برنامه ریزی موفقیت

تصمیم گیری مقطعی و غیر مقطعی

صافی نیوز / تصمیم‌گیری در شرایط عدم قطعیت، ریسکی می‌شود. تصمیم‌گیری در زندگی مهم است و برخی تصمیمات پیچیده و دشوار هستند.

سیدعمران طباطبایی – در دنیای کسب و کار نیز روش‌های تصمیم‌گیری مورد بررسی قرار می گیرند و تفاوت بین ریسک و عدم قطعیت بیان می شود. در شرایط عدم قطعیت، تصمیم‌گیری بسیار دشوار است و راه‌های مناسب برای حل این مشکل باید بررسی شوند. تصمیم‌گیری در شرایط ریسک نیازمند شناسایی نتایج احتمالی و ارزیابی عوامل محیطی است. عدم قطعیت و ریسک دارای تفاوت است و مدل های مدیریت ریسک در برابر آن بی اثرند. عدم قطعیت تاثیر منفی بر درک ما از وضعیت، پیامدها و اقدامات ما دارد. راه حل تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت شامل چشم انداز گروهی، تشکیلات، سرعت عمل و انتظار کمتر از افراد و اطلاعات است. برای موفقیت، معیارهای تعریف شده را ارزیابی کنید و با گروهی با دیدگاه های متفاوت مشورت کنید. سپس خیلی سریع و زود عمل کنید و منتظر اطلاعات بیشتر نباشید. استفاده از تجربه دیگران نیز کمک شایانی خواهد کرد.

درخواست اطلاعات بیشتر مفید است زیرا آگاهی بیشتر به شما دید جامع تری می دهد و به فهم بهتری از سوالات و مسائلتان منجر می شود اما انتظار و جمع آوری اطلاعات بیشتر هزینه دارد. در شرایط عدم اطمینان، تصمیم گیری دشوار است و خطر اشتباه وجود دارد. بنابراین، ظاهرا اشکالی ندارد که تصمیم خود را تغییر دهید و گزینه های دیگری را برای خود ایجاد کنید. از تغییر در باورها و شیوه های فکری خود نترسید و به خود اجازه دهید به شیوه های جدید و مبتکرانه تصمیم بگیرید.

تصمیم‌گیری، تأثیر گذار بر زندگی ماست. در برخی موارد، تصمیم‌گیری آسان است اما گاهی این فرآیند پیچیده می‌شود و ممکن است با موقعیت‌های نا آشنا روبرو شویم. در این حالت، اطلاعات کافی یا تجربه‌ای از دیگران نداریم و تصمیم‌گیری مشکل می‌شود. این امر می‌تواند باعث گیجی یا ناکامی ما شود اما باید به خود یادآوری کنیم که پیش‌بینی نتایج در مواردی امکان‌ پذیر نیست. از روش‌های نتیجه بخش برای تصمیم‌گیری استفاده کنید و از ترس از شکست دوری کنید.

به طور کلی تصمیم گیری یک فرآیند ذهنی است که تمامی افراد در سراسر زندگی خود با آن سر و کار دارند. فرآیند تصمیم گیری در پرتو نگرش ها، فرهنگ، ادراکات، اعتقاد و ارزش ها، شخصیت، دانش و بینش فرد صورت می گیرد و این عوامل بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. امروزه تصمیم گیری به عنوان فرآیند حل یک مساله تعریف شده و اغلب به تصمیم گیری، حل مساله نیز گفته می شود. در هر تصمیم گیری هوشمندانه ای باید با تمرکز بر ارکان مهم و اصولی، مبنایی منطقی و عقلانی برای تصمیم سازی و تصمیم گیری، تدوین و اجرای اقدام ها و برنامه ها فراهم شود. روشن است که هیچ تضمینی برای دسترسی به اطلاعات کامل درباره متغیرهای کلیدی در تصمیم های مهمی که فرا روی برنامه ریزان قرار می گیرد وجود ندارد و بنابراین شناخت و آگاهی کامل و کافی از متغیرهای کلیدی در دنیای واقعی بسیار دشوار است اما به هر حال باید به کمک روش ها و ابزارهای موجود به درکی عمیق و جامع از تک تک این متغیرها دست یافت.

توسعه فردی ضروری است زیرا شرایط عدم قطعیت ناپذیر از عوامل مختلف ناشی می‌شود و می‌تواند برنامه‌ریزی‌های سازمانی را تحت تاثیر قرار دهد. تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت، مهارت مهمی است که در مدیران تقویت یافته و از ضعف همراه با هدر رفت منابع و فرصت‌ها جلوگیری می‌کند. انسان در زندگی خود همواره با انتخاب‌های گوناگونی روبرو است و مهارت تصمیم‌گیری مهم است که با شناخت مساله، جمع آوری اطلاعات و شناسایی راه حل‌های احتمالی تقویت می‌شود.

نتایج احتمالی برای راه حل‌های ممکن بررسی شود و اگر این نتایج احتمالی به شکل مقیاس‌های کمی بر چسب‌ گذاری شوند، شفافیت افزایش می‌یابد. برای تصمیم‌ گیری در شرایط عدم قطعیت، مهارت و واقع‌ بینی لازم است. برای تصمیم‌گیری در این شرایط، آموزش و تقویت مهارت تصمیم‌گیری برای مدیران شرکت‌ها بسیار حیاتی است.

مدیریت چند بعدی و متمرکز، توانایی تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت را تاثیر گذار می کند. تصمیم‌گیری پیچیده بوده و در دنیای کنونی وسعت و تعدد شرایط عدم قطعیت، حیاتی است.

اهمیت دانش حاصل از هوش تجاری در مدیریت ریسک، توسعه فردی را خلاق تر می نماید و درباره عدم قطعیت در تصمیم گیری و تأثیر آن بر محاسبات آماری و احتمالات بحث می نماید.

الگوها می‌توانند باورهای نادرست را ایجاد کرده و از پیش‌ بینی رویدادهای آینده جلوگیری کنند اما اگر مسئله را معکوس کنیم و از پایان شروع کنیم، می‌توانیم به نتایج منطقی برسیم و نیازمندی‌ها و اهمیت‌های واقعی را مشخص کنیم. این ایده می‌تواند در انتخاب‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و از دست دادن فرصت‌ها کمک کند و به بهبود مهارت‌های تصمیم‌گیری و پیش گیری از تعصبات و اشتباهات کمک کند.

مواردی که ناشناخته هستند، برای حل مشکلات خاص، به بررسی کامل نیاز داشته چرا که بدون بررسی کلیه جوانب، تصمیم‌گیری می شوند. اعتماد به شجاعت و شهود می‌تواند در این مسیر به‌ صرفه و مفید باشد.

تنظیم سؤالات مناسب در ارتباط با رفتار، نظر، احساس و دانش می‌تواند به گرفتن تصمیمات منطقی کمک کند و به بهبود مهارت‌های تصمیم‌گیری کمک کند. این روش بهتری برای تحلیل داده‌ها و ارزیابی مواضع مختلف فراهم می‌کند و از انحراف از مسیر پیش‌ فرض‌ها جلوگیری می‌کند. میزان اطلاعات واقعی پاسخ‌ دهنده کمک می کند تا تصمیم منطقی‌ تری بگیریم. در زمینه‌های مختلف باید تصمیم‌گیری قدرتمندتری داشته باشیم.

تنظیم زمان برای بررسی تصمیمات گرفته شده یکی از راه‌های جلوگیری از تردید است. این زمان می‌تواند چند هفته یا چند ماه بعد از تصمیم‌گیری باشد. این کار می‌تواند مکانیزم نظارتی ساده‌ای را ایجاد کند و از افت احتمالی خیره‌ شدگی جلوگیری کند. همچنین، در پیش‌ داوری مربوط به تصمیمات آینده، تعادل لازم را برقرار کنید. این کار باعث می‌شود که بتوانید از ریسک پیامدهای تصمیمات خارج از مسیرتان کاسته و از تردید‌های زیادی جلوگیری کنید.

تصمیم گیری همواره چالش بوده و با محدودیت ها روبرو است. امروزه با شتاب تغییرات و پیچیدگی محیط، تصمیم گیری نیازمند سرعت بیشتری است. تصمیم گیران با مسائلی مانند جریانات پیچیده، عدم اطمینان و عدم قطعیت مواجه هستند. بنابراین، بررسی نحوه مدیریت تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت بهترین راه برای انتخاب تصمیم مناسب است. این کار نیازمند پیش بینی ارزش نتایج احتمالی و بررسی احتمال موفقیت است که همیشه آسان نیست.

تصمیم‌گیری های خود را بررسی کنید و شک و تردید خود را متوقف کنید. تردید ممکن است تاثیر منفی بر روی رهبری و انتخاب‌های شما داشته‌ باشد. شناسایی نوع داده‌هایی که با آنها سر و کار دارید نیز می‌تواند در تصمیم‌ گیری‌های متعدد کمک‌ کننده باشند. این داده‌ها ممکن است افکار شما را تحت‌ تأثیر قرار دهند و به شما کمک کنند تا تصمیم منطقی‌ تری بگیرید.

انواع داده‌ها تأثیر زیادی بر جهت‌ گیری شناخت ما دارند. داده‌های چشم‌گیر ممکن است باعث ارزیابی غلط و خطاهای برنامه‌ریزی شوند. هنگامی که داده‌های زمینه‌ای به ما ارائه می‌شوند، تفکرمان را محدود کرده و به جهت‌ گیری ساختار شده منجر می‌شود و نگرش‌های مختلفی را در مورد سلامت فکر ایجاد میکند، در حالی که اصلیت آن تغییر نکرده است.

محیط تصمیم گیری، به مجموعه اطلاعات، جایگزین ها، ارزش ها و ترجیح هایی که تصمیم گیرنده با آن ها مواجه است گفته می شود بنابراین با توجه به شرایط و عوامل محیطی، نوع و الگوی تصمیم گیری متفاوت است.

مواردی که باعث متعهد شدن به انجام تصمیم گیری ها می شود و آن را استحکام می بخشد عبارتند از ارزش های موجود با تصمیم ها هماهنگ شود، اهداف بصورت مشخص و واضح با جرئیات مطرح شده و نتایجی که از تصمیم گیری مورد نظر حاصل می شود و اینکه چقدر با هدف مورد نظر هم راستا می باشد و به تحقق هدف کمک می کند مورد توجه قرار بگیرد، مرور و بررسی مجدد راه حل ها و انتخاب های موجود و ارزیابی آنها و جمع آوری اطلاعات حاصل از این ارزیابی، طراحی و ایجاد نقشه راه اجرایی کردن تصمیم مورد نظر و ارائه نحوه مقابله با مشکلات و چالش های پیش رو و واکنش های حاصل از آن و توجه و مرور مجدد پاداش و نتایج حاصل از تصمیمی که قرار است گرفته شود.

تصمیم گیری یک فرآیند ذهنی می باشد که شامل انواع توانایی های فکری و داشتن اطلاعات در مورد تصمیمی که قرار است گرفته شود، می باشد و به معنی انتخاب کردن راه حلی از بین راه حل های موجود برای حل مسئله می باشد.

در مواجهه با عدم قطعیت و اطمینان ها ناشی از شرایط بی سابقه، نیاز به تغییر در روش های برنامه ریزی و تصمیم گیری داریم. دیگر نمی‌توان به راه حل های سنتی و تحلیلی اکتفا کرد و بایستی به تفکر و نگرش سیستمی نیز توجه کرد. با ترکیب تفکرات تحلیلی و خلاقانه، می‌توان به سناریو نویسی هوشمندانه، ارزیابی گزینه‌ها و مدیریت ریسک‌ها پرداخت. این امر نیازمند انعطاف پذیری و تطابق با تغییرات و تحولات است. از مدل های سنتی برنامه ریزی استراتژیک بگذریم و به تفکر و خرد استراتژیک روی بیاوریم تا بتوانیم بهترین راه حل‌ها را برای مواجهه با چالش‌های ناشی از عدم قطعیت ارائه دهیم.

عدم اطمینان در آینده شدیدتر و بیشتر خواهد شد و باعث می‌شود مدیران به صورت غیر قابل‌ پیش‌ بینی و نامشخص ببینند که جهان قطعی یا نامشخص است. در فرآیندهای مالی، مدیران عدم اطمینان را در جریان های نقدی پنهان می‌کنند. دست کم گرفتن عدم قطعیت می‌تواند منجر به استراتژی‌هایی شود که از تهدیدها و فرصت‌ها استفاده کنند.

مدیران ریسک گریز به تصمیم‌گیری در محیط‌های نا مطمئن فلج هستند و به دیگر برنامه‌ها متمرکز می‌ شوند. آنها باید به جای این کارها به سمت استراتژی‌های هدفمندتر حرکت کنند. تصمیمات استراتژیک در شرایط عدم قطعیت نیاز به رویکرد منطقی دارند تا از خطراتی مانند دوتایی و صفر و یکی جلوگیری کنند. ندرتاً مدیران باید ارزش داشتن دیدگاه استراتژیک را در محیط‌های نا مطمئن تر به یاد داشته باشند.

چارچوب تعیین سطح عدم قطعیت در تصمیمات استراتژیک و تناسب استراتژی با آن ارائه می‌ گردد. هر چند هیچ رویکردی نمی‌تواند همه چالش‌های عدم قطعیت را حل کند اما راهنمایی‌های عملی برای تصمیم‌گیری استراتژیک آگاهانه‌تر ارائه می‌دهد.

کسب و کارهایی که با تغییرات قانونی یا نظارتی روبرو هستند، ممکن است با عدم قطعیت مواجه شوند. آینده‌ بالقوه توسط تعداد محدودی از متغیرهای کلیدی تعریف می‌شود.

تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان کامل برای زمانی است که مشکل موجود شامل تعدادی از متغیرهای غیر قابل کنترل نیز می شود، لیکن اطلاعاتی از گذشته به منظور پیش بینی برای این متغیرها در دسترس نبوده و از اینرو محاسبه احتمال وقوع برای آنها ممکن نیست.

تصمیم گیری در شرایط ریسک برای زمانی است که مشکل موجود شامل تعدادی متغیرهای غیر قابل کنترل نیز می شود لیکن اطلاعات از گذشته در مورد وقوع آنها در دسترس است و بنابراین محاسبه احتمال وقوع برای آنها ممکن خواهد بود.

اگر عملاً هیچ برآوردی درباره توزیع احتمال بر روی وضعیت های آینده میسر نباشد تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت مطرح می شود. آنگاه می توان به ازای هر سیاست یا راهکار مشخص بیشترین تاسف مطلق را بر روی مجموعه وضعیت های آینده پیدا کرد. وقتی به ازای هر سیاست یا راهکار، این تعداد مشخص شد نهایتاً موردی انتخاب می شود که بیشترین تعداد را داشته باشد.

معیارهای تصمیم‌گیری در شرایط عدم قطعیت مهم است و از نگرفتن ریسک زیاد برای کسب بهره‌های بیشتر جلوگیری می‌کند. امیدواری وجود دارد که با استفاده مناسب از این معیار، تاسف نسبی محدودتری وجود خواهد داشت اما اگر مجموعه وضعیت‌های آینده روشن نباشد، پیدا کردن معیار مناسب برای تصمیم‌گیری مشکل‌تر خواهد بود و عدم قطعیت افزایش خواهد یافت. همچنین عدم شناخت همه گزینه‌ها و راهکارها می‌تواند تعیین تاسف نسبی را دشوار کند.

تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت، نیازمند آشنایی با علم و هنر تصمیم گیری است. هدف این تصمیم گیری، به دست آوردن درک عمیق تر برای تطبیق اقدام ها با یکدیگر و با عدم اقدام است. برای انتخاب اقدام ها، باید از روش های علمی و معتبر استفاده شود. تصمیم گیری و برنامه ریزی در محیط های پر از عدم قطعیت و چالش های چند هدفه صورت می گیرد و باید از روش های توسعه یافته تر برای مواجهه با شرایط واقعی استفاده شود.

انتخاب بر اساس ارزش ها و آینده های باور کردنی باید انجام شود تا به نتایج منطقی برسیم. ارکان اساسی یک فضای تصمیم شامل سیاست‌ها، وضعیت‌های آینده، ترکیب وضعیت‌ها با سیاست‌ها، توزیع احتمال بر روی وضعیت‌های آینده، اهداف، معیارها، ترجیحات و نظام ارزشی است. هدف اصلی تصمیم‌گیری هوشمندانه، با تمرکز بر این ارکان، استفاده از منطق و عقلانیت برای تصمیم‌گیری و اجرای برنامه‌هاست. در عدم قطعیت، تصمیم‌گیری در شرایطی که توزیع احتمال وضعیت‌های آینده معلوم نیست، صورت می‌گیرد. این عدم قطعیت هنگامی رخ می‌دهد که تحلیل‌گران نتوانند مدل‌های مناسب، توزیع احتمال و نظام ارزشی را مشخص کنند.

ارزش و مطلوبیت، وضعیت‌های آینده، سیاست‌ها و پیامدهای آنها، متنوع و نا متناهی هست اما به دلیل عدم وجود توزیع احتمالات، محاسبه مطلوبیت یا ارزش مورد انتظار بهینه نیست.

علی‌رغم نقاط قوت تجویزی و هنجاری، مطلوبیت انتظاری و بهینه‌ سازی رابطه‌ی ریسک برای تصمیم‌گیری تحت ریسک و عدم قطعیت، با مشکلاتی مواجه می شود چرا که شواهد تجربی و همچنین الگوهای انتخاب و مشاهده‌ شده در دنیای واقعی نشان می‌دهند که افراد اغلب با هر کدام از این دست مدل‌ها، به شیوه‌ای سازگار و مشابه برخورد نمی‌کنند و رفتار انتخابی انسان به‌ صورت سیستماتیک منحرف می‌شود.

مطلوبیت ناشی از نتایج تصمیم‌گیری یا ریسک و بازده گزینه‌های انتخاب، کاملاً به روشی مستقل نیازمند است یعنی به این موضوع بستگی ندارد که نتیجه با چه چیزی مقایسه می‌شود.

انتهای پیام/

QR Code https://safinews.ir/126610/%d8%aa%d8%b5%d9%85%db%8c%d9%85-%da%af%db%8c%d8%b1%db%8c-%d9%85%d9%82%d8%b7%d8%b9%db%8c-%d9%88-%d8%ba%db%8c%d8%b1-%d9%85%d9%82%d8%b7%d8%b9%db%8c/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لیست تغییرات و بروز رسانی ها