ادراک کودک و طلاق عاطفی

به گزارش صافی/طلاق عاطفی یا خاموش نوعی از طلاق است که در آن زوجین با سردی در کنار هم زندگی میکنند، لیکن به دلایل مختلف تقاضای طلاق نمیدهند!

محمد مهدی ترحمی- علی الاصول فرزندان با زندگی در زیر یک سقف با چنین والدینی، از بهداشت روانی محروم هستند. تربیت فرزند و فرزندپروری دارای اهداف مختلفی است که از جمله مهمترین آنها، تربیت و پرورش صحیح اخلاقی و روانی فرزند ، همچنین شکوفایی استعداد و شناخت هنجارهای اجتماعی است، لذا والدین علاوه بر تامین زمینه لازم برای رشد جسمی فرزندان باید به رشد فکری و روحی کودک نیز بپردازند، لذا مادامی که والدین دارای روابط سرد باشند و اصطلاحا طلاق عاطفی واقع گردد و روح زوجین فرسنگها از یکدیگر دور شود، نمیتواند فضای لازم جهت تغذیه روحی کودک را فراهم کنند! ‌لذا والدینی که هوش عاطفی و رابطه گرم و صمیمی دارند، در زمینه فرزندپروری موفق تر هستند، نتیجتا آسیب ها در کودک به مراتب کمتر است.

متاسفانه طلاق عاطفی پیامدهای دیگری غیر از اختلال در پرورش فرزند بشرح صدرالذکر نیز داشته، بدین ترتیب که با تحقق طلاق عاطفی و کاهش توجه به اعضای خانواده، ناهماهنگی والدین در تربیت کودک بیشتر بروز نموده و هر یک از والدین روش و برخورد تربیتی متفاوتی در نظر خواهند گرفت، به گونه ای که پدر با مبنای خود و مادر نیز با روش خود سعی در تعیین خط و مش زندگی فرزند دارد، و در این حالت، فرزند ناگزیر از انتخاب یک مورد می گردد و به خواسته مادر و یا پدر تن می دهد که در این صورت با عنایت به ناتوانی قالب کودکان در انتخاب صحیح، زمینه برای ظهور التهاب درونی و تعارض روحی بوجود می آید!!

در ایران مقررات پراکنده ای در حوزه حقوق کودک وجود دارد، قوانینی همچون قانون مجازات اسلامی، قانون حمایت از خانواده، قانون مدنی، قانون تامین زنان و کودکان بی سرپرست و قانون تامین وسائل و امکانات تحصیل اطفال و نوجوانان ایرانی، که بصورت اختصاصی نهایتأ در قالب قانون حمایت از کودکان و نوجوانان تنظیم و تصویب گردیده است.

به موجب ماده دوم قانون اخیرالذکر، هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد ممنوع  است.
بطور کلی مهمترین حقوق کودک عبارت است از حق حیات کودک، هویت کودک ازجمله سن، جنس، نژاد کودک حق مراقبت و نگهداری و امنیت کودک ، حق رفاه کودک ، حق آزادی بیان کودک. لازم به ذکر است، توجه و برنامه ریزی کردن دولت در خصوص حقوق کودکان، علی القاعده به لحاظ تعهدات ملی و بین المللی دولت جهت رعایت کردن مفاد کنوانسیون حقوق کودک ، همچنین ضرورت رعایت احکام شرع مقدس اسلام است.
وجه مشترک تمامی مقررات راجع به حقوق کودک، حمایت از حقوق جسمی و روحی و جلوگیری از بروز آسیب به آنها است، چه آنکه به موجب کنوانسیون حقوق کودک و اعلامیه ی جهانی حقوق کودک ، پدر یا مادر و یا قیم قانونی، مسؤلیت مهم و اساسی رشد و تربیت صحیح کودکان را بر عهده دارند و اساسی ترین مسأله در این راستا حفظ منافع کودک است و حمایت قانونی از کودک بزه دیده نیز قالبا به صورت حمایت های کیفری در قانون مجازات اسلامی ملاحظه می شود.

علی ایحال هر تصمیمی که والدین در خصوص اختلافات فیمابین و نحوه ادامه زندگی اتخاذ نمایند، تبعا فرزندان نیز تحت تأثیر تصمیم مزبور قرار خواهند گرفت، و این که طلاق قانونی و رسمی خود موجب تشدید مشکلات فرزندان است، لیکن بعضا با هم ماندن والدینی که به شدت با یکدیگر در نزاع هستند، بیش از طلاق قانونی به سلامت روانی و جسمی کودک آسیب می‌زند. صرفنظر از همه مسائلی که پیرامون این امر وجود دارد، اساسی ترین دل مشغولی، واکنش های کودک و اثرات طلاق عاطفی بر آنها خواهد بود، البته شرایط زندگی افراد متفاوت بوده لیکن چنانچه با طلاق مشاجره و آسیب‌های روحی فرزندان کاهش یابد، مسلما راه مناسبی است و کودکان نیز از میدان آشوب والدین رهایی خواهند یافت.

انتهای پیام/