تسلیم هوس‌های نوجوانانه دخترم برای ازدواجش شدم

صافی نیوز / گاهی یک انتخاب غلط چنان روزگار سفید انسان را سیاه می کند که هیچ راهی برای فرار از آن پیدا نمی‌کنی، با وجود این عوامل و مولفه های زیادی در یک انتخاب درست نقش دارند که هر کدام از آن ها جایگاه واقعی خودش را دارد و اگر هر کدام از این عوامل نقش خود را به درستی ایفا نکند نتیجه آن انتخاب به گونه ای غیرقابل باور رقم خواهد خورد. قضیه زندگی دختر من طوری آغاز شد که گویی چرخ های اصلی یک انتخاب در جهت مخالف چرخیدند.

زن ۴۲ساله ای که برای فرار از آزار و اذیت های دامادش به دامان قانون پناه آورده بود، در حالی که اشک ریزان فریاد می زد با چشمانی باز برای ازدواج فرزندانتان تصمیم بگیرید، درباره ماجرای تلخ ازدواج دخترش به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان گفت: ۱۳ساله بودم که پای سفره عقد نشستم و با یکی از فامیل های دور مادرم ازدواج کردم، به همین خاطر هم نتوانستم ادامه تحصیل بدهم و در همان مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم . «اکبر» اگرچه فقط یک کارگر ساده بود اما هیچ وقت به بیکاری عادت نداشت و خودش را به آب و آتش می زد تا شغل مناسبی پیدا کند.

انتهای خبر/