه، چون وجود اون تنها به اعضا بستگی داره و هر عضوی مکمل عضوی دیگس و همه با کمک هم میتونن جامعه پیشرفتهای رو بسازن.
فرهنگ به مجموعهای از باورها، اعمال، رفتار آموخته شده و ارزشهای اخلاقی گفته میشه که از نسلی به نسل دیگه منتقل میشه. درحالیکه جامعه به معنای گروهی از افراد وابسته به هم تعریف میشه که توی یک منطقه خاص با هم زندگی میکنن و با همدیگه ارتباط دارن.
فرهنگ به مجموعهای از باورها، اعمال، رفتار آموخته شده و ارزشهای اخلاقی گفته میشه که از نسلی به نسل دیگه منتقل میشه. جامعه به گروهی از افراد وابسته به هم معنی میشه که با هم توی یک منطقه خاص زندگی میکنن و با همدیگه مرتبطن.
فرهنگ چیزیه که به ما کمک میکنه تا یک جامعه رو از جامعه دیگه متمایز کنیم. درحالیکه جامعه جمعیتی از مردمه که توی یک منطقه خاص ساکنن و در طول زمان فرهنگ مشترکی رو به اشتراک میذارن.
فرهنگ ساختار اجتماعی رو متحد میکنه، درحالیکه جامعه اون رو میسازه. فرهنگ راهنماییهایی رو در مورد چطوری زندگی کردن به مردم ارائه میده. برعکس، جامعه ساختاریه که راه سازماندهی کردن افراد رو فراهم میکنه.
فرهنگ شامل باورها، ارزشها و اعمال یک گروهه. درحالیکه جامعه شامل افرادی میشه که عقاید، اعمال، آداب و رسوم و غیره مشترکی دارن.
فرهنگ توی مد، سبک زندگی، سلیقهها و ترجیحات، موسیقی، هنر و غیره منعکس میشه. برعکس اون جامعه هست که توی اقتصاد منعکس میشه.
فرهنگ به مجموعهای از باورها، اعمال، رفتار آموخته شده و ارزشهای اخلاقی اطلاق میشه که از نسلی به نسل دیگه منتقل میشه. جامعه به معنای گروهی از افراد وابسته به همه که توی یک منطقه خاص با هم زندگی میکنن و با همدیگه ارتباط دارن.
فرهنگ چیزیه که یک جامعه رو از جامعه دیگه متمایز میکنه. جامعه گروهی از مردمه که توی یک منطقه خاص ساکنن و در طول زمان فرهنگ مشترکی رو به اشتراک میذارن.
چارچوب اجتماعی رو از طریق نفوذش متحد میکنه. چارچوب اجتماعی رو از طریق فشارش شکل میده. نمایندگی میکنه قوانین، قوانینی که شیوه زندگی مردم رو راهنمایی میکنه. ساختاری که راه سازماندهی افراد رو فراهم میکنه. شامل باورها، ارزشها و اعمال یک گروه هست. افرادی که عقاید و اعمال مشترک دارن.
بهتره بگیم که فرهنگ و جامعه مکمل هم هستن مثلا نحوه احوالپرسی مردم توی کشورهای مختلف، از ویژگی فرهنگی متفاوت پیروی میکنه، یعنی نحوه احوال پرسی کردن هر جامعهای بستگی به فرهنگشون داره. به عنوان مثال، توی ایالات متحده مردم هنگام ملاقات با کسی دست میدن، توی هند مردم دستهای خودشون رو روی سینهشون به هم میچسپونن، توی ژاپن و چین مردم از کمر خم میشن، توی بلژیک همدیگه رو بقل میکنن و توی ایران رو بوسی میکنن. نکته مهم اینه که چطوری فرهنگ یک جامعه با جامعه دیگه متفاوته. پس این درسته که بگیم جوامع مختلف فرهنگهای متفاوتی دارن.
فرهنگ عبارت است از ارزش هایی که اعضای یک گروه معین دارند، هنجارهایی که از آن پیروی می کنند، و کالاهای مادی که تولید می کنند. ارزش ها آرمان های انتزاعی هستند، حال آن که هنجارها اصول و قواعد معینی هستند که از مردم انتظار میرود آن ها را رعایت کنند. هنجارها نشان دهنده ی بایده و نبایدها در زندگی اجتماعی هستند. بدین سان تک همسری- وفادار بودن به تنها یک شریک زناشویی- ارزش مهمی در اکثر جوامع غربی است. در بسیاری از فرهنگ های دیگر شخص مجاز است در یک زمان یک زن و شوهر داشته باشد. هنجارهای ازدواج، به عنوان مثال، شامل چگونگی رفتار زن وشوهر نسبت به وابستگانشان است. در بعضی از وجوامع، از شوهر یازن انتظار می رود که با پدر ومادر همسرانشان رابطه ی نزدیکی را برقرار کنند، در فرهنگ های دیگر از آن ها انتظار می رود آشکارا از یکئیگر فاصله بگیرد.
انتهای پیام/