صافی نیوز / از پشت پنجرهی هواپیما، به پایین نگاه کردم خیلی خوشحال شدم دیگه به رؤیاهام دارم میرسم. آره، سلام پاریس...
صافی نیوز / من در کلانتری پانزده محله بهارستان مشغول به کار شدم یه روز که در حین ماموریت جمعآوری معتادین متجاهر بودم،..
صافی نیوز / نگاهم به ساعت داخل هال بود که صدای درب حیاط آمد. دواندوان به سوی درب حیاط رفتم ،آری همان ساعت بود به این طرف و آن طرف نگاه می کردم...
صافی نیوز / به این طرف و آن طرف نگاه کردم خبری نبود آهسته آهسته از پلهها پایین آمدم انگار امروز دیگری خبر صدای مش علی آقا نبود، که همیشه میگفت: وای چه کار کنیم ازدست این همسایهها با سر و صدا کردنشان و آسایش را از ما گرفتهاند.
صافی نیوز / هیچوقت، هیچوقت، هیچوقت فکر نمی کردم که روزگاری زن بابا بشم.زن بابا بودن خوبه، بده یا نه، اصلا همش زیر بار مسولیت رفتن بچه های کسی دیگه هست.
صافی نیوز / این داستان، به روح همه جانباختگان عزیز ویروس کرونا و خانواده محترم آنان تقدیم می گردد؛ داستان بیش از ۶۶ هزار انسانی که درد شدید و نفس گیر قفسه سینه، سرفه های خشک و جگرخراش و تب و لرز سوزنده شان، آتش به جان مادران مهربان و داغدار ایران زمین زده است؛ مادراني كه در هر نماز، سر بر مُهر و سجاده سبز خدا می گذارند و به یاد عزیزانشان در سكوت و برای همیشه اشک می ریزند؛ کسانی كه با درد و رنج بيماري جان سپردند و بی هیچ وداع و آيين بزرگداشت و مراسم سوگواری، غريبانه و درخلوت قبرستان درخاك آرمیدند