فرهنگ چه تاثیری در جوامع دارد؟

صافی نیوز / فرهنگ سیستم های دانشی است که توسط گروه نسبتا بزرگی از مردم به اشتراک گذاشته می شود.

سیدعمران طباطبایی- فرهنگ به ذخیره تجمعی دانش، تجربه، باورها، ارزش ها، نگرش ها، معانی، سلسله مراتب، دین، مفاهیم زمان، نقش ها، روابط فضایی، مفاهیم جهان و اشیا و دارایی های مادی که توسط گروهی از افراد در طول نسل ها از طریق تلاش فردی و گروهی به دست می آید، اشاره دارد.

فرهنگ سیستم های دانشی است که توسط گروه نسبتا بزرگی از مردم به اشتراک گذاشته می شود.

فرهنگ، نوعی از ارتباطات است.

فرهنگ در گسترده ترین معنای خود، رفتار پرورشی است؛ یعنی کلیت تجربه آموخته شده و انباشته یک فرد که از طریق یادگیری اجتماعی یا به طور خلاصه تر، رفتار منتقل می شود.

فرهنگ، شیوه زندگی گروهی از مردم است. رفتارها، باورها، ارزش ها و نمادهایی که آنها می پذیرند، عموماً بدون اینکه به آنها فکر کنند و با ارتباط و تقلید از یک نسل به نسل بعد منتقل می شوند.

فرهنگ، ارتباط نمادین است برخی از نمادهای آن شامل مهارت ها، دانش، نگرش ها، ارزش ها و انگیزه های گروهی است. معانی نمادها در یک جامعه از طریق نهادهای آن آموخته شده و عمداً تداوم می یابند.

فرهنگ شامل الگوها، صریح و ضمنی، و رفتاری است که توسط نمادها به دست می آید و منتقل می شود و دستاورد متمایز گروه های انسانی، از جمله تجسم آن ها در مصنوعات را تشکیل می دهد. هسته اصلی فرهنگ شامل ایده های سنتی و به خصوص ارزش های وابسته به آن ها است. سیستم های فرهنگی ممکن است از یک سو، به عنوان محصولات عمل در نظر گرفته شوند، از سوی دیگر، به عنوان تاثیرات شرطی کننده بر عمل بیشتر.

فرهنگ مجموع رفتار عالمانه گروهی از مردم است که عموما سنت آن مردم محسوب می شود و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.

فرهنگ یک برنامه جمعی از ذهن است که اعضای یک گروه یا دسته از افراد را از گروه دیگر متمایز می کند.

جایگاهی که ایده ها، معانی، باورها و ارزش هایی که افراد به عنوان اعضای جامعه یاد می گیرند، ماهیت انسان را تعیین می کند. مردم چیزی هستند که یاد می گیرند. نسخه خوشبینانه جبرگرایی فرهنگی هیچ محدودیتی برای توانایی های انسان ها برای انجام دادن یا هر چیزی که می خواهند، قائل نیست. برخی از انسان شناسان پیشنهاد می کنند که هیچ راه درست جهانی برای انسان بودن وجود ندارد. راه درست تقریبا همیشه راه ما است که راه ما در یک جامعه تقریبا هیچ گاه با راه ما در هیچ جامعه دیگری مطابقت ندارد. رفتار مناسب یک انسان آگاه تنها می تواند مدارا باشد.

نسخه خوشبینانه این نظریه فرض می کند که طبیعت انسان بی نهایت انعطاف پذیر است، انسان می تواند راه های زندگی مورد نظر خود را انتخاب کند.

نسخه بدبینانه بر این باور است که مردم آن چیزی هستند که به آن شرطی شده اند؛ این چیزی است که هیچ کنترلی بر آن ندارند. انسان ها موجوداتی منفعل هستند و هر کاری که فرهنگشان به آن ها می گوید انجام می دهند. این توضیح منجر به رفتارگرایی می شود که علل رفتار انسان را در قلمرویی قرار می دهد که کاملا خارج از کنترل انسان است.

گروه های مختلف فرهنگی متفاوت فکر می کنند، احساس می کنند و متفاوت عمل می کنند. هیچ استاندارد علمی برای در نظر گرفتن یک گروه به طور ذاتی برتر یا پایین تر از گروه دیگر وجود ندارد. مطالعه تفاوت های فرهنگ در میان گروه ها و جوامع، موقعیت نسبی گرایی فرهنگی را پیش فرض قرار می دهد. این به معنای عادی بودن برای خود و جامعه نیست. با این حال، آن خواستار قضاوت در برخورد با گروه ها یا جوامع متفاوت از خود فرد است. اطلاعات در مورد ماهیت تفاوت های فرهنگی بین جوامع، ریشه ها و پیامدهای آن ها باید مقدم بر قضاوت و عمل باشد. احتمال موفقیت مذاکره زمانی بیشتر می شود که طرفین مربوطه دلایل تفاوت دیدگاه ها را درک کنند.

قوم گرایی این باور است که فرهنگ خود فرد برتر از فرهنگ های دیگر است . این شکلی از تقلیل گرایی است که  راه دیگر زندگی را به نسخه تحریف شده ای از خود تقلیل می دهد . این امر به ویژه در مورد معاملات جهانی زمانی اهمیت دارد که یک شرکت یا یک فرد با این ایده که روش ها , مواد , یا ایده هایی که در داخل کشور کار می کنند نیز در خارج از کشور کار کنند , درگیر شود . بنابراین تفاوت های زیست محیطی نادیده گرفته می شوند .

عوامل مهم در کسب وکار به دلیل وسواس در روابط علت و معلولی خاص در کشور خود نادیده گرفته می شوند . همیشه خوب است که به چک لیست های متغیرهای انسانی مراجعه کنید تا مطمئن شوید که تمام عوامل اصلی حداقل در حین کار در خارج از کشور در نظر گرفته شده اند .

اگرچه ممکن است فرد تفاوت های زیست محیطی و مشکلات مرتبط با تغییر را تشخیص دهد , اما ممکن است تنها بر دستیابی به اهداف مربوط به کشور خود تمرکز کند . این امر ممکن است منجر به از دست دادن اثربخشی یک شرکت یا یک فرد از نظر رقابت پذیری بین المللی شود . اهداف تعیین شده برای عملیات جهانی نیز باید جهانی باشد .

تفاوت ها شناخته می شوند , اما فرض بر این است که تغییرات مرتبط به قدری اساسی هستند که می توان بدون زحمت به آن ها دست یافت . همیشه انجام یک تحلیل هزینه – فایده از تغییرات پیشنهادی ایده خوبی است . گاهی اوقات یک تغییر ممکن است ارزش های مهم را به هم بریزد و در نتیجه با مقاومت در برابر اجرا مواجه شود . هزینه برخی تغییرات ممکن است از مزایای ناشی از اجرای چنین تغییراتی بیشتر باشد .

تفاوت های فرهنگی خود را به طرق مختلف و سطوح مختلف عمق نشان می دهند. نمادها نمایانگر سطحی ترین و ارزشمندترین جلوه های فرهنگ هستند و قهرمانان و آیین ها در این میان قرار دارند.

نمادها کلمات، حرکات، تصاویر یا اشیایی هستند که معنای خاصی دارند و تنها کسانی آن ها را می شناسند که فرهنگ خاصی دارند. نمادهای جدید به راحتی توسعه می یابند، نمادهای قدیمی ناپدید می شوند. نمادهای یک گروه خاص به طور منظم توسط دیگران کپی می شوند. به همین دلیل است که نمادها نمایانگر بیرونی ترین لایه یک فرهنگ هستند.

قهرمانان افرادی هستند، گذشته یا حال، واقعی یا ساختگی، که دارای ویژگی هایی هستند که در یک فرهنگ بسیار ارزشمند هستند. آن ها همچنین به عنوان مدل هایی برای رفتار عمل می کنند.

آرزوها فعالیت های جمعی هستند که گاهی برای رسیدن به اهداف مورد نظر زاید هستند، اما از نظر اجتماعی ضروری تلقی می شوند. بنابراین آن ها بیشتر اوقات را به خاطر خودشان انجام می دهند.

هسته اصلی یک فرهنگ با ارزش ها شکل می گیرد آن ها گرایش های گسترده ای برای ترجیح برخی امور به دیگران هستند. بسیاری از ارزش ها برای کسانی که آن ها را نگه می دارند، ناخودآگاه باقی می مانند. بنابراین اغلب نمی توان در مورد آن ها بحث کرد و دیگران نیز نمی توانند به طور مستقیم آن ها را مشاهده کنند. ارزش ها را تنها می توان از نحوه عملکرد افراد در شرایط مختلف استنباط کرد.

نمادها، قهرمانان و آیین ها جنبه های ملموس یا بصری اعمال یک فرهنگ هستند. معنای فرهنگی واقعی اعمال نامحسوس است؛ این تنها زمانی آشکار می شود که اعمال توسط خودی ها تفسیر شوند.

انتهای پیام/