برنامه ریزی موفقیت

چگونه زیاده‌خواهی مدیران سازمان‌ها را نابود می‌کند؟

صافی نیوز/ زیاده‌خواهی در مدیریت، ناشی از انگیزه‌های فردی و ضعف نظارت، عملکرد سازمان را تضعیف و اعتماد عمومی را کاهش می‌دهد. مقابله با آن نیازمند تقویت حاکمیت شرکتی، تغییر فرهنگ سازمانی، آموزش رهبری اخلاق‌مدار و وضع قوانین سختگیرانه‌تر است تا منافع جمعی بر تمایلات شخصی اولویت یابد.

سیدعمران طباطبایی – زیاده خواهی در مدیریت به عنوان یکی از چالشهای اخلاقی و عملیاتی در سازمانها شناخته میشود. این پدیده زمانی رخ میدهد که مدیران با انگیزه های فردی فراتر از منافع سازمان، به دنبال افزایش قدرت، ثروت یا شهرت شخصی خود هستند.

زیاده خواهی نه تنها عملکرد سازمان را تضعیف میکند بلکه میتواند به بحرانهای مالی، کاهش اعتماد عمومی و تخریب فرهنگ سازمانی منجر شود لذا کشورها باید به بررسی ریشه های زیاده خواهی در مدیریت، پیامدهای آن و راهکارهای پیشگیری و مقابله با این پدیده بپردازند.

بخش اول: ریشه های زیاده خواهی در مدیریت
۱. فرهنگ سازمانی ناسالم
– برخی سازمانها با ایجاد فضای رقابتی افراطی و پاداش دهی به عملکرد کوتاه مدت، ناخواسته مدیران را به سمت زیاده خواهی سوق میدهند.
– تأکید بر سودآوری سریع بدون توجه به اصول اخلاقی، زمینه ساز تصمیمات غیر مسئولانه میشود.

۲. ضعف سیستم های نظارتی
– نبود شفافیت در گزارش دهی مالی و عدم وجود ساز و کارهای بازخورد مستقل، امکان سوء استفاده مدیران را افزایش میدهد بطور مثال رسوایی های مالی در برخی شرکتها ناشی از ضعف در نظارت هست.

۳. ویژگیهای شخصیتی مدیران
– روانشناسی فردی نقش کلیدی دارد و باعث میشود ویژگیهایی مانند خود شیفتگی، تمایل به کنترل مطلق و کمبود همدلی با ذینفعان، زیاده خواهی را تقویت کند.
همچنین مطالعات نشان میدهد مدیران خود محور بیشتر احتمال دارد به فساد مالی روی آورند.

۴. فشار سهامداران برای سود آوری
– انتظارات غیر واقعی سهامداران برای بازدهی سریع، مدیران را وادار به اتخاذ تصمیمات پر ریسک و گاه غیر اخلاقی میکند.

بخش دوم: پیامدهای زیاده خواهی مدیریتی
۱. تخریب اعتماد سازمانی
– زیاده خواهی مدیران اعتماد کارکنان، مشتریان و سرمایه گذاران را از بین میبرد. کاهش وفاداری کارکنان و افزایش نرخ ترک خدمت از نتایج آن است.

۲. خطرات مالی و حقوقی
– تصمیمات کوتاه بینانه مانند دستکاری صورتهای مالی یا نقض قوانین، سازمان را در معرض جریمه های سنگین و دعاوی قضایی قرار میدهد بطور مثال بحران های مالی نمونه ای از پیامدهای مدیریت زیاده خواه در بخش بانکداری می باشند.

۳. تضعیف نوآوری و پایداری
– مدیران زیاده خواه اغلب بر منافع شخصی متمرکزند و سرمایه گذاری بلند مدت در تحقیق و توسعه یا مسئولیت اجتماعی شرکت ها را نادیده میگیرند.

۴. آسیب به شهرت برند
– رسوایی های اخلاقی به سرعت در رسانه ها منتشر میشوند و اعتبار سازمان را برای سالها تحت تأثیر قرار میدهند.

بخش سوم: راهکارهای مقابله با زیاده خواهی در مدیریت
۱. تقویت حاکمیت شرکتی
– ایجاد کمیته های مستقل نظارتی و تفکیک نقش مدیر عامل از ریاست هیئت مدیره.
– الزام به افشای شفاف اطلاعات مالی و عملیاتی.

۲. تغییر فرهنگ سازمانی
– جایگزینی سیستم پاداش دهی مبتنی بر ارزشهای اخلاقی به جای تمرکز صرف بر سود کوتاه مدت.
– تشویق گفتوگوی باز درباره تعارض منافع و ایجاد کدهای اخلاقی الزام آور.

۳. آموزش و توسعه رهبری اخلاقمدار
– برگزاری دوره های آموزشی در زمینه تصمیم گیری اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی برای مدیران.
– پرورش رهبرانی که به جای قدرت طلبی، به خدمت رسانی به ذینفعان متعهدند.

۴. تقویت نقش سهامداران آگاه
– سهامداران باید با بررسی عملکرد همه جانبه مدیران، از پاداش دهی به رفتارهای غیر مسئولانه جلوگیری کنند.

۵. قوانین سختگیرانه تر
– دولتها با وضع مقرراتی مانند محدودیت دستمزد مدیران ارشد و جریمه های سنگین برای فساد مالی، میتوانند مانع زیاده خواهی شوند.

نتیجه گیری:

زیاده خواهی در مدیریت پدیده ای چند بعدی است که ریشه در عوامل فردی، سازمانی و اجتماعی دارد. مقابله با آن نیازمند ترکیبی از اصلاح فرهنگ سازمانی، تقویت نظارتها و پرورش رهبرانی است که منافع جمعی را بر تمایلات شخصی ترجیح دهند. سازمانهایی که به جای تمرکز بر سود آوری کوتاه مدت، به اصول اخلاقی و پایداری بلند مدت پایبندند، نه تنها از بحرانها دور میمانند بلکه اعتماد عمومی و موفقیت پایدار را تضمین میکنند.

انتهای پیام/

QR Code https://safinews.ir/130163/%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%b2%db%8c%d8%a7%d8%af%d9%87%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87%db%8c-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%a7/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لیست تغییرات و بروز رسانی ها