رانندگان خودروهای آفرودی میگویند متهم کردنشان به تخریب طبیعت بیشتر بهانهای است، چرا که آنها بارها برای پاکسازی و حفاظت از محیطهای بکر پیشقدم شدهاند. منتقدان اما کمتر سخنی به میان میآورند وقتی پای ویلاهای میلیاردی و قطع بیرویه درختان جنگل با مجوزهای خاص و افرادی که هیچگاه نام و نشانشان آشکار نمیشود، در میان است.
در هفتههای اخیر موجی از انتقادات و جبههگیریها علیه رانندگان خودروهای دو دیفرانسیل شکل گرفته است. در این انتقادات، بیراههنوردها متهم اصلی تخریب طبیعت معرفی میشوند. اما در پشت این ماجرا روایتهای دیگری شنیده میشود؛ روایتهایی که نشان میدهد ماجرا تنها دغدغه محیط زیست نیست.
امید، یکی از رانندگان باسابقه خودروهای آفرودی، در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «ما را متهم میکنند که طبیعت را تخریب میکنیم، اما بارها گروههای آفرودی داوطلبانه زبالهها را جمعآوری کردهاند، مسیرها را تمیز کردهاند و حتی برای جلوگیری از آتشسوزی هشدار دادهاند. در حالی که تخریب اصلی زمانی رخ میدهد که زمینهای بکر برای ساختوسازهای پرزرقوبرق صاف میشوند.»
حامد، یکی دیگر از رانندگان خودروهای دو دیفرانسیل، نیز میافزاید: «جالب است که همان کسانی که امروز علیه ما موضع گرفتهاند، مجوز قطع درختان چندصدساله جنگلها را صادر میکنند. درختانی که اکسیژن ما را تأمین میکنند با اره و مجوز قانونی قطع میشوند، اما عبور چند خودرو از مسیر خاکی بهانهای برای جنجال میشود.»
ماجرای سوادکوه؛ توقیف ۴۲ خودرو آفرودی
نمونه بارز این جبههگیریها، اتفاق اخیر در سوادکوه بود که طی آن ۴۲ دستگاه خودرو آفرودی به بهانه تخریب طبیعت توقیف شدند؛ اقدامی که بسیاری از کارشناسان و مردم محلی آن را بیشتر اقدامی نمایشی برای مقصر نشان دادن یک گروه خاص دانستند.
تناقض در حفاظت از طبیعت
در حالی که ویلاسازیهای بیرویه، قطع جنگلها برای صادرات چوب و جادهسازیهای بیبرنامه سهم عمده تخریب طبیعت را به دوش میکشند، سهم خودروهای آفرودی در صورت رعایت اصول، ناچیزتر است. افزون بر این، گروههای آفرودی بارها با هزینه شخصی اقدام به پاکسازی مسیرها کرده و حتی در بحرانهایی همچون زلزله و سیل به کمکرسانی پرداختهاند.
آفرود؛ عشق یا تهدید برای طبیعت؟
اگر آفرود با اصول صحیح انجام شود، میتواند به فرصتی برای حفاظت از طبیعت بدل شود. رانندگان این خودروها علاقهمند به طبیعت هستند و تلاش میکنند محیطهای بکر را دستنخورده نگاه دارند. اما در مقابل، تخریب اصلی در سکوت و با مجوزهای رسمی رخ میدهد؛ جایی که درختان تنومند جنگلها قطع میشوند و ساختوسازهای لوکس جایگزین میگردد.
جبههگیریهای اخیر علیه رانندگان خودروهای دو دیفرانسیل بیش از آنکه ناشی از دغدغه محیط زیستی باشد، به سناریویی میماند که نگاهها را از تخریبهای بزرگتر منحرف میکند. در شرایطی که منابع طبیعی با مجوزهای رسمی دستخوش تغییر میشوند، این رانندگان عاشق طبیعتاند که در معرض اتهام قرار میگیرند. شاید زمان آن رسیده باشد نگاهها به سمت تخریبگران واقعی چرخیده و صدای کسانی شنیده شود که سالهاست بیهیچ چشمداشتی برای حفاظت از طبیعت و کمک به جامعه تلاش کردهاند.
انتهای پیام/