کارگر

بیکاری: سایه‌ای بر اقتصاد و زندگی‌ها

در چشم‌اندازی گسترده‌تر، آینده بیکاری با روندهای جهانی چون تغییرات اقلیمی، تحولات تکنولوژیک و دگرگونی‌های ژئوپلیتیک گره خورده است.

سیدعمران طباطبایی – بیکاری یکی از معضلات دیرپای جوامع انسانی است که از نخستین روزهای شکل‌گیری تمدن‌های بشری به‌نوعی حضور داشته و با گذر زمان چهره‌های گوناگون به خود گرفته است. در روزگاران باستانی که اقتصادها مبتنی بر کشاورزی و دامداری بود، بیکاری بیشتر به معنای ناتوانی جسمی یا نبود زمین و منابع کافی برای کشت و کار جلوه می‌کرد. اما با گسترش شهرنشینی و رشد تجارت و سپس آغاز انقلاب صنعتی، معنای بیکاری تغییر یافت و به تدریج تبدیل به یکی از شاخص‌های مهم اقتصادی شد.

در جهان مدرن، بیکاری نه فقط مسئله‌ای اقتصادی بلکه پدیده‌ای چندبعدی است که به حوزه‌های روان‌شناختی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی نفوذ کرده است. هر جامعه‌ای به تناسب ساختار اقتصادی و شرایط تاریخی خود با چالش‌های خاصی در زمینه بیکاری روبه‌رو می‌شود و این امر نشان می‌دهد که بیکاری صرفاً یک عدد در گزارش‌های رسمی نیست بلکه واقعیتی پیچیده است که با زندگی میلیون‌ها انسان گره خورده است.

هنگامی که سخن از بیکاری به میان می‌آید، نخستین تصویر ذهنی، فردی است که جویای کار است اما شغلی پیدا نمی‌کند. این تعریف ظاهری در نگاه اول ساده می‌نماید اما در دل خود لایه‌های متعددی دارد. بیکاری می‌تواند داوطلبانه باشد؛ یعنی فرد به دلایلی همچون ادامه تحصیل، مراقبت از خانواده یا حتی نارضایتی از شرایط موجود، شغل خود را ترک کرده و تا مدتی تصمیم به اشتغال نگیرد. این گونه بیکاری اگرچه در آمارها لحاظ می‌شود، اما بار اجتماعی و روانی کمتری نسبت به بیکاری اجباری دارد. بیکاری اجباری، وضعیتی است که در آن فرد با وجود تمایل و توانایی برای کار، موفق به یافتن شغل نمی‌شود. این نوع بیکاری است که بیشترین نگرانی را برمی‌انگیزد، چرا که پیامدهای آن می‌تواند بسیار فراتر از زیان‌های اقتصادی باشد.

یکی از دلایل اصلی بیکاری در جهان امروز تغییرات ساختاری در اقتصاد است. تحولات فناورانه، به ویژه در عرصه دیجیتال و اتوماسیون، به سرعت نیازهای بازار کار را دگرگون می‌کند. مشاغلی که تا چند دهه پیش بسیار رایج بودند، امروزه یا به کلی از میان رفته یا آن‌قدر دگرگون شده‌اند که مهارت‌های قدیمی دیگر پاسخگو نیستند. ورود روبات‌ها و هوش مصنوعی به صنایع تولیدی و حتی خدماتی، تقاضا برای نیروی انسانی در بسیاری از بخش‌ها را کاهش داده است. در عین حال، حوزه‌های جدیدی از اشتغال ایجاد می‌شود که نیازمند مهارت‌های تخصصی‌تر و آموزش‌های تازه است. این شکاف میان مهارت‌های موجود و مهارت‌های مورد نیاز، یکی از عوامل مهم بیکاری ساختاری است که می‌تواند حتی در شرایط رشد اقتصادی بالا نیز ادامه یابد.

علاوه بر این، چرخه‌های اقتصادی نیز در ایجاد بیکاری نقش تعیین‌کننده دارند. در دوره‌های رکود اقتصادی، کسب‌وکارها به دلیل کاهش تقاضا و افت درآمد مجبور به تعدیل نیرو می‌شوند. این نوع بیکاری که بیکاری دوره‌ای یا ادواری نام دارد، معمولاً با بهبود اوضاع اقتصادی کاهش می‌یابد، اما در دوره‌های طولانی رکود می‌تواند اثرات ماندگاری بر نیروی کار داشته باشد. بیکاری طولانی‌مدت موجب فرسایش مهارت‌ها، کاهش اعتمادبه‌نفس و افزایش احتمال انزوای اجتماعی می‌شود و بازگشت به بازار کار را دشوارتر می‌کند.

در کنار دلایل اقتصادی، عوامل اجتماعی و جمعیتی نیز در بیکاری تأثیرگذارند. رشد سریع جمعیت جوان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، فشار زیادی بر بازار کار وارد می‌کند. زمانی که فرصت‌های شغلی متناسب با رشد نیروی کار جدید ایجاد نشود، نرخ بیکاری جوانان به شدت افزایش می‌یابد. این مسئله نه تنها پیامدهای اقتصادی، بلکه آثار اجتماعی و سیاسی عمیقی دارد. جوانان بیکار بیشتر در معرض احساس ناکامی، سرخوردگی و حتی گرایش به رفتارهای پرخطر قرار دارند. از سوی دیگر، در جوامعی که تبعیض جنسیتی یا قومی رواج دارد، گروه‌های خاصی ممکن است بیش از دیگران با بیکاری مواجه شوند، حتی اگر از مهارت و تحصیلات لازم برخوردار باشند.

پیامدهای بیکاری بسیار فراتر از کاهش درآمد فردی است. نخستین اثر آشکار آن بر معیشت و رفاه خانواده‌هاست. نبود درآمد پایدار، خانواده را در تأمین نیازهای اساسی همچون مسکن، خوراک، پوشاک و آموزش فرزندان با مشکل مواجه می‌کند. این فشار اقتصادی می‌تواند منجر به افزایش تنش‌های خانوادگی و حتی فروپاشی روابط زناشویی شود. از نظر روانی، بیکاری احساس بی‌ارزشی، افسردگی، اضطراب و کاهش اعتمادبه‌نفس را به دنبال دارد. بسیاری از افراد بیکار احساس می‌کنند از جامعه طرد شده‌اند یا توانایی لازم برای رقابت را از دست داده‌اند. این وضعیت نه تنها فرد بیکار بلکه اعضای خانواده او را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد، به‌ویژه کودکان که ممکن است شاهد کاهش سطح رفاه و افزایش استرس در محیط خانه باشند.

اثرات بیکاری بر جامعه نیز چشمگیر است. افزایش بیکاری می‌تواند سطح فقر را بالا برده و فاصله طبقاتی را عمیق‌تر کند. از سوی دیگر، نرخ بالای بیکاری غالباً با افزایش جرم و جنایت ارتباط دارد. افراد بیکار به دلیل نبود منبع درآمد ممکن است به سرقت، قاچاق یا سایر فعالیت‌های غیرقانونی روی آورند. در عین حال، بیکاری گسترده می‌تواند اعتماد عمومی به نهادهای سیاسی و اقتصادی را تضعیف کرده و زمینه اعتراضات و بی‌ثباتی سیاسی را فراهم سازد. تاریخ نشان می‌دهد که در بسیاری از جوامع، موج‌های بیکاری بالا محرک اصلی جنبش‌های اعتراضی و تغییرات سیاسی بوده است.

بررسی راهکارهای مقابله با بیکاری مستلزم توجه به ریشه‌های گوناگون آن است. سیاست‌های اقتصادی کلان که منجر به رشد پایدار می‌شوند، نقش مهمی در کاهش بیکاری دوره‌ای دارند. سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، تشویق کارآفرینی و حمایت از کسب‌وکارهای کوچک و متوسط می‌تواند به ایجاد فرصت‌های شغلی کمک کند. اما برای مقابله با بیکاری ساختاری، اقدامات عمیق‌تر و بلندمدت‌تری لازم است. آموزش و مهارت‌آموزی باید به گونه‌ای باشد که نیروی کار بتواند با تحولات فناوری همگام شود. برنامه‌های بازآموزی و ارتقای مهارت‌ها، به ویژه برای کارگران صنایع در حال افول، ضروری است.

در بسیاری از کشورها، دولت‌ها با ایجاد نظام‌های حمایت اجتماعی، از جمله بیمه بیکاری و کمک‌های معیشتی، تلاش می‌کنند آثار منفی بیکاری را بر زندگی افراد کاهش دهند. این حمایت‌ها نه تنها به افراد بیکار امکان می‌دهد تا در دوره جست‌وجوی کار از حداقل رفاه برخوردار باشند، بلکه مانع سقوط ناگهانی آنان به فقر مطلق می‌شود. البته طراحی چنین برنامه‌هایی باید دقیق باشد تا ضمن حمایت از نیازمندان، انگیزه برای یافتن شغل را کاهش ندهد.

یکی از ابعاد مهم سیاست‌های اشتغال، توسعه کارآفرینی و کسب‌وکارهای نوآورانه است. استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای کوچک می‌توانند موتور محرک ایجاد شغل باشند، به‌ویژه در حوزه‌هایی که نیازمند سرمایه‌گذاری عظیم نیستند. دولت‌ها می‌توانند با تسهیل قوانین، کاهش بروکراسی و ارائه تسهیلات مالی، فضای مناسب برای رشد این نوع فعالیت‌ها را فراهم کنند.

از سوی دیگر، بیکاری مفهومی است که در دنیای امروز باید دوباره تعریف شود. ظهور اقتصاد دیجیتال و گسترش اشکال جدید کار، مانند کار پلتفرمی و دورکاری، مرزهای سنتی میان اشتغال و بیکاری را کمرنگ کرده است. بسیاری از افراد ممکن است در مشاغل موقت یا پروژه‌ای فعالیت کنند که امنیت شغلی گذشته را ندارد. این وضعیت که به «بیکاری پنهان» یا «اشتغال ناقص» معروف است، چالشی جدید برای سیاست‌گذاران ایجاد می‌کند زیرا آمارهای رسمی ممکن است واقعیت بازار کار را به درستی نشان ندهند.

بیکاری همچنین رابطه‌ای دوطرفه با تحولات جمعیتی دارد. در جوامعی که نرخ باروری بالاست، جمعیت جوان و در نتیجه عرضه نیروی کار زیاد می‌شود که اگر با تقاضای متناسب همراه نباشد، بیکاری افزایش می‌یابد. در مقابل، در جوامعی با جمعیت پیر، ممکن است کمبود نیروی کار ایجاد شود و نیاز به جذب مهاجران یا افزایش مشارکت زنان و سالمندان در بازار کار احساس شود. این تنوع شرایط نشان می‌دهد که بیکاری پدیده‌ای جهانی است اما راهکارهای آن باید متناسب با ویژگی‌های هر جامعه تدوین گردد.

از جنبه فرهنگی، نگرش جامعه به کار و بیکاری نیز اهمیت دارد. در برخی فرهنگ‌ها، کار نه فقط منبع درآمد بلکه بخشی از هویت فرد است و بیکار بودن به منزله نوعی شکست یا بی‌ارزشی تلقی می‌شود. در چنین جوامعی، فشار روانی بیکاری مضاعف است و افراد ممکن است به دلیل شرم یا ترس از قضاوت دیگران، حتی از دریافت کمک‌های دولتی خودداری کنند. در مقابل، جوامعی که بر رفاه اجتماعی و برابری تأکید دارند، ممکن است فشار کمتری بر افراد بیکار وارد کنند و فرصت‌های بیشتری برای بازگشت آنان به بازار کار فراهم سازند.

در نهایت، بیکاری به ما یادآوری می‌کند که اقتصاد تنها مجموعه‌ای از شاخص‌های خشک نیست بلکه شبکه‌ای زنده از انسان‌هاست که زندگی، امید و آینده آنان در گرو فرصت‌های شغلی است. مبارزه با بیکاری نه فقط یک ضرورت اقتصادی بلکه یک مسئولیت اخلاقی و انسانی است. کاهش بیکاری به معنای افزایش کرامت انسانی، بهبود کیفیت زندگی، تقویت انسجام اجتماعی و ارتقای ثبات سیاسی است. اگرچه دستیابی به اشتغال کامل ممکن است هرگز به‌طور مطلق محقق نشود، اما تلاش مستمر برای ایجاد فرصت‌های برابر، آموزش فراگیر و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر می‌تواند جهان را به سوی آینده‌ای عادلانه‌تر و پایدارتر هدایت کند.

در چشم‌اندازی گسترده‌تر، آینده بیکاری با روندهای جهانی چون تغییرات اقلیمی، تحولات تکنولوژیک و دگرگونی‌های ژئوپلیتیک گره خورده است. گذار به اقتصاد سبز می‌تواند هم تهدید و هم فرصت باشد؛ برخی صنایع سنتی ممکن است مشاغل خود را از دست بدهند اما در عین حال، حوزه‌های جدیدی همچون انرژی‌های تجدیدپذیر، کشاورزی پایدار و فناوری‌های پاک فرصت‌های شغلی تازه‌ای خواهند آفرید. بنابراین، سیاست‌های آینده‌نگرانه باید با در جهت رفع این پدیده شوم باشد.

انتهای پیام/

QR Code https://safinews.ir/134723/%d8%a8%db%8c%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%b3%d8%a7%db%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%d8%a7%d9%82%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%af-%d9%88-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c%d9%87%d8%a7/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لیست تغییرات و بروز رسانی ها