سیدعمران طباطبایی – بعضی از کشورها با محوریت سخنان فریبنده در ظاهر سعی بر وجوب سرنگونی هم رزمان خود دارند و همان فراز دستکاری و تقطیع شده را با نسبت به مردمشان به پیش می برند. بیان وظیفه مسئولین یک کشور فقط خدمت به ملت آن کشور بوده و نباید در راه دیگه ای، حتی حرکتی هر چند کوچک صورت پذیرد.
سازمان ملل و شورای امنیت آن، باید با حکومتهای جور برخورد کرده و لزوم متهم ساختن و رسوا کردن و طرد آنها را رقم بزند در غیر اینصورت با این کشورها همراه و هم گام بوده و قطعاً روزی پاسخگو خواهد بود.
نسبت ناروای تجویز بهتان به ملت یک کشور از سوی مسئولین آن کشور به هر بهانه ای قابل قبول نبوده و محکوم و تخلف محسوب می گردد. با رساترین کلام، محدود بودن حاکم و زمامدار صالح یک جامعه، در چهارچوب قانون آن کشور و منعزل بودن او در صورت نداشتن هیچگونه تخلفی، خواسته مردم هر کشوری بوده و باید بعنوان مبنای جاری در یک کشور پذیرفته شود. اهانت کردن به یک شخص ولو این فرد مخالف سیاست یک کشور باشد، بر طبق ادیان آسمانی و حقوق بشر، اشتباه احمقانه ای محسوب گشته چون این رفتار به مثابه تعرض کردن می باشد.
برای پیاده کردن قوانین یک کشور اولاً باید همه، من جمله مسئولین آن کشور از تمامی قوانین پیروی نموده و در امر بررسی تخلفات، تمام احتیاطات لازم، با تمام دقتهای لازم لحاظ گردد تا بیگناهی، مجرم شناخته نشود. امروزه بجز کشورهای پیشرفته و صنعتی بعضی از کشورها مسئولینشان کاملاً خواسته، روی یک مقاصدی که یک کسی ممکن است داشته باشد به او تهمت و افترا زده تا به سر منشا پلید خود برسند و نگاه ها را از خود دور کنند. مسئله حفظ یک حکومت نباید نگاه ها را از حفظ آن کشور بردارد و آن را به خطر بیاندازد چون در عصر حاضر با وضعی که در دنیا مشاهده می شود و با نشانه گیریهایی که از غرب و شرق و دور و نزدیک دیده می شود، از اهمّ واجبات عقلی و حتی بر اساس ادیان آسمانی لازم است که هیچ چیز به یک کشور خدشه ای وارد نکند تا آن کشور از امور خود غافل نشود.
تمامی مسئولین یک کشور در هر سطح و جایگاهی باید به آن کشور تعهد داشته و در نطق های قبل و بعد از دستور و حتی در مباحثات در حال دستور با کمال دقت، مواظب جملات خود و کیفیت ادای آن باشند که خدای نخواسته به مردم خود توهین نکنند چون در وهله اول شخصیت آن مسئول ساقط میگردد. بجز کشورهای پیشرفته هر گونه انتقاد سالم و سازنده و بدون اغراض شخصی در بقیه کشورها انتقامجویی محسوب شده و به خاطر همین فرضیه اشتباه، آن کشور در جهت مفید و موجبات رشد و تعالی حرکت نمی کند. لازم است تا آموزش صحیح مملکت داری به تمامی کشورها از سوی سازمان ملل و شورای امنیت آن داده شود تا بدانند که در نزد وجدان خود و تشخیص رفتار و گفتار و نوشتار خود پاسخگویند چرا که همه چیز در محضر جهان، روشن و واقع می شود.
کشورها باید در انتخاب قضات، چه آنان که به حد صلاحیت رسیده و چه آنان که به طور مجاز مشغول می شوند، حد اعلای دقت را بفرمایند و چنانچه لازم است اشراف بر کیفیت اعمال قضات تا حد امکان تا رسیدن به سر منشا مقصود انجام گیرد تا اگر خلافی اشتباهاً شده باشد جبران نمایند و اگر احیاناً خدای نخواسته به طور عمد بوده، با قاطعیت و شدت عمل با آنان رفتار نمایند و نگذارند اشخاص نفوذی غیر متعهد عدالت را آلوده نمایند.
مسئولین خوب باید هر چه سریعتر با عوامل ناجور جابه جا گشته تا بتوانند درباره مردم کشورشان عنایت خاص داشته باشند تا از مستحق حدود و تعزیرات و از مجازات بدون مجوز قانون صرف نظر کنند. حق مستحقی مردم باید رعایت شده و مسئولین یک کشور در این منظر، ساده اندیشی نکنند چون منحرفین و مفسدین رها شده و به فساد خود ادامه میدهند. قاضی عادل پس از شرایط معتبر قانونی باید در اجرای موازین قضایی سخت و صُلب باشد و تحت تأثیر عواطف و جو سازیهای بی مورد واقع نشود و از اجرای احکام سر پیچی نکند زیرا با جوسازیهای منحرفان و انتقامجویان، بر خلاف موازین حق، افراط و تفریط بر خلاف عدل صورت می پذیرد.
معیار حق باید به این صورت باشد که اثبات مدعا مبنی بر استدلال و شواهد متقن باشد و از کلمات نیشدار و اهانت آمیز و کردار ناروا مبرّا باشد در غیر این صورت، باید دانست که محکمه کشورها دچار تخلف گشته و ضروری است تا کشورها بازیچه دست قضات خود نشوند. آبرو و حیثیت یک فرد خیلی مهم بوده و نباید با انحرافات قضات یک کشور، یک انسان آبرومند در یک جامعه ساقط شود و شرف آن براحتی آب خوردن خدشه دار گردد. مجوعه نیروهای مسلح یک کشور اگر انحرافی در فرد یا گروهی دیدند، باید نخست بدون سر و صدا دنبال تحقیق بروند و پس از آنکه مسلّماً حق معلوم شد آنگاه طبق قانون حقوق بشر با آن فرد یا گروه برخورد نمایند.
اگر کشوری می خواست بر خلاف قوانین بین المللی و حقوق بشر چه در کشور خود و چه با دیگر کشورها عمل کند و در انحرافاتش پافشاری نماید لذا حفظ جهان و حقوق بشر بر حفظ آن کشور مقدّم است و باید طبق قوانین بین الملل با آن کشور برخورد صورت گیرد چون این امر یکی از وظایف سازمان ملل متحد است.
لازم است که با هر کس با استدلال و منطق، بدون کوچکترین اهانت، سخن رانده شود و به او مهلت داده شود تا در محیطی آرام و بی تشنج از خود دفاع کند. اهمیت نقش بنیادین اخلاق و وجوب اجتناب از رذایل اخلاقی، لازمه امور در یک کشور است و باید نسبت به آن آموزشهای ملزوم را اختصاص داد. دروغ، سرآمد بدبختی است و مصلحت اندیشی موجب رفع حرمت نمی شود. اهانت به هیچ فردی تحت هیچ موضوعی جائز نیست بلکه نسبت به هر فردی باید اخلاق را مراعات نمود.
یکی از وظایف سازمان ملل، صرفاً پیشگیری از قتل انسانی بی گناه و یا جلوگیری از وقوع جنایات و کبائر هلاک کننده و متوقف کردن آنها است. در یک کشور باید مسئولینی که در انظار عمومی با ارتکاب به فسق و جنایت، خود نمایی می کنند کنار گذارده تا رفتارهای ناشایستشان زبانزد خاص و عام نشود. باید با توأم با دقت و کمال احتیاط در مورد فرد متجاهر به فسق و یا مصرّ بر فسق پیش رفت تا سراندیشه او روشن گشته و در جهت رفع آن بر آمد. لازم است تا مسئولین یک کشور مطالعه در عیوب و عورات خود را داشته باشند تا به عیوب دیگران مشغول نشوند.
آن چیزی که در یک کشور مورد انتظار مردمش هست، انتخاب افراد سالم توأم با اخلاق است. تهمت زدن، افترا زدن و دروغ گفتن به ملت یک کشور رسوا خواهد گشت. کشورها باید حقوق بشر را جدی گرفته و تلاشهای زیادی برای تحول این امر در کشور خود انجام دهند. در یک کشور هر فردی که میخواهد یک مسئولیت سخت و سنگینی را بر دوش بگیرد، باید ببیند می تواند آن مسئولیت را انجام دهد یا نه و اگر نمی تواند باید آنرا قبول نکند.
امیدواری مردم با عدالت مسئولین یک کشور افزایش می یابد. خوب است بدانیم که وحدت و اتحاد یک ملت با عدالت صورت می پذیرد. یکی از اقدامات مهم کشورها تدبر در امور مسئولینشان می باشد زیرا این امر باعث زنده کردن امید در مردم میگردد. رعایت عدل در یک کشور مردم را با نشاط و سالم نموده چون آن چیزی که ارزشمند است اخلاق است. باید کشورها با افرادی که با قصد اصلاح امور، مرتکب غیبت و تهمت می شوند برخورد نمایند.
محیط و جامعه یک کشور باید اخلاق مدار شود. اصلاح یک کشور و یک جامعه فقط با اخلاقیات صورت می پذیرد. بجز کشورهای پیشرفته و صنعتی امروزه ابتلای بقیه جوامع به غیبت افزایش یافته و باید بفهمیم که غیبت تحت هیچ شرایطی درست نیست. انتقاد منطقى، گفتن حرف صحیح و حرف هاى آشکار باید توسط انسان واقعی بیان شود چون در این صورت دیگر نیازی به غیبت نیست.
امروز جوامع به یک جریان صحیح و حقّ نیازمند هستند تا جریانهاى باطل را شناخته و خنثی نمایند چون این جریان های باطل به انواع و اقسام و طرق مختلف میخواهند یک جامعه را خراب و منحرف کنند. کسانی که در رأس یک کشور هستند لزومى ندارد به ملت خود تهمت و افترا زده و غیبت کنند. حرف آشکار مردم کاملاً روشن است و احتیاجی به تبیین و توضیح ندارد زیرا آنها خواستار عدالت هستند بنابراین در یک کشور هر ادلهاى که در باب غیبت از سوی یک مسئول بیان میشود دروغ بوده و باید با آن مسئول برخورد صورت گیرد چون دروغ و تهمت در هیچ فرهنگی نبوده و نیست و همچنین جایگاهی ندارد.
یکی از چیزهایی که در یک کشور اهمیت دارد رعایت تقوا از سوی مسئولین در همه امور است. رعایت تقوا در مسائل شخصی، مسائل اجتماعی و سیاسی و عمومی خیلی مشکل است و اجرای آن مهم و اثرگذار است. در یک کشور نباید مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده حق، تعدی کنیم و به او تجاوز و ظلم کنیم.
نباید با هر گونه دروغی، افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهیم چون بایستی حقایق را با منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی و به کارگیری اخلاق منتشر کنیم در غیر اینصورت بدعت صورت گرفته و بدعت یعنی وارد کردن چیزی در موضوعی که از آن موضوع نیست. رسانه نباید ابزاری برای دروغ به مردم باشد چون در اینصورت از سوی مردم طرد خواهد شد. انتهای پیام/