طبیعت

نگاهی به ابعاد و راه‌های مقابله با ستم

صافی نیوز / ظلم، پایمال کردن حقوق دیگران، موجب فروپاشی اخلاقی جوامع می‌شود. برای مقابله با آن، باید آگاهی فردی را افزایش داد، ساختارهای ناعادلانه را اصلاح کرد، و از مظلومان حمایت کرد.

سیدعمران طباطبایی – پایمال کردن حق دیگران یکی از زشت‌ ترین و ناپسندترین رفتارهایی است که در هر جامعه‌ای می‌تواند ریشه‌های اخلاق، عدالت و همبستگی را سست کند. این عمل، جلوه‌ای از ظلم است که در آن فرد یا گروهی، به‌ صورت آگاهانه یا نا آگاهانه، حقوق طبیعی، اجتماعی یا قانونی دیگران را زیر پا می‌گذارد.

در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف، پایمال کردن حق دیگران به‌ شدت نکوهش شده و از نشانه‌های بی‌ عدالتی و بی‌ انصافی دانسته شده است. حق هر انسان، بخش جدایی‌ ناپذیری از وجود اوست. حق زندگی، حق آزادی، حق انتخاب، حق مالکیت، حق اظهار نظر و حق برخورداری از عدالت اجتماعی.
وقتی فرد یا نهادی این حقوق را نادیده می‌گیرد یا عمداً از دیگران سلب می‌کند، نه‌ تنها به شخص مظلوم آسیب می‌زند بلکه نظم و امنیت جامعه را نیز به خطر می‌اندازد. برای مثال، اگر یک کارفرما حقوق کارگران خود را نپردازد یا یک مقام مسئول از قدرتش برای منافع شخصی سوء استفاده کند، در واقع دارد حقوق جمعی را پایمال می‌کند.

گاهی پایمال‌ کردن حق، در ظاهر کوچک و کم‌ اهمیت است اما در باطن اثری عمیق دارد مثل وقتی که در صف، نوبت دیگران را رعایت نمی‌کنیم یا وقتی که با دروغ، شایعه یا تهمت، حیثیت کسی را خدشه‌دار می‌کنیم و این‌ها نمونه‌هایی از ظلم‌های روزمره هستند که اگر اصلاح نشوند، جامعه را به‌ سوی بی‌ اعتمادی و بی‌ عدالتی سوق می‌دهد.

دین اسلام و آموزه‌های اخلاقی، به‌ صراحت نسبت به رعایت حقوق دیگران تأکید کرده‌اند و در قرآن کریم آمده است: وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ یعنی چیزهای مردم را کم نکنید که اشاره به لزوم احترام به حقوق مالی، اجتماعی و معنوی دیگران دارد.

همچنین در روایات آمده است: ظلم به دیگران، حتی اگر به‌ اندازه یک ذره باشد، در قیامت بازخواست دارد. برای جلوگیری از پایمال‌ کردن حقوق، باید هم خود آگاهی فردی را بالا برد و هم ساختارهای اجتماعی و قانونی را قوی کرد.

آموزش احترام به حقوق دیگران باید از سنین کودکی در خانواده و مدرسه آغاز شود. قانون‌ گذاران و مسئولان نیز وظیفه دارند قوانینی وضع و اجرا کنند که حق هیچ‌ کس ضایع نشود و در صورت بروز تخلف، سریعاً به آن رسیدگی شود.

پایمال کردن حق دیگران نه‌ تنها ظلمی آشکار است بلکه گامی در مسیر فروپاشی اخلاقی جوامع به‌ شمار می‌رود. هر فرد با رعایت انصاف، وجدان و قانون می‌تواند در مسیر حفظ حقوق دیگران گام بردارد و سهمی در ساختن جامعه‌ای عادلانه و انسانی داشته باشد.

ظلم به مردم از جمله مسائل بنیادینی است که در طول تاریخ بشر همواره موجب رنج، نا امنی و بی‌ عدالتی شده است. ظلم، در ساده‌ ترین تعریف، تجاوز به حقوق دیگران و استفاده ناعادلانه از قدرت یا موقعیت است. این مفهوم می‌تواند در سطوح فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را نشان دهد و هر کجا که انسان زندگی می‌کند، امکان وقوع آن وجود دارد.

ظلم نه‌ تنها ریشه در طمع و خود خواهی دارد بلکه نا دیده‌ گرفتن کرامت انسانی را نیز در پی دارد چنان که گویی انسانِ مظلوم، ارزش و شأنی برای زیستن ندارد. در طول تاریخ، ظلم به شکل‌های گوناگون ظهور کرده است: از برده‌ داری و استعمار گرفته تا تبعیض نژادی، فقر ساختاری و محروم‌ کردن مردم از حقوق اولیه مانند آموزش، بهداشت، آزادی بیان و عدالت قضایی.

حاکمان ظالم، شرکت‌ها و نهادهای سودجو و حتی برخی افراد عادی در جامعه، ممکن است به خاطر منافع شخصی یا نا آگاهی، ظلم را ترویج دهند. نکته‌ مهم آن است که ظلم همیشه با قدرت پیوند خورده است یعنی آن‌ که قدرت دارد، اگر کنترل اخلاقی و انسانی نداشته باشد، ممکن است به‌ راحتی در مسیر ظلم گام بردارد.

یکی از ابعاد خطرناک ظلم، عادی‌ شدن آن در جامعه است. وقتی ظلم به‌ صورت مکرر و بدون واکنش دیده می‌شود، حساسیت مردم نسبت به آن کاهش می‌یابد. بی‌تفاوتی عمومی، ترس، و نا امیدی، ظلم را تقویت می‌کند و به ظالمان اجازه می‌دهد تا بیشتر پیشروی کنند و به همین دلیل، وظیفه‌ هر انسان آگاه و بیداری این است که در برابر ظلم ساکت نماند.

قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان، بارها درباره ظلم هشدار داده و ستم‌گران را محکوم کرده است. پیامبران، امامان و بزرگان دینی و فکری نیز همواره با ظلم مبارزه کرده‌اند اما برای مقابله با ظلم، نخستین گام، شناخت و آگاهی است. باید بدانیم چه چیزی ظلم محسوب می‌شود و چگونه می‌توان نشانه‌های آن را تشخیص داد.

دوم، همدلی با مظلومان و حمایت از آن‌هاست زیرا سکوت در برابر ظلم، نوعی همدستی با ظالم است. سوم، تلاش برای اصلاح ساختارها و نهادهایی است که ظلم را باز تولید می‌کنند مانند نهادهای آموزشی، قضایی و اقتصادی.

همچنین نقش هنر، رسانه و ادبیات در افشا و نقد ظلم بسیار حیاتی است و این ابزارها می‌توانند آگاهی عمومی را افزایش داده و امید به عدالت را زنده نگه دارند. ظلم نه‌ فقط یک رفتار بلکه یک سیستم و فرهنگ ناعادلانه است که اگر اصلاح نشود، ریشه‌های جامعه را می‌خشکاند. هر کدام از ما می‌توانیم سهمی در مبارزه با آن داشته باشیم. با گفتار، رفتار، نوشتار و حتی سکوت نکردن.

ظلم به مردم، جفای پنهان و آشکار است. ظلم، به معنای قرار دادن هر چیز در غیر جایگاه خود است. وقتی سخن از ظلم به میان می‌آید، ذهن انسان اغلب به ستم‌های آشکار مانند جنگ، تبعیض و بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌رود اما ظلم، تنها در عرصه‌های بزرگ و سیاسی رخ نمی‌دهد بلکه در روابط روزمره، در خانواده‌ها، در محیط‌ های کاری و حتی در سکوت و بی‌تفاوتی ما نیز رخ می‌دهد.

ظلم به مردم یکی از بزرگ‌ ترین گناهان و ناپسندترین رفتارهای انسانی است. تاریخ بشر مملو از نمونه‌هایی است که در آن‌ها اقوام، ملت‌ها یا گروه‌هایی خاص، قربانی ظلم و بی‌ عدالتی شده‌اند. از ظلم فرعون به بنی‌اسرائیل گرفته تا استعمار ملت‌ها توسط قدرت‌های سلطه‌گر، همه نشانگر این واقعیت تلخ هستند که انسان‌ها گاه به جای هم‌دلی و همکاری، به ستم و بهره‌ کشی از یکدیگر روی می‌آورند.

اما ظلم همیشه چهره‌ای خشن و علنی ندارد. گاهی ظلم در قالب سکوت در برابر ناعدالتی، تبعیض پنهان، نگاه تحقیر آمیز یا حتی خود خواهی فردی بروز می‌کند. وقتی فردی قدرتی در اختیار دارد و از آن برای منافع شخصی یا گروهی خود استفاده می‌کند، بی‌آنکه به حق دیگران توجه کند، در حال ظلم است.

وقتی در یک جامعه، ثروت یا فرصت‌ها به‌ طور ناعادلانه بین مردم تقسیم می‌شود و قشر ضعیف نادیده گرفته می‌شود، ظلم به وجود آمده است. پیامدهای ظلم تنها محدود به فرد مظلوم می‌شود.

ظلم، ریشه‌های یک جامعه را سست می‌کند، اعتماد را از بین می‌برد و انسان‌ها را نسبت به یکدیگر بی‌ اعتماد و بی‌ رحم می‌سازد. جوامعی که در آن‌ها ظلم رایج است، نه تنها از رشد و پیشرفت باز می‌مانند، بلکه همواره در معرض فروپاشی اجتماعی و اخلاقی قرار دارند.

در آموزه‌های دینی و اخلاقی، ظلم رفتاری نکوهیده و دارای عواقب دنیوی و اخروی معرفی شده است. در قرآن کریم آمده است: إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ؛ یعنی خداوند هرگز به مردم ظلم نمی‌کند بلکه این مردم هستند که به خود ستم می‌ورزند. این آیه اشاره دارد به نقش انسان در ایجاد یا جلوگیری از ظلم.

برای مقابله با ظلم، هر فرد باید از خود آغاز کند. اصلاح رفتارهای فردی، دفاع از مظلومان، مطالبه‌ گری در برابر حاکمان و مسئولان، آموزش عدالت و هم‌دلی به نسل آینده و ترویج ارزش‌های انسانی، گام‌هایی هستند که می‌توانند ریشه‌های ظلم را خشک کنند.

هر سکوتی در برابر ظلم، به معنای رضایت به آن است. در نهایت، عدالت و مهرورزی تنها راه‌های نجات جامعه از فساد و تباهی هستند. اگر انسان‌ها بیاموزند که هیچ‌کس برتر از دیگری نیست و همه در برابر خداوند و وجدان خود مسئول‌اند، می‌توان به دنیایی عاری از ظلم امیدوار بود.

انتهای پیام/

QR Code https://safinews.ir/128996/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%d8%a8%d8%b9%d8%a7%d8%af-%d9%88-%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%82%d8%a7%d8%a8%d9%84%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%b3%d8%aa%d9%85/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لیست تغییرات و بروز رسانی ها