متن پیش رو در کیهان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
روزنامه همدلی در گزارشی اقتصادی نوشت: «دلار را باد میبرد و سیف و بانک مرکزی را خواب!» این جمله، نخستین واکنش رسانههای مجازی به افزایش قابل توجه نرخ ارز در ایام نوروز بود. همان روزهاییکه از بازار خبر رسید دلار قیمت پنج هزار و ۱۰۰ تومان را نیز رده کرده است تا بازار اظهارنظرها درباره قیمت ارز در چهارراهاستانبول باردیگر به داغی سالهای گذشته شود. شاید نزدیک به پنج سال پیش که داستان مهیج طلا و ارز در چهارراهاستانبول روایت میشد، کمتر کسی فکر میکرد که در سالهای نه چندان دور، ترس دلار از گرانیهای خاطرهساز اینچنین بریزد تا مردم و فعالان اقتصادی در آرزوی بازگشت نرخ دلار به چهار هزار تومان باشند. نزدیک به یک هفته پیش که دلار با تمام توانش برای غافلگیری اقتصاد کشور پیش رفت، بار دیگر صدای نگرانی مردم در لابهلای تفریحات نوروزی به گوش میرسید. گرانی غافلگیرکننده دلار و پیشروی به کانال پنج هزار تومانی در فضای مجازی نیز بازتابهای فراوانی را داشت و فریاد اعتراض کاربران در شبکههای مجازی را بلندتر از همیشه کرده بود».
گفتنی است روحانی هفتم خرداد ۹۲ در برنامه تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری درباره افزایش قیمت دلار گفته بود: «قیمت دلار به چند برابر قیمت افزایش یافته. مشکل کجاست؟! مشکل عدم مشورت، مشکل خودشیفتگی، مشکل عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور است. مشکل بیثباتیهاست… برای من قابلقبول نیست هر روز هر فرد ایرانی که به عمره میرود به خاطر کاهش هر روز قیمت ریال، در کنار یک عرب، خجالت بکشد».
شکست برجام ایران را به شرق نزدیک کرد
روزنامه شرق در گزارشی به روابط نزدیک ایران و روسیه پرداخت و یکی از دلایل نزدیک شدن این روابط را ناکامی در اجرایی شدن توافق موسوم به برجام دانست.
در بخشی از این گزارش آمده است : سؤال اینجاست که چه شد که ایران از اروپا دست کشید و به روسیه روی آورد؟ میثم کاکاوند، کارشناس ارشد و تحلیلگر اقتصادی، در گفتوگو با «شرق» میگوید: ایران به واسطه صحبتهایی که از خروج آمریکا از برجام مطرح میشود، رویکرد رجوع به شرق را در پیش گرفته است و بهترین گزینه در این زمینه، روسیه است. از طرفی، روسیه نیز به دلیل تحریمهایی که آمریکا علیه این کشور وضع کرده است و از طرف دیگر به واسطه منافع مشترکی که در زمینه سیاسی با ایران در سوریه و منطقه دارد، بدش نمیآید روابطش را با ایران بهبود ببخشد.
این کارشناس بااشاره به این نکته که هیچیک از توافقهایی که تاکنون بین ایران و روسیه شکل گرفته، رنگ واقعیت به خود نگرفته است، میافزاید: دلیل این اتفاق، متفاوت است. بخشی به دلیل رویکرد بیاعتمادی بخش خصوصی ایران به روسیه است و بخشی هم به واسطه حمایتنکردن دولت از همکاری بین دو کشور. به همین خاطر تاکنون روابط دو کشور به راهآهن و خرید ریل و همکاریهای نفتی برای توسعه میدانهای ایران محدود شده است.
کاکاوند با بیان اینکه از نظر صادرات غیرنفتی هم روابط دو طرف جهش چندانی نداشته است، میافزاید: ایران هم باوجودیکه از طرف غرب و اروپا تحت فشار است، ترجیح میدهد بهطور کامل تخممرغهایش را در یک سبد قرار ندهد و به روسیه تکیه نکند.
نکاتی چند درباره این گزارش مطرح است که به اختصار بدان میپردازیم ، نخست آنکه روزنامه زنجیرهای شرق که پیش از این به گفته مدیرمسئول این روزنامه وظیفه بزک کردن برجام را بر عهده داشته است این روزها به صراحت از شکست برجام سخن میگوید، پیش از این زنجیره ایها امضای کری وزیر خارجه وقت آمریکا را سند و تضمین میدانستند و امروز از شکست برجام به دنبال تهدیدهای ترامپ به خروج از برجام سخن میگویند.
نکته دوم اینکه کارشناس شرق میگوید دولت به دلیل اینکه نمیخواهد همه تخم مرغهای خود را در سبد روسیه بگذارد به مسکو تکیه نمیکند، سخن اینجا است که یک کشور مستقل نباید به هیچ جایی تکیه کند، روابط بینالملل جای تکیه کردن نیست، زمانی که اروپا با همراهی آمریکا پس از برجام تحریمها را به جای حذف افزایش داده است باید فکری دیگر کرده و به جای غرب روابط را با شرق و کشورهای همسو مانند روسیه گسترش داد، ایرادی که وارد است نه به گسترش روابط با روسیه که قراردادن همه تخم مرغهای دولت در سالهای گذشته در سبد برجام و غرب بود.
در خیانت غربگرایان خردهپا
روزنامه ایران دیروز در مطلبی نوشت: «اروپا با اعزام دو وزیر مؤثر خود یعنی بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا و ژان لودریان وزیر امور خارجه فرانسه، آخرین محک زنیها را انجام داد و همانطور که نتایج این دو سفر از سوی اروپاییها اعلام شد، هر دو سفر برای همکاری تنگاتنگ با ایران بدون نتیجه بودند. اروپا نقطه نظرات خود در زمینه موشکی، حقوق بشر و نقش و نفوذ ایران در خاورمیانه را در هر دو سفر در کنار روابط دو جانبه و روابط اقتصادی، صنعتی و سرمایهگذاری محک زد و شاید به این نتیجه برسد در کنار آمریکا بایستد تا هزینه کمتر سیاسی، اقتصادی بپردازد.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «این روزها تحریم ایران بهخاطر توسعه موشکی و کمک به یمن در اتحادیه اروپا محل بحث است تا در حدود سه هفته دیگر تعیین تکلیف شود و این گام اساسی در تغییر سیاست اروپا از حمایت از ایران به سوی حمایت از سیاستهای دونالد ترامپ محسوب میشود. اروپا توانست با همین چرخش، خود را از افزایش تعرفه آهن و فولاد به آمریکا رها سازد. بعید نیست در ۲۲ اردیبهشت هم در صورت خروج آمریکا از برجام، اروپا در کنار آمریکا قرار گیرد. اگر اوضاع به همین طریق پیش رود در عرض مدت کوتاهی ائتلافی جهانی علیه ایران شکل میگیرد که در آن آمریکا، کشورهای غربی و اروپایی، کشورهای عربی، اسرائیل و بقیه کشورهای خاورمیانه و جهان یکی پس از دیگری در آن ائتلاف صف میکشند… بنابراین شاید بازنگری در سیاستهای اتخاذ شده قبل از اینکه دیر شود لازم باشد.»
طیف غربگرا که بر سر پیچیدن نسخه ذلت و تسلیم معرکه گرفته، پیش از این با فریب مردم، برجام را فتحالفتوح، آفتاب تابان و معجزه قرن مینامید و بر طبل تغییر شرایط بینالمللی به نفع ایران میکوبید. اکنون و در پسابرجام که به جای رفع بالمره تحریمها، دایره آنها گستردهتر شده، به جای عبرتگیری و تغییر این مسیر منفعلانه و خسارتبار، باز هم ترفند نخ نما شده سایه جنگ را بهکار میبندد و تقدیم امتیازات به غرب در حوزه موشکی و منطقهای برای به اصطلاح جلوگیری از تحریم و بهبود شرایط بینالمللی را تبلیغ میکند. آن هم در شرایطی که اگر توان دفاعی کشور و پشتیبانی از محور مقاومت نبود، باید پوتینهای داعش را واکس میزدند. وطن فروشیهای این خائنان جای تعجب ندارد. این طیف به عنوان پیاده نظام رسانهای غرب سرویس میدهد.
روحانی، رئیسجمهور کمحوصلهای که برای وزرایش هم وقت ندارد
روزنامه آرمان در مصاحبه با یکی از فعالان اصلاحطلب نوشت: «آقای روحانی برخلاف روسای جمهور قبلی حتی آقای احمدینژاد، برای وزرای خود وقت نگذاشته و وارد کارهای ریز و درشت وزارتخانهای نشده و ارزیابی از توانمندی و کار درون وزارتخانهای ندارد. بالاخره این گلایهای است که از آقای روحانی بوده و در هیچ کدام از روسای جمهور پس از انقلاب سابقه نداشته که رئیسجمهور برای وزرا و استانداران خود وقت گفتوگوی اختصاصی نمیگذارد…در مقایسه با ۴ رئیسجمهور گذشته آقای روحانی رئیسجمهور کم حوصلهای است و در سطح بالای مدیریتی کمحوصله بودن نمره بالایی ندارد. امروز پس از ۵ سال آقای روحانی باید ارزیابی روشنی از تک تک دولتمردان خود داشته باشد که من معتقدم ندارد».
چندی پیش عبدالله ناصری (عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان و مشاور خاتمی) در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان گفته بود: «روحانی در مقایسه با همه رؤسای جمهور پیشین بعد از انقلاب، وقت برای دولت نمیگذارد. میگویند او از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۱۹ سر کار است! این را تردید ندارم و یکی از اعتراضات و انتقاداتی است که دوستان روحانی به او دارند».
ناصری افزود: «ناطق نوری در همین زمینه به روحانی اعتراض کرده و گفته؛ من که الان فقط یک حوزه علمیه در لواسان دارم از ساعت ۶:۳۰ صبح آنجا حاضر میشوم و شما باید کمی زودتر بروید و به سخن وزرایتان گوش کنید».وی در ادامه گفته بود: «رئیسجمهور حوزههای کلیدی کشور را شوخی گرفته است. او به دلیل روحیهاش مشورتپذیر نیست. روحانی ذهن پیچیده امنیتی دارد».
نگرانی برای جنگل بیقانون!
روزنامه اعتماد سرمقاله خود را به موضوع یک پیامرسان خارجی اختصاص داده و جالب آنکه اقدام به جایگزین کردن پیام رسان داخلی را تشویق به قانونگریزی خوانده است!
در این نوشتار آمده است: «این ابزار بسیار ارزانقیمت و از نظر دسترسی بسیار سهلالوصول و قابل اطمینان است. بدیهی است که از چنین ابزاری ممکن است کسانی سوء استفاده کنند و مثلا مسائل غیراخلاقی منتشر یا احیانا مطالب سیاسی غیرمنطبق بر مصالح نظام و کشور از طریق این پیامرسان مبادله کنند. با توجه به آنچه که تا این زمان خوانده و شنیدهایم و بعضا مصادیق آن هم دیده شده مواردی از این قبیل اگر در حد جدی و خطرناک باشد به سادگی قابل پیگیری است و کسانی که به اینگونه اعمال دست میزنند به راحتی شناسایی، دستگیر و مجازات میشوند. بنابراین اینکه بحث فیلترینگ یعنی خارج کردن کلی این ابزار از چرخه ارتباطات مطرح شود به نظر عجیب میآید.»
نکته عجیب آنکه در این سرمقاله آمده که اگر تلگرام حذف شود این به معنای انحصار خواهد بود و سپس افزوده: «بنابراین اقداماتی از این قبیل به خودی خود تشویق قانونگریزی محسوب میشود… اگر این حقوق بدون ارایه ادله قانعکننده که برای عامه مردم قابل درک و قبول باشد محدود یا حذف شود ناچار برای احقاق آنچه که حق خود میدانند به وسایلی متوسل خواهند شد که ممکن است توسل به آن خود نوعی قانونشکنی و قانونگریزی محسوب شود.»
اول آنکه بیاطلاعی نویسندگان روزنامههای زنجیرهای واقعا شگفتآور است! باید از نویسنده پرسید که بسیاری از قانون شکنان و تهدید کنندگان امنیت ملی در خارج از کشور هستند چگونه با آنها برخورد قهری کرد و یا با آنها که در داخل هستند تا کی و کجا این روش باید اعمال شود؟ آنچه این نویسنده (ظاهرا حقوقدان) نوشته این است که بستر جرم آفرینی را بگذارید بماند آنگاه اگر جرمی رخ داد برخورد صورت گیرد! باید پرسید چرا این بستر به گونهای نباشد که افراد خود اقدام به ارتکاب جرم نکنند؟!
دیگر اینکه گویا این جماعت محیط تلگرام را نمیشناسند که فیلتر آن را مسبب قانونگریزی عنوان میکنند! متاسفانه تلگرام به جنگلی بیقانون بدل شده که هر کسی در آن هر طور میخواهد رفتار میکند، هر چیزی را ترویج میدهد و به هر کسی که میخواهد هر تهمتی وارد میسازد و حتی باعث هتک حرمت بسیاری از افراد میشوند بیآنکه دغدغه پاسخگویی داشته باشد! اگر برای اینها قانون مهم بود قطعا به جلوگیری از این هرج و مرج رای میدادند. چنانکه ماکرون رئیسجمهور فرانسه در اواخر سال گذشته شبکههای اجتماعی را «دشمن دموکراسی» نامیده بود.
اما نکته حیرتآور این است که با وجود این همه پیامرسان داخلی و خارجی این جماعت فیلتر شدن یک پیام رسان را انحصار مینامند! سؤال این است که چه منافعی برای ایشان از طریق این پیامرسان حاصل میشود که این چنین برای آن به تکاپو افتادهاند؟