محمدرضا ویسکرمی- آسیبهای اجتماعی، پدیدههایی رشدپذیر هستند و عوامل گوناگونی ممکن است به آنها راه یابند. بنابراین، جلوگیری از این مسائل دشوار است و عموماً به عوامل چندگانهای بستگی دارد.
متاسفانه، در مواجهه با آسیبهای اجتماعی، حتی در سطح توصیف و اطلاعات آماری، به دلیل فقدان یک مرکز رسمی و تخصصی برای جمعآوری اطلاعات و آمار با مشکلات اساسی روبرو هستیم.
هر جامعهای با توجه به شرایط خود، با انحرافات و مشکلات مختلفی روبروست که تاثیرات منفی بر فرآیند ترقی آن جامعه دارند. شناخت چنین عواملی میتواند به سمت ترقی و تعامل جامعه کمک کند.
در سال های 85-78با بالاترین نرخ رشد جمعیت مواجه بودیم. الان آن جمعیت به 25-18 سالگی رسیده که دانشگاه، کار و مسکن می خواهند. تا 10 سال دیگر با انبوه فوق لیسانس و دکترای بیکار مواجه هستیم که در دانشگاه نه مهارت زندگی را یاد گرفته و نه معلومات علمی و درستی فراگرفته است و این خودبسترساز انواع آسیب های اجتماعی است.
یکی از آسیبهای اجتماعی مهم کشور ما، طلاق است که رشد آن نسبت به ازدواج 12 درصد بیشتر شده است. علل افزایش طلاق متعدد بوده و شامل دخالت دیگران، سوءظن، عدم تمکین، عدم پای بندی به مذهب، اعتیاد، زیادهطلبی، انتخاب نادرست اولیه، سن کم ازدواج، ناآگاهی، تفاوت فرهنگی، ازدواج مجدد، بیکاری، نداشتن مسکن و اختلاف در تعیین محل زندگی است.
آسیبهای نوپدید نیز به عنوان چالشهای جدید در جامعه ما حضور دارند. استفاده از فناوریهای جدید مثل ماهواره، بازیهای رایانهای، تلفن همراه و اینترنت ممکن است منجر به آسیبهای اجتماعی و روانی جدید شود. حفظ حریم خصوصی و امانت اطلاعات شخصی در فضای مجازی نقش مهمی در سلامت اخلاقی و جسمانی کودکان و نوجوانان دارد.
خودکشی و اعتیاد به مواد مخدر نیز دو آسیب جدی دیگر در جامعه ما هستند که ریشههای آنها ممکن است در مسائل اقتصادی و فرهنگی جامعه باشد.
با توجه به اینکه جامعه ایران به سمت مدرن شدن پیش میرود، نهادهای مدنی نقش بسزایی در مقابله با آسیبهای اجتماعی دارند. در کل، آسیبهای اجتماعی همانند یک زخم هستند که اگر نادیده گرفته شود، عمق و وسعتش بالاتر خواهد رفت. برای رسیدن به یک جامعه پاک تر و خوشبخت تر، همکاری مسئولان و مردم در فرهنگ سازی و رفع آسیبهای اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.
انتهای پیام/