فوتبال ایران که روزگاری مایه غرور ملی و شادی میلیونها نفر بود، این روزها بیش از هر زمان دیگری با بحران اعتماد، ضعف مدیریتی و نفوذ دلالها دستوپنجه نرم میکند. افولی که ریشه آن را باید در تصمیمهای غیرکارشناسی، انتصابهای سفارشی و بیتوجهی به شفافیت جستوجو کرد.
وقتی دلالها تصمیمگیر میشوند
در بسیاری از باشگاهها و حتی تیم ملی، نقش پررنگ واسطهها در انتقال بازیکنان و عقد قراردادها به وضوح دیده میشود.
جایی که رابطه جای شایستگی را میگیرد و استعدادهای واقعی در حاشیه میمانند، نتیجه چیزی جز افت کیفیت و از بین رفتن رقابت سالم نخواهد بود.
این دلالمحوری، نهتنها چهره فوتبال را مخدوش کرده، بلکه انگیزه و اعتماد هواداران را نیز کاهش داده است.
انتصابهای سفارشی؛ از مدیریت تا نیمکت
یکی دیگر از معضلات جدی فوتبال ایران، انتصاب مدیران و مربیان غیرتخصصی است.
افرادی که نه سابقه حرفهای دارند و نه شناخت دقیقی از فضای فوتبال.
وقتی مدیران براساس روابط سیاسی یا شخصی منصوب میشوند، طبیعی است که تصمیمها احساسی، سیاستگذاریها کوتاهمدت و آیندهنگری تقریباً غایب باشد.
چنین چرخهای باعث شده برنامهریزیهای اصولی جایش را به تصمیمات مقطعی و سلیقهای بدهد.
تیم ملی در خطر تضعیف
تیم ملی فوتبال ایران، که سالها نماد اقتدار و انسجام در آسیا بود، اکنون با چالشهایی جدی روبهروست.
اختلافهای مدیریتی، انتخابهای پرحاشیه و نبود برنامهریزی بلندمدت، نتیجه مستقیم سیستم بیمار مدیریتی فوتبال کشور است.
ادامه این روند میتواند باعث شود دیگر نشانی از تیم ملی قدرتمند گذشته باقی نماند.
خصوصیسازی واقعی؛ تنها مسیر نجات
کارشناسان معتقدند خصوصیسازی واقعی و شفاف، یکی از راهکارهای اساسی برای نجات فوتبال ایران است.
البته خصوصیسازی تنها در واگذاری صوری معنا ندارد، بلکه نیازمند نظارت دقیق، شفافیت مالی، و جذب سرمایهگذاران حرفهای است.
اگر باشگاهها از چرخه دولتی و رانتی خارج شوند، زمینه برای رشد اقتصادی، پرورش استعدادهای جوان و بازگشت اعتماد هواداران فراهم میشود.
نمونههای جهانی نیز نشان دادهاند که زمانی که منافع مالی با عملکرد حرفهای گره میخورد، کیفیت، محبوبیت و رقابت سالم افزایش مییابد.
جمعبندی
فوتبال ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند اصلاح ساختار، شفافیت و تخصص است.
تا زمانی که دلالی، سفارش و مدیریتهای غیرکارشناسی بر این ورزش سایه انداخته، مسیر سقوط ادامه خواهد داشت.
اما اگر ارادهای واقعی برای پاکسازی و اجرای خصوصیسازی اصولی وجود داشته باشد، هنوز میتوان امیدوار بود که فوتبال ایران دوباره به جایگاه شایسته خود در قاره کهن بازگردد.
انتهای پیام/