سیدعمران طباطبایی – جهان از وضعیت تک قطبی خارج شده است و اکنون در حال شکلگیری چند قطبی میباشد. روسیه و چین نیز به عنوان ابرقدرتهای جهانی شناخته میشوند و کشورهای دیگر نیز در رقابت برای رهبری جهانی نقش مهمی در این موضوع ایفا میکنند. هر چند آمریکا در حوزههای اقتصادی و نظامی همچنان برجسته است اما وجود سایر قدرتها و مراکز توانمند در جهان باید مدنظر قرار گیرد تا نظام بین المللی تغییرات لازم را پیش بگیرد.
امروزه شکل گیری دولت های ملی، پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات جمعی باعث شده که نظم جهانی تحت تأثیر قرار گیرد. فرآیند جهانی شدن، تاثیر زیادی بر نظم بین المللی داشته و جهان به شبکه ای پیچیده از روابط وابسته تبدیل شده است. ساختار نظام بین المللی در حال پوسن انداختن و تبدیل از تک قطبی به دو یا چند قطبی شدن است.
آمریکا تلاش بسیاری کرد تا نرخ رشد روسیه را بگیرد و روسیه را به عنوان نخستین وارث شوروی، با چالش های اقتصادی و اختلافات سیاسی مواجه کرد اما روس ها توانستند از بحران هایی که به وجود آمده، فراتر رفته و قدرت خود را حفظ کنند. آمریکایی ها با اعلام دکترین یکجانبه گرایی، سعی در برقراری ساختار تک قطبی داشته و باور دارند که چند قطبی شدن جهان می تواند باعث رقابت و جنگ شود اما این ایده خنده دار از سمت تمامی کشورها محکوم شد.
در دوران حکومت تک قطبی، آمریکا بر اساس هژمونی جهانی و منافع ملی، استراتژی اقدام نظامی پیشگیرانه را در جهان بیان کرد. آمریکا با دیدگاه تضاد خیر و شر، با ایجاد جنگها در عراق و افغانستان، سیاست خارجی خود را بر اساس ضعیف ساختن نیروها و کشورهای منطقهای تنظیم کرد. بر اساس این سیاست، هر اندازه که قدرتهای منطقهای مستقلتر بودند، منافع آمریکا را تهدید میکردند و باید تحت فشار قرار میگرفتند. ایران، چین و روسیه از کشورهایی بودند که تحت فشارهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی آمریکا قرار داشته و دارند.
امروزه روسیه و چین دو قطب را تشکیل داده و منافع ملی خود را در اولویت قرار میدهند. آنها سالهاست که سیاست های منطبق با منافع خود را دنبال میکنند و بدون قید و شرط در کنار غرب یا سایر کشورها قرار نمی گیرند. اتحادیه اروپا هم باید از محور آمریکا دور شده و به دنبال منافع خود باشد چرا که پتانسیل ایجاد یک قطب جدید منطقهای را دارد.
ایران در موقعیت های بین المللی بسیار خوبی قرار دارد و تنها چیزی که از انجام بازی های خود در خاورمیانه مانع می شود، حضور نظامی آمریکاست که باید با کمک چین، روسیه و حتی ترکیه از شر آن خلاص شود. نظام بین المللی جدید یه یک واقعیت و امری مسلم تبدیل شده است و چین و روسیه و دیگران تنها پایان وضعیت انکار و رسیدن به دوره حل و فصلها را خواهان هستند در غیر این صورت جهان شاهد نا امنی، تنشها و جنگها خواهد بود و می بینیم که جنگ اوکراین تنها یکی از آنها است.
نظام تحریم های یک جانبه ایالات متحده امریکا همه را مجبور به پیروی کرده است. روسیه تاکید دارد تلاش برای ایجاد مدل تک قطبی نظم جهانی با مرکز تصمیم گیری در آمریکا، شکست خورده، سهم چند کشور محدود گروه ۷ در اقتصاد جهانی به میزان قابل توجهی کاهش یافته و وزنه کشورهای دارای بازارهای نو ظهور به طور پیوسته در حال افزایش است.
تلاش های ایالات متحده و متحدینش برای منزوی ساختن روسیه، ایران و چین در عرصه بین المللی با شکست مواجه شده است. مراکز جدید جهانی بر اساس منافع ملی اساسی خود هدایت می شوند و سیاست مستقلی را در امور داخلی و خارجی دنبال کرده و نمی خواهند گروگان بازی های ژئو پلیتیکی کشورهای غربی و مجری اراده آنها باشند.
بهترین گزینه برای همزیستی کشورهای جهان امروزی، اتحاد تلاش های مراکز کلیدی جهانی است که بر اساس منشور سازمان ملل متحد و توازن منافع باشد. واشنگتن امید دارد که تمامی کشورها در جهان از اقدامات و سیاست های آن در هر قالبی حمایت و دنبال روی کنند اما این مساله نوعی تفکر بی پایه در جهان امروز است.
جهان کمی جسورتر شده و شمار قابل توجهی از قدرت های جهانی خواستار برقراری صلح در جهان هستند و در صدد هستند تا موقعیت منزوی آمریکا را بیش از پیش برجسته سازند.
کشورهای دنیا تمایل به صلح دارند و اغلب اعتقاد دارند که نهادهای بین المللی فعلی ناکارآمد شده اند و قدرت بیشتر به دولتهای پساجنگ جهانی داده شده است. آنها به دنبال تغییرات در توزیع قدرت جهانی هستند و از تشکیل بلوکهای ایدئولوژیکی و منافعی در سیاست بین المللی خودداری میکنند. علاقهمندی به تحولات چند جانبه و عدم وابستگی به اقتصاد غربی و غیره، نشان از مخالفتهای موجود دارد.
انتهای پیام/